#یڪ_جرعہ_ڪتاب📚🌱
۱-پرسید: چرا حوله اش خیسه؟ ـ قبل از عملیات غسل شهادت کرده. حوله را بغل کرد، بوسید، بوی عطر میداد. پدرش هم حوله را بوسید. دست چپش به خاطر بیماری قلبی گاهی از کار می افتاد. حوله را کشید روی دستش و گفت: خدایا به حق خون تمام شهدا و خون شهید بی پیکرم مرا شفا بده ... ۱۰ سال بعد از شهادت حسن پدرش فوت کرد اما دیگرحتی یک بار هم دستش مشکل پیدا نکرد.
۲-پرسید: حالا کی برمیگردی؟ مثل همیشه خندید و گفت: شاید هیچ وقت. نوزدهم اسفند وقتی می یاید مغازه دم مسجد یه حجله میبینید، جلوتر که میرید عکس منو میبینید...
-شهیدحسنحجاریان 🕊🌱
-حولهخیس
رفاقت تا شهادت
┄┅─✵🕊✵─┅┄
https://eitaa.com/joinchat/3741843547C517158791b