به یاد شهید دهقان
💐💐💐💐💐💐
ظهربود که کلاسم تو دانشگاه تموم شد.
زنگ زدم به محمد گفتم بریم؟؟؟
گفت:من میخوام برم #گلزارشهدا میای؟!
باهم راهی شدیم،تو راه که میرفتیم محمد شروع کرد به خاطره تعریف کردن از #خودش از #آموزش از #شهدای_مدافع حرم و...
نزدیک مزار #شهید_رسول_خلیلی که رسیدیم ترمز زد
گفت:بریم سر مزار #آقارسول ..
علاقه شدیدی به #شهیدخلیلی داشت❤️😍
یک شب وقتی برای اولین بار به هیئت #ریحانه_النبی رفتیم و جلوی در هیئت عکس #آقا_رسول را به من نشان داد متوجه این علاقهاش شدم👌
-میشناسیش؟
+فقط اسمش رو شنیدم
-رسول #رفیق_معنوی من است. چیزهای زیادی از او میدانم برایت تعریف میکنم.
سر مزار مشغول خواندن فاتحه بودم که گفت: #روضه بذار
+ندارم از گوشیم پاک شده
-خدا خیرت بده سریع یه روضه #حضرت زینب دانلود کن گوش بدیم.
سریع دانلود کردم و زدم برای پخش
بعداز آن روز همیشه روضه حضرت زینب رو داشتم
روضه که تمام شد رو کردم به #محمدرضا و گفتم بشین از تو یه عکس بگیرم
نشست عکس #شهیدخلیلی رو بغل کرد و لبخند زد
گفتم اینجوری نه زشته!
وقتی #شهید شوی میگویند شهید لوس بوده...
گفت: اشکال نداره فرح بعد از روضه است😄
دوربین گوشی من آن لحظه را ثبت کرد یک عکس با لبخند همیشگی
💛| @shahid_dehghanamiri
#شهیدانه🍃
🔻محمدرضا چگونه اخلاق و رفتارش را به #شهدا نزدیک می کرد و از آنها درس می گرفت؟
#محمدرضا با اینکه عمر خیلی کوتاهی داشت، ولی کیفیت عمرش خیلی بالا بود.
بزرگتر که شد خیلی به مطالعه زندگینامه شهدا علاقه مند شد.علاوه بر آن درباره عملیات های دفاع مقدس، رمزها و فرماندهان آنها اطلاعات گسترده ای داشت.
وصیت نامه شهدا را می خواند و سعی می کرد از سبک زندگی آنها درس بگیرد، انس عجیبی با شهدا داشت. به شهید زین الدین، شهید اصغر وصالی، شهید محرم ترک و شهید رسول خلیلی عشق می ورزید. حتی در هیأتی که شهید خلیلی در آنجا رشد کرده بود، شرکت می کرد.
یکی از دوستانش برایم تعریف کرد که محمدرضا بر سر مزار #شهیدخلیلی نزدیک به 5 ساعت درباره شهید برایم صحبت کرد.
در ایام محرم هر شب مقید بود که در هیأت امامزاده علی اکبر چیذر، مسجد گیاهی تجریش و ریحانه النبی فرمانیه حتما شرکت کند.
♦️ نقل شده از #مادر_بزرگوار_شهید
💌| @shahid_dehghanamiri