هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
#داستان٢٣۶
خاطره از
#پدرشهید_علیرضا_فرج_زاده :
روز جمعه ۱۴اردیبهشت ۹۷ ، مصادف بود با شب هفتم مرحوم حاج صفدر شیخ لر،
#پدر_رزمنده_ارجمند_بسیجی #حاج_حسین_شیخلر
#فرمانده_دسته_ی
#شهید_بسیجی_علیرضا_فرج_زاد( در گردان مقداد از لشگر ٢٧ حضرت رسول ص.)
که در محل حسینیه خوانساریها
در خیابان اول نیروی هوایی برگذار میشد
با #پدر_ومادرشهید به واسطه ی قدردانی وبزرگداشت راهی شدیم...
#پدر_شهید، در زمان حیاتش، خیلی از مطالب رو از ذهن خودش دور میکرد
ولی بعضیارو تا به آخر عمرش، همراه خودش داشت...
بمحض رسیدن ما به داخل حسینیه
#حاج_حسین_شیخلر،
پدر رو شناخته بود و بابا که اومده بود تسلیت بگه...
بغضش گرفته بود وبه ایشون گفته بود
#یادته_یه_بار_که_با_علیرضا داشتید میرفتید جبهه دیدمتون چی بهت گفته بودم ؟؟؟
حاج حسین آقا فقط به حرف بابا گوش میداد
بابا بهش گفت:
یادتونه بهت گفتم علیرضا رو به دست تو میسپارم شمارو هم به خدا...؟!!!😭
وقتی علیرضا شهید شده بود
شما زحمت کشیدید و
اومدید منزل ما
بمن گفتین که
منو که بخدا سپرده بودی
سالم برگشتم
وعلیرضا رو که بمن سپرده بودی شهید شد....😭😭😭😭
در پایان جلسه هم حاج حسین وقتی بابا رو دید کلی خوشحالی کرد که بابارو دیده...
ودست وصورت بابا رو پنج شیش بار بوسید وقدردانی کرد که برای دل تسلایی برای در گذشت
#مرحوم_حاج_صفدر_شیخ_لر که خودش فردی مذهبی ؛ولایتی؛هیئتی وانقلاب وبسبجی بود رفته بودیم....
🍀🍀🍀🍀🍀
خدایا
همه ی درگذشتگان از اهل اسلام رو با شهدا وامام شهیدان واهل بیت علیهم السلام محشور کن
#به_برکت_صلوات_بر محمدوآل_محمدص
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastnayekhobanerozegar