|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 #مدافع_عشق #قسمت۶ آب دهانم را قورت میدهم و سمتت میآیم. - ببخشید میشه لطفا آب بدید؟ ی
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
#مدافع_عشق
#قسمت۷
فضا حال و هواي سنگینی دارد. یعنی باید خداحافظی ڪنم؟
از خاڪی ڪه روزے قدمهاے پاڪ آسمانیها آن را نوازش ڪرده!
با پشت دست اشڪهایم را پاڪ میڪنم.
در این چند روز آنقدر روایت از آنها شنیدهام ڪه حالا میتوانم براحتی تصورشان ڪنم…
دوربین را مقابل صورتم میگیرم و شما را میبینم. اڪیپی ڪه از ۱۴ تا۵۰ ساله در آن در تلاطم بودند. جنب و جوش عاشقی و من در خیال صدایتان میزنم.
- آهای #معراجیها !
براے گرفتن یڪ عڪس از چهرههای معصومتان چقدر باید هزینه ڪنم؟
و نگاههای مهربان شما ڪه همگی فریاد میزنند :هیچ هزینهای نیست! فقط حرمت #خونماراحفظڪن…
حجب را بخر،حیا را به تن ڪن. نگاهت را بدزد از نامحرم آرام میگویم:
یڪ..دو…سه…
صداے فلش و ثبت لبخند خیالیِ شما
لبخندے ڪه #طعم_سیب میدهد.
شاید لبهاے شما با سیب حرم ارباب رابطهے عاشق و معشوق داشته!
دلم به خداحافظی راه نمیدهد، بیاراده یڪ دستم را بالا میآوردم تا…
اما یڪی از شما را تصورمیڪنم ڪه نگاه غمگینش رابه دستم میدوزد.
- با ما هم خداحافظی میڪنی؟؟
خداحافظی چرا؟؟…
تو هم میخواے بعد از رفتنت ما رو فراموش ڪنی؟ خواهرم تو بی وفا نباش! دستم را پایین میآورم و به هق هق میافتم؛ احساس میڪنم چیزے در من شڪست. #ریحانقبلیبود
#غلطهایروحمبود…
نگاه ڪه میڪنم دیگر شما را نمیبینم…
شهدا بال و پر بندگی هستند و خاڪی ڪه زمانی روے آن سجده میڪردند عرش میشود براے #توبه.
#تولدمتکرارشد…
ڪاش ڪمڪم ڪنید ڪه پاڪ بمانم!
شما را قسم به سربندهای خونیتان.
در تمام مسیر بازگشت اشڪ میریزم. بیاراده و از روے دلتنگی.
شاید چیزے ڪه پیش رو داشتم ڪارشهداست. به عنوان یڪ هدیه…
هدیهاے براے این شڪست و تغییر
هدیهاے ڪه من صدایش میڪنم:
#علیاکبر
صداے بوق آزاد درگوشم میپیچد
شماره را عوض میڪنم.#خاموش!
ڪلافه دوباره شمارهگیری میڪنم
بازم، خاموش.
فاطمه دستش را مقابل چشمانم تڪان میدهد:
- چی شده؟ جواب نمیدن؟
- نه! نمیدونم ڪجا رفتن. تلفن خونه جواب نمیدن. گوشیهاشونم خاموشه، ڪلیدم ندارم برم خونه.
#ادامہدارد
نویسنده:میمساداتهاشمی
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼