eitaa logo
شهید طلبه محمدرضا دهقان امیری
179 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
801 ویدیو
7 فایل
﷽‌ ⁦❤️⁩شهید محمدرضا دهقان امیری⁦❤️⁩ تاریخ ولادت:۱۳۷۴/۰۱/۲۶ محل تولد:تهران تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۰۸/۲۱ محل شهادت: سوریه_حلب وضعیت تأهل: مجرد محل مزار طلبه شهید:تهران _ امام زاده علی اکبر چیذر معروف به شهید دستگیر⁦ @shahiddehghan
مشاهده در ایتا
دانلود
لفی خسری که حق گفته بُوَد توصیف حال من که هر لحظه بدون روضه سر کردم ضرر کردم
به غیر از خاطراتِ راه تو، ورد زبانم نیست به غیر از کربلا، هر جا سفر کردم ضرر کردم
نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم..
:) استاد پناهیان یه جا میگه : قرآن می‌فرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا» اول می‌فرماید تک تک صبر کنید، بعد می‌فرماید: «صابِرُوا رابِطُوا» یعنی با هم صبر کنید و هم‌افزایی کنید. ما در اینجا گیر کرده‌ایم؛ یعنی با همدیگر نمی‌توانیم! هر کدام از ما «تکی» ممکن است برای خودمان بچه‌های خوبی باشیم، اما نه!
🕊 📜| 💎| خطاهای همدیگر را هم پنهان می‌کردید. مثلاً همان یواشکی بستنی خوردن ها. یادت که هست؟ دوست پدرت توی کارخانه بستنی کار می‌کرد و شما هم به واسطهٔ او سمیهٔ بستنی تان به راه بود.چند وقت یک بار با کارتون برایتان بستنی می آورد و سه طبقه کشوی فریزر پر از بستنی می‌شد. سهمیهٔ تان روزی یکی بود ولی هرکدام سه تا بستنی می‌خورید و کاغذش را پنهان می‌کردید. مادر هم با خبر بود ولی هر وقت می‌پرسید : «کی شیش تا بستنی خورده؟» هردو میگفتید: «نمیدونیم!» از تو میپرسید: «تو چندتا خوردی؟» مهدیه جواب میداد: «یه دونه خورده» از مهدیه می پرسید: «تو چندتا خوردی؟» تو جواب می‌دادی: «آبجی یه دونه خورده.» خبر نداشتید که مادر دستتان را خوانده و به خاطر دل مهربانش چیزی نمی‌گوید. بعد می گفت راستش رو بگید. اجازه بگیرید و بخورید. به گمانم باز هم بی اجازه به بستنی‌ها ناخنک می زدید. و باز هم با هم دعوا می کردید و باز هم از هم دفاع می‌کردید و باز هم زور تو بیشتر از مهدیه بود...
سلام ولی انصافا کلمه به تو چه برا آدمای فضول نه در برابر آدمای زیاده خواه آره برا فهمیدن حق حتی اگه به دلمون خوش نیاد خشم برا خدا برد باری در مقابل آدم سفیه غلط کردم پیش خدا تشکر از زحمات پدر و مادر گل دادن به دیگران و محبت بهشون خیلی خوبه😐😂
خیلی قشنگه😊