محفل☜شهیدابراهیمنجاتی☞
روا بود که حق بر ملا شود... اگر به راه حق جان فدا شود... تمرین #شهید_رجایی با گرود سرود صدای رئیس
📝"تمام زندگی معلم ساده زیست انقلاب در چند پرده"
♦️پرده اول
در خیابان نارمک تهران در یکی از کلاسهای دبیرستان کمال، آقا معلم دارد با دانش آموزانش تمرین سرود می کند. مدیر دبیرستان آقای سحابی است. کادر مدرسه بچههای نهضت آزادی و مسجد هدایتاند. گروه سرود بعد از دو بیت مقدمه برای بیت بعدی تا میآیند صدایشان اوج بگیرد صدای چند نفر دو رگه میشود و خارج میخوانند. الآن در اوایل سال 40 هستیم.
"بچه ها یه بار دیگه سعی می کنیم. هماهنگ تر. یک، دو، سه
اگر صفا بود
به دل وفا بود
همیشه بر سرت لطف کبریا بود(2)
روا ..... بود ... شود
اگر .... فدا .....
نه نشد. بیت آخر رو بازم خراب کردید."
♦️پرده دوم
آقا معلم به دلیل فعالیتهای سیاسی چندبار زندان رفته است. بچه های گروه سرود پشت لبشان سبز شده و سیبیلهای شان جوانه زده است. الآن حوالی سال 50 است.
"که خون دل باغبان پیر
دهد شاخهای غنچهها شود"
خانه سادهاش مکان امن کادر مرکزی سازمان، حنیف نژاد، برادران رضایی، بچههای مسجد هدایت، جمعی از جدا شدههای نهضت آزادی، شاگردان سابق مهندس بازرگان، معلمهای مدرسه کمال و خلاصه هرکس که میخواهد مبارزه مسلحانه کند است. دوستان قدیمی اسمشان را گذاشتهاند سازمان مجاهدین خلق.
♦️پرده سوم
زن و مردی که دیشب به خانهاش پناه آوردند و شب را در یک اطاق سپری کردند، ظاهرا با هم نامحرم بودند. آقا معلم خیلی ناراحت است. اختلافاتش با دوستان قدیمی زیاد شده گمان میکند اعتقادات جدیدی پیدا کردهاند که فعلا بر زبان نمیآورند. دیگر آقا معلم و دوستانش برای هم قابل تحمل نیستند.
همسرش میگوید «یکبار در حال مطالعه جزوه درون گروهی سازمان، رو به من کرد و گفت اینها برای اولین بار است که عبارت بسم الله الرحمن الرحیم را حذف کردهاند و این نمیتواند تصادفی باشد»
"چو برملا شود
زغم رها شود
جهان پاک ما وه چه باصفا شود(2)"
♦️پرده چهارم
آقا معلم 20 ماه است در انفرادی و زیر سخت ترین شکنجه هاست. وقتی در زندان مطلع میشود سازمان به مارکسیست تغییر ایدئولوژی داده با خنده میگوید انتظار و توقع چنین روزی را داشتم. الآن سال 54 است.
"تلاش و کوشش و پرتو امید
سرای جاودان میدهد نوید
به راه زندگی با صفا و مهر
به درگه خدا میتوان رسید"
♦️پرده آخر
الآن سال 58 است و معلم ساده زیست یکی از معروفترین چهرههای انقلاب است. دولت موقت و شاگردان بازرگان استعفا دادهاند. بنی صدر استیضاح شده است. سازمان مجاهدین رسما رفته پشت بنی صدر.
در این سو آقای معلم گزینه حزب جمهوری اسلامی برای نخست وزیری در برابر بنی صدر است. الآن کاندیدای پیروز خط امامیها و حزب الله در انتخابات ریاست جمهوری است. رو در روی تمام دوستان سابق.
ساعت ۱۴:۳۰ روز ۸ شهریور از اتاق کارش خارج میشود و با عجله به محل جلسه فوقالعاده دولت میرود. ساعت ۱۵:۰۰ صدای انفجار مهیبی از ساختمان نخستوزیری به گوش میرسد.
محبوب ترین، مردمی ترین و خلقی ترین رئیس جمهور تاریخ ایران توسط مجاهدین خلق ترور میشود.
با خونش پرده نفاق میافتد. آقا معلم فدا میشود و مجاهدین خلق ازین به بعد در دهان مردم میشوند منافقین.
بیتی که باید روی اوج خوانده میشد بالاخره حقاش ادا میشود.
"روا بود که حق برملا شود
اگر به راه حق جان فدا شود"
🔹پی نوشت:
شنیدن صدای تمرین گروه سرود با صدای خود #شهید_رجایی آنهم در ایام #8_شهریور هنوز گریه آدم را در میآورد.