|°💚°| •{بسݥږبالۺہید}•
اݥږۅز بہ ݩیٺ ۺہید وآݪآ ݦقآݥ،
حآجحښیݩخڔآزے ݒسٺ ݦےذآریݦ،
انۺآءاݪلہ ڪہ حآجٺـهآٺۅݩ ږۅ بدڹ :)♥️
+خآدمآنهـ🙃
|°💚°|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همه آمادهی رفتن شدند...
🔹مرثیه سرایی حاج مهدی رسولی به مناسبت ایام #اربعین حسینی.
#الحسین_یجمعنا
💌| @shahid_dehghanamiri
اگه شرایطش رو دارین ، پول ندارین
قَرض کنین برین!!
اگه پول دارین ، شرایطش رو ندارین
قَرض بدین بِرَن!!
#اربعین
#هی_وا🍃☔️
💌| @shahid_dehghanamiri
شرطِ اول قـدمآن استڪه مجــنون باشی!
هرڪسیدر به درِخـانهی لـیلآ نشـود..
#نحن_مجنون_الحسین..
#اللهم_الرزقنا
#کربلا
💌| @shahid_dehghanamiri
✍ : تأملی در #وصیت_شهدا
راه سعادت بخشِ حسین (ع)
را ادامه دهید و زینب وار زندگی ڪنـید ؛
تمام شهیدان ما
از این راه پرورش یافتهاند .
#سردار_شهید_احد_مقیمی
💌| @shahid_dehghanamiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولایت مدارها بسم الله
بیانات رهبرانقلاب درباره زیارت #اربعین
هزاران گام در راه است و دل مشتاق و حیران/ که چون ره میتوانم یافتن سوی درون من هم
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
#همه_می_آییم
💌| @shahid_dehghanamiri
✨
#بهتریݩاربابـ♥️
به خواب دیدم
از اینجا نمای گنبدتان را
عجیب نیست
اگر تشنه ای سراب ببیند
#بطلب
💌| @shahid_dehghanamiri
قرآن اهدایی مقام معظم رهبری به خانواده شهید محمدرضا دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri
دیدےانگشتتروبذارے
ڪفِ دستِ نوزاد
چطورے محڪم انگشتت رو میگیره؟!😍
الهے۶ماهہےاباعبدالله
دستتونروهمونطورےبگیـره:)😢😍
💌| @shahid_dehghanamiri
✨
شاعرشده ام تا که مرا راه دهی
یک کرب و بلا بر منِ گمراه دهی
دلتنگ شدم تا که بیایم حرمت
یک گوشه بین الحرمین جای دهی
#رضوانه_جعفری♥️
💌| @shahid_dehghanamiri
❤️🍃از دیـده
بُـرون مَـشـو
کـه نـوری
وز سـیـنـه جـدا مَـشـو
کـه جـانـی...
💌| @shahid_dehghanamiri
|°💚°| •{بسݥږبالۺہید}•
اݥږۅز بہ ݩیٺ ۺہید وآݪآ ݦقآݥ،
اسݥآعیݪدقآیقے ݒسٺ ݦےذآریݦ،
انۺآءاݪلہ ڪہ حآجٺـهآٺۅݩ ږۅ بدڹ :)♥️
+خآدمآنهـ🙃
|°💚°|
✨
#سلام_اربابم♥️
اول صبح،
سلامی به ضریحت دادم
زندگی کردن امروز چه زیبا شده است
💌| @shahid_dehghanamiri
اےشهید🌹
دستےبرآر
نفْس مارا هم تخریب ڪن
تا معبر آسمان
به روے ما هم باز شود...
#سلام_برشهدا✋
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیرے🕊
💌| @shahid_dehghanamiri
|•💚•|
اوضاع اقتصادی بر وفق مراد نبود. تو محلمون یه مغازه کوچیک دست و پا کردم و برای زندگی یه پول و بخور و نمیری تامین میشد. حاج مرتضی هر از چند گاهی می اومد مغازه در حد چند دقیقه احوالپرسی میکرد و یه مقدار هم خرید .پول درشتی میداد و میگفت آقا بقیه اش بمونه دفعه بعد به جاش جنس بر می دارم .میدونستم نیتش کمک کردن بود چون هر دفعه هم همین کار رو میکرد.
گفتم پسرم بدهکاریم میزنه بالا بزار حسابمو صاف کنم .میخندید و میگفت بدهی چیه من پیش شما پس انداز دارم .هر وقت نداشتم میام همینطوری جنس بر میدارم. پسر مهربونی بود منو با محبتش شرمنده میکرد. با مرتضی نسبت فامیلی دوری داریم. مدتها بود که به خاطر وضعیت مالی ضعیف و یه سری شرایط خاصم دیگه خیلی از اقوام نزدیک هم خبری ازم نمیگرفتن.این ارزش سرزدن مرتضی رو برام چند برابر میکرد.
دفعه آخر اومد پشت دخل بیشتر نشست پیشم. خواستم برای پذیرایی یه کیک و آب میوه براش باز کنم نذاشت بلند شم.فلاسک چایی کنارمون رو برداشت و برای خودش چایی ریخت و گفت هوس چایی کردم حاجی همین خوبه.چایی ولرم و کهنه بود . خجالت کشیدم.اینقدر با اشتها چایی رو خورد که کسی نمیدونست فکر میکرد چه نوشیدنی لذیذی داره سر میکشه...
موقع رفتن از دخل پول برداشتم سمتش دراز کردم گفتم مرتضی جان بیا پولتو بگیر گفت کدوم پول؟؟گفتم پس اندازتو میگم .آخر ماه با همه حسابامو تصفیه میکنم.دستمو آروم هل داد عقب و
گفت بمونه عمو به جاش برام دعا کن گیر بزرگی پیش خدا دارم . گفتم خدا ازت راضی باشه پیر شی پسرم.همینطور که داشت از در میرفت دستشو به نشانه خداحافظی بلند کردو با خنده گفت پیری رو دوست ندارم عمو دعا کن عاقبت بخیر بشم..
بہروایٺیڪےازاقوامدور #شهید_مرتضی_مسیب_زاده
@shahid_dehghanamiri
|•💚•|
به یاد شهید دهقان
💌| @shahid_dehghanamiri
✅شهیدی که بعد از شهادت شخصی را که منکر اهل بیت بود را برای نماز شب از خواب بیدار کرد‼️👇👇
#شهید_محمد_رضا_دهقان
مادرشهید:
یک مورد اتفاق افتاد که برای خودم نیز #عجیب بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یک یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینکه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه میکرد💔😞 او تعریف میکرد: که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچهای پاک و طاهر بودم و قرآنخوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم🙂 به سبب آشنایی با دوستان #ناباب از راه بهدر شدم و 17 سال خدا و ائمه را #منکر شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است😔
اسم من #مصطفی بود بعد از آنکه آن اتفاق برایم افتاد یک اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون کرده بودند😞😞😞 یک شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا میزند 😳«حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,😐دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی پاشو یک ربع به اذان مانده, پاشو نماز بخوان»😊✋🏼 این را که گفت بلند شدم و چهرهاش به دلم نشست🙂❤️
10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم که بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم😍💔 آن جوان میگفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته که با همه آن دوستانم قطع رابطه کردم و از همه گناهانم توبه کردم و به خاطر توبهام و مالهای حرامی که کسب کرده بودم, تمام زندگیام را فروختم تا مالهای حرام از زندگیام بیرون برود👌💔 و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یک رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم.🙂
____
+ان شاءالله از این نگاه ها شهدا به ماهم بندازند😊
💌| @shahid_dehghanamiri
🍃📚| مراسم رونمایی کتاب یک روز بعد از حیرانی در منزل شهید
💌| @shahid_dehghanamiri
#شهیدانه🍃
🔻محمدرضا چگونه اخلاق و رفتارش را به #شهدا نزدیک می کرد و از آنها درس می گرفت؟
#محمدرضا با اینکه عمر خیلی کوتاهی داشت، ولی کیفیت عمرش خیلی بالا بود.
بزرگتر که شد خیلی به مطالعه زندگینامه شهدا علاقه مند شد.علاوه بر آن درباره عملیات های دفاع مقدس، رمزها و فرماندهان آنها اطلاعات گسترده ای داشت.
وصیت نامه شهدا را می خواند و سعی می کرد از سبک زندگی آنها درس بگیرد، انس عجیبی با شهدا داشت. به شهید زین الدین، شهید اصغر وصالی، شهید محرم ترک و شهید رسول خلیلی عشق می ورزید. حتی در هیأتی که شهید خلیلی در آنجا رشد کرده بود، شرکت می کرد.
یکی از دوستانش برایم تعریف کرد که محمدرضا بر سر مزار #شهیدخلیلی نزدیک به 5 ساعت درباره شهید برایم صحبت کرد.
در ایام محرم هر شب مقید بود که در هیأت امامزاده علی اکبر چیذر، مسجد گیاهی تجریش و ریحانه النبی فرمانیه حتما شرکت کند.
♦️ نقل شده از #مادر_بزرگوار_شهید
💌| @shahid_dehghanamiri