eitaa logo
به یاد شهید دهقان
438 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
154 فایل
+إمروز فضاے مجازے میتواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•] ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا ڪپے با ذڪر صلواٺ✔
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی ضارب را با چاقو زد ... ما پیکر غرق خونش را به کناری کشیدیم پیرمردی آمد وگفت : خوب شد؟؟؟همین و می خواستی؟؟؟ به توچه ربطی داشت؟؟؟چرا دخالت کردی؟؟؟ @shahid_dehghanamir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیمه راه نبودن را هرکس طوری تعریف میکند ، یکی تا درب خانه اش و اما... یکی تا درب بهشت... 🕊 فقط خدا نکند از این دو رفته باشد یکی، و جا مانده باشد دیگری! که بی تاب میشود آنکه جا مانده... بیقرار میشود در هوای آنکه رفته و در آستانه ی بهشت منتظرش ایستاده دو کبوتر، دو معراج، یک پرواز، حال ملکوتی دو رفیق قصه ی ماست یکی ❤ و دیگری ❤ که حالا هر دو در آستانه ی بهشت ایستاده اند که بگویند باید رفیقش را کند... . علی جان چهار سال است چه بیکران نداریمت چه عاشقانه نیستی... . . 🥀 🥀 به مناسبت سالگرد شهادت شهید علی شاهسنایی 💚✍| @shahid_dehghanamiri
17 شوّال جنگ خندق در این روز در سال پنجم هجری قمری غزوه ی خندق (احزاب) و کشته شدن عمرو بن عبدود به دستان مبارک مولانا امیرالمؤمنین (علیه السلام) به وقوع پیوست، و این جنگ در زمستان به وقوع پیوست. وقوع جنگ خندق را بعضی در 8 ذی القعده و بعضی در 15 شوال گفته اند و استبعادی ندارد که شروع جنگ در 15 شوال باشد. همچنین به قولی غزوه ی خندق در سال چهارم اتّفاق افتاده است. در این جنگ تعداد مسلمانان 3000 نفر و تعداد شهدای مسلمانان 6 نفر بود. تعداد کفّار 10000 نفر بود ولی تعداد مقتولین کفّار ذکر نشده است. در این جنگ مسلمانان داخل مدینه در اطراف شهر خندقی کندند. مشرکین 25 روز مدینه را محاصره کردند و از هر طرف که خواستند وارد شوند خندق بود. در اثنای این کار منافقین جسارت ها به پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نمودند و عمرو بن عبدود (لعنة الله علیه) مبارز طلبید ولی کسی جرأت نکرد. عُمَر بن خطاب (لعنة الله علیه) از شجاعت های عمرو سخن گفت، و در مردم ایجاد ترس کرد. عُمَر که از شجاعت عمرو بن عبدود سخن گفت و رعب و وحشتی در دل مسلمانان انداخته بود به عبد الرحمن بن عوف گفت : «اگر عمرو بر ما چیره شود همه ی ما را خواهد کشت. بهترین راه این است که محمّد را دست بسته تحویل آن ها دهیم؛ و خودمان به قوممان ملحق شویم» !! این جا بود که آیاتی از سوره ی احزاب نازل شد !! در چنین شرایطی پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: 🌺 «چه کسی به مبارزه ی عمرو می رود تا من بهشت را برایش ضمانت کنم» ؟ آیا دوستی هست که شرّ این دشمن را کفایت کند ؟ آقا و مولایمان اسد الله الغالب علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمودند: «من به مبارزه ی او می روم». پیامبر (صلّی الله علیه و آله) سکوت کردند ، و تا سه بار این کلام را فرمودند، و هر سه بار امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای مبارزه اعلام آمادگی نمودند. آخر الأمر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) اجازه فرمودند و با دستانشان عمامه بر سر آن حضرت پیچیدند و امیرالمؤمنین (علیه السلام) حرکت کردند. در این هنگام پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: 🌺 «بَرَزَ الْاِیمانُ كُلُّهُ اِلَی الشِّرْکِ كُلِّهِ» به تحقیق تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاد. بعد از آن عمرو بن عبدود اسلام اختیار نکرد و دست از جنگ بر نداشت، امیرالمؤمنین (علیه السلام) او را به یک ضربت از پا در آورد. در این حال صدای تکبیر مسلمین بلند شد و پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: 🌺 «مبارزه ی علی بن ابی طالب (علیه السلام) با عمرو بن عبدود در روز خندق از اعمال امّت من تا روز قیامت افضل است». 📚 منابع : بحار الأنوار : ج 20، ص 281 ـ 186، ج 39، ص 7 ـ 1 فیض العلام : ص 77 ـ 76 کشف الغمّة : ج 1، ص 150 الموسوعة الکبری فی غزوات النبیّ الأعظم صلّی الله علیه و آله : ج 3، ص 58 توضیح المقاصد : ص 29 بخاری : ج 4، ص 1504 کتاب سلیم بن قیس هلالی رَحِمَهُ الله : ج 2، ص 701 «إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا، هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِيداً، وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً ... يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَ لَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلاً» کنز الفوائد : ص 137 الغدیر : ج 7، ص 206 اَللهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرج🌺 @shahid_dehghanamiri
🍃چمران کاوشگر ژرفای جاذبه و چگالی و اتم. بحث علمی نیست اشتباه نکنید، چمران جستجوگر جاذبه ، چگالی وجود و اتم وجوب خداست. . 🍃آنقدر رفته و گشته که یا خود را بیابد یا را. گرد دنبال مظلوم از آمریکا و جاذبه‌اش گشته و ایستاده بر بلندی های جولان، اسلحه بدست و دوربین بر چشم، بذر پاشید و برگشت در دیاری که اولین نفس را بالا کشید و خاکش را لمس کرد. چسبیده به تفکر و خودباوری از جدا شد و چسبید ب امام، امام موسی. . 🍃آمد و باز ایستاد بر بلندی های ، و سنندج تا نشان دهد راه رهایی جز دست بر سر زانو زدن اتّکا به خود نیست. . 🍃چمران، علی شناس بود. زمانی ک مثل بر قله علم ایستاده بود دست بر سر یتیم میکشید و مانند شمع دور آنها میگشت و نفس خود را آب می‌کرد تا سرکش نشود، توان زندگی مرفه را داشت اما مثل علی بر خاک سر میگذاشت و بر زمین می‌خوابید، مانند علی درایت و شجاعت جنگی داشت اما با همه رئوف رفتار می‌کرد و آخر هم مثل علی خدا را با همه عمق وجودی‌اش در آغوش کشید پس از عمری معروف به این که اگر خداشناس هستی همه را باید در علی جویا شوی. . ✍نویسنده: . به مناسبت شهادت . 📅تولد : ۱۸ اسفند ۱۳۱۱ . 📅شهادت : ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ . 🥀مزار : بهشت زهرا. قطعه ۲۴ . @shahid_dehghanamiri
*🍂 یعسوب الدین یعنی چه؟ 🍂* یکی از القاب زیبای مولی الموحدین امیرالمؤمنین بن ابیطالب علیه السلام است. آیا می‌دانید «یعسوب» به چه معناست؟ 🍃🐝 در زبان عرب به فرمانده زنبورهای عسل «یعسوب» می‌گویند و هنگامی که زنبورهای کارگر گل‌ها را برای درست کردن عسل می‌مکند و به کندو باز می‌گردند و ابتدا مورد بازرسی قرار می‌گیرند و سپس اجازه ورود به داخل کندو می‌گیرند؛ بدین صورت که فرمانده زنبورها (یعسوب) در جلوی در کندو می‌ایستد و زنبورها را بو می‌کند؛ آنگاه هر زنبوری که بر روی گل بدبو نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد، بلکه مورد تهاجم های نگهبان قرار می‌گیرد، و اگر موفق به فرار نشود لاشه او موجب عبرت سایر زنبورها خواهد شد. 🔶 آری امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در روز قیامت بر در بهشت می‌ایستد و هر کسی را که بوی ولایت آن حضرت را با خود نداشته باشد از ورود به بهشت محروم می‌نماید. الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابیطالب علیه السلام🤲🏻 *📚 منبع:* الامالی، شیخ طوسی ج۱، ص114. @shahid_dehghanamiri
غُسلِش داد..کفَنِش ڪَرد، آنگاه نِشَست و تنها برایَش گریه کرد.. بعد آرام درون قبرش گفت: زهــرا... منم ...😭