#صبحتون_شهدایی🌱 به هر سو مرگ می‌آید شتابان گریزی نیست از تقدیر جانان ولی مردانگی آن است ای یار که مرگت را کنی راهی به دیدار 🗓| شنبه ۱۴۰۴/۴/۲۱ 📿|ذکر روز‌ :یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ #وعده_صادق #امام_حسین ✨|@shahid_dehghan

#صبحتون_شهدایی🌱 به راه حق، چه زیبا مرگ باشد که خونِ عاشقانش برگ باشد شهادت، جان‌فشانی در رهِ دوست خوشا آنان که این افسانه نوشتند 🗓| یکشنبه ۱۴۰۴/۴/۲۲ 📿|ذکر روز‌ :یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ #وعده_صادق #امام_حسین ✨|@shahid_dehghan

#صبحتون_شهدایی🌱 اگر پیام را نگویی، تحریف می‌شود… تبیین، ادامه‌ی رسالت است. 🗓| یکشنبه ۱۴۰۴/۴/۲۹ 📿|ذکر روز‌ :یَا ذَا الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ #وعده_صادق #اربعین #امام_حسین ✨|@shahid_dehghan

🌱| #مستند_مدافعان_حرم من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از روز سرم میل بریدن دارد...🕊️ #وعده_صادق #اربعین #امام_حسین ✨|@shahid_dehghan

#از_وصال_بگو 《مادر عون و محمد》 رساندن خبر شهادتت به مامان فاطمه شاید سخت ترین کار دنیا بوده. هرچقدر هم که مادر دل شیر داشته باشد و هرچقدر هم که دل از فرزند بریده باشد. مگر می شود به همین راحتی خبر شهادت پسر را به مادر داد؟ شاید برای همین خواست خدا این بوده که مامان فاطمه پیش از همه باخبر شود. باید یک محرم راز خبر را می رساند. و طوری هم می گفت که آب توی دل مامان فاطمه تکان نخورد. یک جوری که خیالش از بابت تو راحت باشد.مثلاً یک نفر مثل برادر شهیدش. همانی که خبر تولدت را داده بود. مادر مژده تولدت را هم از دایی محمدعلی دایی شهیدت شنیده بود. مهدیه سه چهار ساله بوده که تو از راه رسیدی مامان فاطمه دل نگران از اینکه باوجود یک دختربچه ،کوچک بزرگ کردن یک نوزاد کوچک برایش مشکل خواهد بود. بعداز سه ماه بارداری تازه متوجه وجودت شده بوده و کمی از وضع پیش آمده ناراحت بوده یک دختربچه و یک نوزاد و کارهای خانه به علاوه کار در مدرسه دلش را به شور انداخته یک نفر باید خیالش را راحت می کرد یکی از همان روزهای پریشانی ... 💠پارت #اول از کتاب زندگینامه شهید محمدرضا دهقان امیری 📚یک روز بعد از حیرانی #وعده_صادق #اربعین #امام_حسین ✏️| @shahid_dehghan

『🌱| #صبحتون_شهدایی 』 جهل شمشیر نمی‌خواهد، روشنگری می‌خواهد… این جهادِ امروز ماست. 🗓| دوشنبه ۱۴۰۴/۴/۳۰ 📿|ذکر روز‌ :یَا قَاضِیَ الْحَاجَاتِ #اربعین #وعده_صادق #مرگ_بر_اسرائیل 『☘️|@shahid_dehghan 』

『🌱| #صبحتون_شهدایی 』 سکوت برابر باطل، یعنی پشت به جهاد… یعنی پشت به خدا. 🗓| سه‌شنبه ۱۴۰۴/۴/۳۱ 📿|ذکر روز‌ :یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ #اربعین #وعده_صادق #مرگ_بر_اسرائیل 『☘️|@shahid_dehghan 』

『🌱| #صبحتون_شهدایی 』 مجاهد آن است که در برابر انحراف، فریاد شود… نه تماشاگر! 🗓| چهارشنبه ۱۴۰۴/۵/۰۱ 📿|ذکر روز‌ :یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ #اربعین #وعده_صادق #مرگ_بر_اسرائیل 『☘️|@shahid_dehghan 』

『🤍|#چهارشنبه‌های_امام_رضایی』 عشق یعنی که دمی بشنوی از نام رضا و دلت گریه کنان راهی مشهد بشود... #اربعین #وعده_صادق #مرگ_بر_اسرائیل 『☘️|@shahid_dehghan 』

『🌱| #دوشنبه_امام_حسنی』 من حسینی شده‌ی دست امامِ حسنم💚 #اربعین #وعده_صادق #مرگ_بر_اسرائیل 『☘️|@shahid_dehghan 』

🕊| #خاطرات_شهدایی ✨ خاطره‌ای از شهید علی عباس حسن پور روایت از برادر شهید: علی عباس در آخرین صفحات دفتر خاطراتش قبل از شهادت نوشته بود:«دلم برای امام رضا تنگ شده🥺،کاش میشد دوباره به زیارت آقا بروم.» از عشق برادرمان به امام رضا همه دوستان و بستگان خبر داشتند💚. اصلا به دلیل همین علاقه بود که دانشگاه مشهد را انتخاب کرد تا هر روز به زیارت برود. بعد از شهادتش همه میدانستند که پیکر او به عقب بازگشته اما خبری از او نبود! تا اینکه از سپاه خراسان با ما تماس گرفتند و گفتند پیکر شهید اشتباهی به مشهد آمده! امروزم در حرم امام رضا و دانشگاه رضوی تشییع شده و فردا برای خاکسپاری راهی خرم آباد میشود. اشتباهی؟! این کلمه شاید از نظر آنها درست بود، اما من یقین داشتم امام رضا برادرم را بار دیگر دعوت کرده بود🥲. او یک بار دیگر حرم مولای خود را با جسم و جان زیارت کرد و بعد راهی ملکوت شد🕊️. #وعده_صادق #اربعین #امام_حسین ✨|@shahid_dehghan