eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
🙄 رئیس جمهوری انتخاب کنید کهـــــــــــ‼️ . . برادرش را 🚷💸! .. #انتخابات۱۴٠۳ ،، #شهید_جمهور
دشمن و غرب گدایان از الان برای انتخابات ۱۴۰۳ برنامه ریزی کردن تا مهره هاشون رو بین کاندید ها جا بدن اما غیرتمندا!!! حواستون رو جمع کنید نکنه کم بیارید واسه انتخاب درست؟ نکنه کم بیاریم تو تشویق به شرکت در انتخابات
محـل دفن شهـید رئیسی مصـداق این نوحه‌اس : یه کنـج از حـرم، بهـم جا بده . . :)❤️‍🩹
✅رحمت خدا بر شهید حجت الله رحیمی که میگفت: ای وای بر ما که کوری خود را همیشه با تعبیر غیبت تو می آوریم و در این مسئله هم تو را متهم می‌کنیم و دائم می گوییم تو بیا! اما نمی دانیم که هم تو آمده ای و هم آماده ای ولی تنها ندای هل من ناصر تو غریبانه تر از جدت حسین علیه السلام است و هیچ گوش شنوایی برای این ندای مظلومانه نمی یابی!💔 شهید حجت الله رحیمی🕊 هست؟؟ تعجیل درفرج مولاصلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اگر مضطری.. اگر آشفته ای..اگر خسته ای تنها با یاد یه کسی آروم میشی.! آری اون یه نفر امام حسینه!! 🕊 اره فقط ۴۴ روز مونده تا محرم امام حسین.. حواست هست؟؟
سلام به اعضا محترم چنتا الهی به خانم فاطمه الزهرا (س) و الهی به صاحب العصر و الزمان(عج) میگید برای تمام کسایی که فردا امتحان دارن؟؟!
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
📊❗️نظر سنجی مهم انتخابات: 🗳به نظر شما کدام گزینه میتواند، بهترین گزینه برای ادامه راه در مقام ریاست جمهوری باشد؟ روی لینک زیر ضربه بزنید و رای دهید👇🏻 لینک نظر سنجی لینک نظر سنجی 🔻در ضمن در کانال زیر اطلاعات‌ و سوابق کاندید های احتمالی را خواهیم گذاشت👇🏻 @hosein_kaftary
هدایت شده از 𝗥𝗮𝗷𝗮|رَجاء
751_42404425764006.mp3
778.8K
دلت پر از غم میشه🥺❤️‍🩹 اما.. باید عزم و اراده ت راسخ بمونه✌️🏔 انسانِ مومن حواست به خودت و راهت باشه🫂
⁉️گفتم چرا ۴۴ سال بعد از انقلاب هنوز دارن با بعضی ها می‌کنند؟! گفت: این تصویر رو ببین ✍️ به نظر من از سر الاغ را کول نکرده میدان_مین است یک اشتباهیِ این الاغ ، کل رو مختل میکنه . 🔸ناچاریم به خاطر انقلاب مان بسیاری از الاغ ها را روی سر بگذاریم و سالها کول کنیم و محاکمه نکنیم تا مبادا فقط به خاطر یک نادان یا عملیات در این بار دیگر۱۰۰۰سال تعلیق شود! حالا بفهمید چرا طرف حتی به امام حسینم توهین میکنه هنوز داره رفت و امد میکنه تو این خاک مقدس! چاره ای نیست ...
😭😭😭😭😭 بدون شرح ـ
📌سلطنت‌طلبا برای ماست‌مالی مراسم تشییع جنازه رضاشاه میگن اون موقع تبلیغات نبوده که مردم بیان :)) بالا: تشییع جنازه رضاپالان در قم و تهران. پایین: تشییع پیکر آیت‌الله بروجردی تو همون زمان پهلوی:)) 🗣 آدم
دوستان من یه امتحان مهم دارم از همون تقاضا میکنم ۵ تا الهی به صاحب الزمان بگید
⁴³‌ࢪۅزتا‌محࢪم💔..
🍄رمان جذاب 🍄 قسمت ۱۰ ‌ ‌ دیگہ حوصلہ ام از حرفهاش سر رفتہ بود. با جملہ ی آخرش متوجہ شدم اینم مثل مردهاے دیگہ فقط بہ فڪر هم خوابے و تصاحب تن منہ. تو دلم خطاب بهش گفتم: -آرزوے اون لحظہ رو بہ گور خواهے برد. جورے به بازے میگیرمت ڪه خودشیفتگے یادت بره. منتظر جواب من بود.با نگاه خیره اش وادارم ڪرد بہ جواب. پرسید: - خب؟! نظرت چیہ؟ ! قاشقم رو بہ ظرف زیباے بستنیم مالیدم و با حالت خاص و تحریڪ ڪننده ای داخل دهانم بردم.و پاسخ دادم: -باید بیشتر بشناسمت.تا الان ڪه همچین آش دهن سوزے نبودے!! اون خندید و گفت: -عجب دخترے هستے بابا! تو واقعا همیشہ اینقدر بداخلاق و رکے؟! رامت میڪنم عسل خانوم… گفتم: _فقط یڪ شرط دارم! پرسید: _چہ شرطے؟! گفتم: _شرطم اینہ ڪہ تا زمانیڪہ خودم اعلام نڪردم منو بہ ڪسے دوست دختر خودت معرفے نمیکنے. با تعجب گفت: _باشہ قبول اما براے چی چنین درخواستے دارے؟ ! 🍃🌹🍃 یڪے از خصوصیات من در جذب مردان ،مرموز جلوه دادن خودم بود. من در هرقرار ملاقاتے ڪہ با افراد مختلف می‌گذاشتم با توجہ با شخصیتی ڪہ ازشون آنالیز میڪردم شروط و درخواستهایے مطرح میڪردم ڪه براشون سوال برانگیز و جذاب باشہ. در برخوردم با کامران اولین چیزے ڪہ دستگیرم شد غرور و خودشیفتگے ش بود و این درخواست اونو بہ چالش میڪشید ڪہ چرا من دلم نمیخواد کسے منو بہ عنوان دوست او بشناسہ!! ومعمولا هم در جواب چراهای طعمه هام پاسخ میدادم : _دلیلش ڪاملا شخصیہ.شاید یڪ روزے ڪہ اعتماد بینمون حاڪم شد بهت گفتم! و طعمہ هام رو با یڪ دنیا سوال تنها میگذاشتم. من اونقدر در ڪارم خبره بودم ڪہ هیچ وقت طعمہ هام دنبال گذشته وخانواده م نمیگشتند. اونها فقط به فڪر تصاحب من بودند و میخواستند بہ هر طریقے شده اثبات ڪنند ڪہ با دیگرے فرق دارند و من هم قیمتے دارم! 🍃🌹🍃 ڪامران آه ڪوتاهی ڪشید و دست نرم وسردش رو بروے دستانم گذاشت. و نجوا ڪنان گفت: -یه چیزے بگم؟!. دستم رو بہ آرامے وبا اکراه از زیر دستاش خارج ڪردم و بہ دست دیگرم قلاب کردم. -بگو -بہ من اعتماد ڪن.میدونم با طرز حرف زدنم ممکنہ چہ چیزهایی درباره م فڪر ڪرده باشے. ولے بهت قول میدم من با بقیہ فرق دارم.از مسعود ممنونم ڪہ تو رو بہ من معرفے ڪرده.در توچیزے هست ڪہ من دوستش دارم.نمیدونم اون چیہ؟ ! شاید یک جور بانمکے یا یڪ …نمیدونم نمیدونم. .فقط میخوام داشتہ باشمت. لبخند خاص خودمو زدم و گفتم: -اوڪے.ممنونم از تعریفاتت… واین آغاز گرفتارے ڪامران بود…. ادامہ دارد.... نویسنده:
🍄رمان جذاب 🍄 قسمت ۱۱ ‌ ‌ ‌ ‌ بہ ساعتم نگاه ڪردم یڪ ساعت مونده بود بہ اذان مغرب. بازهم یڪ حس عجیب منو هدایتم میڪرد بہ سمت مسجد محلہ ی قدیمے! نشستن روے اون نیمڪت و دیدن طلبہ ے جوون و دارو دستہ اش براے مدتی منو از این برزخے ڪه گرفتارش بودم رها میڪرد. با ڪامران خداحافظے ڪردم و در مقابل اصرارش به دعوت شام گفتم باید یڪ جاے مهم برم وفردا ناهار میتونم باهاش باشم. اوهم با خوشحالے قبول ڪرد و منو تا مترو رسوند. دوباره رفتم بہ سمت محلہ ی قدیمے و میدان همیشگے. 🍃🌹🍃 ڪمے دیر رسیدم. اذان رو گفتہ بودند و خبرے ازتجمع مردم جلوے حیاط مسجد نبود. دریافتم ڪہ در داخل ،مشغول اقامہ ے نماز هستند.یڪ بدشانسی دیگہ هم آوردم. روے نیمڪت همیشگے ام یڪ خانوم بهمراه دو تا دختربچہ نشسته بودند و بستنی میخوردند. جورے بہ اون نیمکت وآدمهاش نگاه میڪردم ڪه گویے اون سہ نفر غاصب دارایی هاے مهمم بودند. اونشب خیلے میدون و خیابانهاش شلوغ بود.شاید بخاطر  اینڪہ پنج شنبه شب بود. ڪمے در خیابان مسجد قدم زدم تا نیمڪتم خالے شہ ولے انگار قرار نبود امشب اون نیمڪت براے من باشہ. چون بہ محض خالے شدنش گروه دیگرے روش مے نشستند. 🍃🌹🍃 دلم آشوب بود.... یڪ حسے بهم میگفت خدا از دستم اونقدر عصبانیہ ڪه حتی نمیخواد من بہ گنبد ومناره هاے خونہ ش نگاه ڪنم. وقتے بہ این محل میرسیدم از خودم متنفر میشدم. آرزو میڪردم اینی نباشم ڪه هستم. صداے زیبا و ارامش بخش یڪ سخنران از حیاط مسجد به گوشم رسید. سخنران درباره ے اهمیت عفاف در قرآن و اسلام صحبت میڪرد. پوزخند تلخے زدم و رو بہ آسمون گفتم : _عجب! پس امشب میخواے ادبم ڪنی و توضیح بدے چرا لیاقت نشستن رو اون نیمڪت و نداشتم؟!بخاطر همین و شکل و قیافہ م؟!یا بخاطر دورو برم؟ 🍃🌹🍃 سخنران حرفهاے خیلے زیبایے میزد. حجاب رو خیلی زیبا بہ تصویر میڪشید. حرفهاش چقدر آشنا بود. او حجاب را از منظر اخلاق بازگو میکرد. و ازهمہ بدتر اینڪہ چندجا دست روے گذاشت و اسم حضرت فاطمه رو آورد.تا اسم این خانوم میومد چنان رو فرا میگرفت ڪه نمیتونستم نفس بڪشم. از شرم اسم خانوم اشڪم روونہ شد. به خودم ڪه اومدم دیدم درست ڪنار حیاط مسجد ایستادم.اون هم خیره بہ بلندگوی بزرگی ڪه روی یڪ میله بلند وصل شده بود. ڪه یڪ دفعہ صدای محجوب وآسمانی از پشت سرم شنیدم : _قبول باشه بزرگوار.چرا تشریف نمیبرید داخل بین خانمها. ؟! 🍃🌹🍃 من ڪه حسابی جا خورده بودم سرم رو بہ سمت صدا برگردوندم ودر ڪمال ناباورے همون طلبہ ے جوون رو مقابلم دیدم.!!!!! 🍁🌻ادامہ دارد…. نویسنده؛
🍄رمان جذاب 🍄 قسمت ۱۲ من ڪه حسابے جا خورده بودم سرم رو بہ سمت صدا برگردوندم ودر ڪمال ناباورے،همون طلبہ ے جوون رو مقابلم دیدم. زبونم بند اومده بود. روسریمو جلو ڪشیدم و من من ڪنان دنبال ڪلمہ ی مناسبے میگشتم. طلبہ اما نگاهش بہ موزاییڪ هاے حیاط بود.با همون حالت گفت: _دیدم انگارمنقلب شدید.گفتم جسارت ڪنم بگم تشریف ببرید داخل.امشب مراسم دعای ڪمیل هم برگزار میشہ. نفس عمیقے ڪشیدم تا بغضم نترڪہ. اما بے فایده بود اشڪهام یڪے از پے دیگرے بہ روے صورتم میریخت … چون نفسم عطر گل محمدے گرفت. بریده بریده گفتم: _من …واقعا..ممنونم ولے فڪر نکنم لیاقت داشته باشم. در ضمن چادرم ندارم. 🍃🌹🍃 دلم میخواست روم میشد اینم بهش میگفتم ڪه اگہ آقام باشہ ومنو ببره صف اول ڪنار خودش بنشونہ واین عطر گل محمدے پرخاطره هم اونجا باشہ حتما میام ولے اونجا بین اون خانمها و راحت نیستم. اونها با رفتارشان منو از ڪہ بودم ڪردند و سهم اونها در زندگے من بہ اندازه ے سهم مهری دربدبختیمہ!!!! 🍃🌹🍃 مرد نسبتا میانسالے بسمت طلبہ ی جوان اومد و نفس زنان پرسید: -حاج آقا ڪجا بودید؟! خیره ان شالله.. چرادیر ڪردید؟ ڪہ وقتی متوجہ منو ظاهرم شد نگاه عاقل اندر صفیحے ڪرد و زیر لب گفت: -استغفراللہ. طلبہ به اون مرد ڪہ بعدها فهمیدم آقاے عبادے از هییت امناے مسجد بود ڪوتاه گفت: _یڪ گرفتارے ڪوچڪ..چند لحظہ منو ببخشید وبعد خطاب به من گفت: -نگران نباشید خواهرم.اونجا چادر هم هست.وبعد با اصرار در حالیڪہ با دستش منو به مسیرے هدایت میڪرد گفت: _تشریف بیارید..اتفاقا بیشتر بچہ های مسجد مثل خودتون جوان هستند ومومن.وبعد با انگشترش به در شیشه اے قسمت خواهران چند ضربہ ای زد و صدازد: _خانوم بخشے؟ ! چند دقیقہ ے بعد خانوم بخشے ڪہ یڪ دختر جوان ومحجبہ بود بیرون اومد و با احترام وسر بہ زیر سلام ڪرد وبا تعجب بہ من چشم دوخت. 🍃🌹🍃 نمیدونستم داره چہ اتفاقے مے افتہ. در مسیرے قرار گرفته بودم ڪہ هیچ چیز در سیطره ے من نبود. منے ڪہ تا بہ نوع پوششم افتخار میڪردم ونگاههاے مردم در مترو و خیابان بهم میداد اینقدر احساس و میڪردم که دلم میخواست، زمین منو در خودش ببلعد. طلبہ بہ خانوم بخشے گفت: -خانوم بخشے این خواهرخوب ومومنمون رو یڪ جاے خوب بنشونیدشون . ویڪ چادر تمیز بهشون بدید.ایشون امشب میهمان مسجد ما هستند. رسم مهمان نوازے رو خوب بجا بیارید. 🍃🌹🍃 از احترام و ادب فوق العاده ش دهانم وامانده بود.. او بدون در نظر گرفتن شرایط ظاهری من با زیباترین ڪلمات من گنهکار رو یڪ فرد مهم معرفے ڪرد.!!! خانوم بخشے لبخند زیبایے سراسر صورتش رو گرفت و درحالیڪہ دستش رو بہ روے شانہ هایم میگذاشت و به سمت داخل با احترام هل میداد خطاب به طلبہ گفت: -حتما حتما حاج اقا ایشون رو چشم ما جا دارند.التماس دعا. طلبہ سری به حالت رضایت تڪون داد و خطاب بہ من گنهکار روسیاه گفت: _خواهرم خیلے التماس دعا.ان شالله هم شما بہ حاجت قلبیتون برسید هم براے ما دعا میڪنید. اشڪم جارے شد از اینهمہ محبت واخلاص. ! سرم رو پایین انداختم و آروم گفتم. _محتاجیم بہ دعا.خدا خیرتون بده 🍁🌻ادامہ دارد.. نـــویــســنــده: 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 زنگ عبرت 👆هم ببینید و هم برای دیگران بفرستید تا دوباره برخی فریب این نوع افراد را نخورند... 😏 آخه از الان دارن دوباره دون می‌ریزند. 🌸
✌️🗳۸ تیر کسی رو انتخاب کنید که اسرائیل خودش استوری بذاره بگه: کاش زنده بود...
کنسولگری ایران رو در دمشق زدن و شروع به رقصیدن کردن با وعده صادق عيش و نوششان رو حرام کردیم. تیرماه به کسی رای میدیم که دوباره عيش و نوششان رو حرامشان کنه. وعده صادق دوم در تیرماه رقم خواهد خورد✌️✊ 🔴 استراحت کنید که روزهای هیجان انگیز و مهمی پیش رو داریم تعیین سرنوشت ایران ، منطقه ، جهان و حتی سرنوشت خودمون !
هدایت شده از 🇵🇸مکتب مصطفی🇮🇷
گرگ های اصلاح طلب و احمدی نژاد سر حلقه جریان انحرافی با پر رویی زیاد جهت کسب اعتماد مردم برای انتخابات و ادامه‌ی خیانت های قبلی شان فعال شده اند؟! بر هر ایرانی باشرف واجبه اینو نشر بدن تا اون دنیا شرمنده‌ی آیت الله رئیسی شهید خادم الرضا نباشه. اراذل و اوباش دست به کار شدن، اعوان و انصار نا صالح رفسنجانی جنایتکار . هشدار هشدار هشدار : اهل سقیفه تشکیل جلسه داده اند! لعنت الله علیم اجمعین اللهم لعن جبت و طاغوت @sadrzadeh_ir