قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
- قرارِ عاشق شدن❤️(: #لالایے_امشب✨ آیه ۲۵ تا ۲۸ سورھ طه🌸!
با عشق و آرامش بخوابیم❤️(:
هدایت شده از قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
‹بِسمرَبِّمولاناٰ،صاحِبألزَمان'؏ـج🌹🌿›
˖🌻
گر نگهدار من آن است كه خود مےدانم ،
شيـشه را در بغـل سنگ نگه مےدارد❤️!
- أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ؟✨
آیا خدا براۍ بندھاش ڪافے نیست؟
˖
|🌻‹sʜᴀʜɪᴅ,ɢʜᴏʟᴀᴍɪ›
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
مےگویند: "میوھۍ صبر شیرین است🌱"
مهدۍ(عج) جــان❤️!
شیرینتر از شما برای صبورۍ هاۍ عمهجانتان؟✨(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••
روحم هر شب
مثــــل زینـــبۜ
پروانـھۍ گلزار ضریح❤️(:
.🕯'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
4_5897955537336664650.mp3
3.08M
•🎧✨•
همهۍ زندگیم عمهۍ ســـاداته …
سند قلبم به نام زینبۜ خوردھ❤️(:
- با نواۍ دلنشین✨
#داداشحسیـــن💕!
[ شھـید حسین معزغلامے🌱 ]
.🕯'| sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ٺۅشباےجمعہ…✋🏼💔
🌿|#شب_زیارتی
.🖤`|sᴀʜɪᴅ.ɢʜᴏʟᴀᴍɪ
رفقا…✋🏼🌿
شبِجمعہستوشامِغریبانعمهسادات…
دورڪعتنمازبہنیابتازشهداهدیہڪنیمبہ
خواهرِارباب'ع؟✨💔
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
- ادامه آنچہ در [ #ملجاء ] گذشت ...🌸🌱 ( قسمت بیست و دوم به بعد ) 🌷' قسمت بیست و دوم : این دلو باید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرارگاهشهیدحسینمعزغلامے
- ادامه آنچہ در [ #ملجاء ] گذشت ...🌸🌱 ( قسمت بیست و دوم به بعد ) 🌷' قسمت بیست و دوم : این دلو باید
- ساعت بہ وقت عاشقے💕✨
بہ وقت『ملجاء'🌿』
✨🌷✨🌷
🌷✨🌷
✨🌷
🌷
بسمربالحسین'؏✨
- 『ملجاء'🌿』
(فَفَروا اِلےَ الحُسین'؏❤️!)
"قسمتبیستوهشتم - تنهاترینسردار! 📜"
آهی کشیدم و زمزمه کردم: دروغ... دروغ... دروغ...
-حضرت مسلم هم خوب میدونستن که صداقتی تو حرف های این جماعت نیست!
وقتی ابن اشعث بهشون وعدهی امان داد، همینطور که دلاورانه جنگ میکردن، شعری که بیشتر شبیه به رجز بود رو میخوندن!
+چه شعری؟
با لحجهی عربی و لحنِ محکمی شروع کرد به خوندن:
اقسمت لا اقتل الا حرا
و ان رایت الموت شیئا نکرا
اکره ان اخدع او اغرا
او اخلط البارد سخنا مرا
کل امری یوما یلاقی شرا
اضربکم و لا اخاف ضرا
سعید میخوند و من معناشو با خودم زمزمه میکردم:
سوگند یاد کردهام که جز به آزادگی، کشته نشوم!
گرچه مرگ را ناخوش میدارم، خوش ندارم که به من نیرنگ بزنند یا فریب بخورم و با آب گوارا، آب گرم و تلخ را مخلوط کنم!
هر کسی روزی مرگ را ملاقات میکند.
با شما نبرد میکنم و از سختی، هراسی ندارم.
محوِ شجاعتش، خیره به خیابونِ نیمه روشن، حیرت زده زمزمه کردم: یک نفر، مقابل سیصد نفر و... اینهمه جسارت و شهامت! عینِ افسانه هاست...
لبخندی رو لب های سعید و سرتکون داد:
افسانه هایِ غربی ها، حقیقتِ زندگیِ قهرمان هایِ تاریخ ماست!
دیدی تا حالا کسی، وقتی با لبِ تشنه، به شدتِ زخمی شده و ضعف شدیدی داره، بازم بلند شه و فرماندهی یک لشکر رو بترسونه و وادار به دور شدن از خودش کنه؟
-ندیدم اما... شنیدم که وقتی امام حسین (ع) روی زمین افتادن، سربازا هنوز ازشون میترسیدن و جلو نمیرفتن!
نفسِ عمیقی از افتخارِ پیچیده تو وجودش، کشید و گفت: مسلم، شاگردِ پسرِ خیبرشکن بود! شاگرد پسر کسی که درِخیبر رو از جا کند و یک سپاه هم حریفشون نمیشد!
چیزی ذهنم رو درگیر کرد و مانع از ابرازِ ذوقم شد: اما سعید... مسلم دستگیر شد! چطور؟
اخمی بین ابروهاش نشست: وقتی بارها ابن اشعث بهشون امان داد و حضرت مسلم قبول نکردن، حتی وقتی خودش جلو رفت، به سمتش یورش بردن و ابن اشعث هم از ترس تا بین سربازاش عقب رفت...
تشنه بودن! زخمی بودن... نایِ جنگیدن نداشتن اما تسلیم شدن رو از جز ننگ نمیدونستن!
به سختی جنگیدن و حتی با زخم هایی که خورد بودن، باز هم سربازای ابن زیاد رو به درک واصل کردن اما... یه نامرد، از پشت با نیزه به سرشون ضربه زد و ... اسیر شدن!
در حالی دو کلمه آخرش رو گفت که از بغض، صداش خش دار و آروم شده بود!
قطره اشکی از گوشه چشمش چکید و گفت: تو قصرِ ابن زیاد، گفتن به حسین بن علی (ع) بگید نیاد کوفه! بگید اینجا کسی یارش نیست! بگید تنها میمونه... اما بین یه عده حرومی، مرد پیدا نمیشه!
بغض گلوم رو گرفته بود، اما بخاطرِ قولِ سعید به دکتر، نباید گریه میکردم! آروم پرسیدم: بعدش...؟
ماشین رو نگه داشت و ترمز دستی رو کشید. سرشو به پشتی صندلی تکیه داد و خیره به بیرون، گفت: بعدش... مسلم، با لبای تشنه، سرش از تنش جدا شد و... روضه هایی که در و دیوار این ساختمون هم از سوزش زار میزنن، رقم خورد!
ردِ نگاهش رو دنبال کردم. رسیده بودیم.
بعدِ یک ماه، دوباره پام به اینجا باز شده بود.
نگاهم چرخید و دوخته شد به سردرِ ساختمون: حسینیه علی اکبر حسین(ع)
💬- اینعاشقانہ، ادامہدارد...🕊
هدیہ بہ آقای جوانان حضرتعلےاکبر'ع💕
بہقلم: نوڪرالحسن (مرضیہ_قاف) ✋🏻✨
#کپےممنوع❌
#نشرباقیدنامنویسندهومنبع_بلامانع🖇
✨قرارگاهشھیدغلامے
https://eitaa.com/shahid_gholami_73
🌷
✨🌷
🌷✨🌷
✨🌷✨🌷