eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 کپی: حلالِ حلال🌿 خادم الشهدا(ادمین تبادل ): @arede1386
مشاهده در ایتا
دانلود
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#Part_162 سرم رو بین دست‌هام گرفتم و فشار دادم. نمی‌تونستم تحمل کنم این جو سنگین شده رو! با ضرب از
کیانا جیغی زد به سمت اسرا که روی آب شناور بود رفت، بقیه هم رفتن... شروع به فحش دادن خودم کردم، حالا با چه رویی نگاش کنم. سایه محوی رو دیدم که به سمتم میومد و بعد اون دیگه چیزی نفهمیدم جز سیاهی مطلق و فرو رفتن توی آغوش گرم و خواهرانه‌ی کیانا! *** با سر و صدای اطرافم چشم هام رو باز می‌کنم، اسما و کیانا بالای سرم نشستن... کیانا با دیدن چشم های بازم با آرامش میگه: - بهوش اومدی؟ دستم رو روی سرم می‌ذارم و با صدایی که خودمم با زور می‌شنیدم گفتم: - تشنمه! که لیوانی آب از روی پارچ روی میز می‌ریزه و میگه: - بخور عزیزدلم. و لیوان آب رو به دستم میده، که همون لحظه چند تقه به در می‌خوره... شالم رو مرتب می‌کنم و میگم: - بفرمایید؟ که قامت کسری در چهارچوب در نمایان میشه و رو به کیانا میگه: - یک لحظه بیا کارت دارم. کیانا بوسه ای به گونم می‌زنه و میگه: - زود بر می‌گردم. و به سمت کسری که جلوی در منتظره حرکت می‌کنه! اسما هم کنارم نشسته و مشغول صحبت با گوشیش... که بعد چند دقیقه گوشی رو به سمت من می‌گیره و میگه: - مامانه می‌خواد باتو حرف بزنه. گوشی رو از دست اسما می‌گیرم و مشغول صحبت با مامان میشم. ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ .🦋『 @Shahid_dehghann 』🦋.