روزهای آخر اسفند که به سمت مناطق عملیاتی حرکت کردند. آن موقع هوز برنامه ی راهیان نور به شکل امروزی نبود. ما به همراه خانواده و نزدیکان با یک اتوبوس رفته بودیم. به فکّه رسیدیم، کمی جلوتر از آن، مقرّ تخریب ما بود که اسم آنجا را الوارثین گذاشته بودیم. رسول کم سن و سال بود. به رسول می گفتم : نگاه کن پسرم ببین بچه ها این قبر را زمان جنگ کنده بودند . می آمدند داخل این قبرها، نماز می خواندند، نماز شب می خواندند، مناجات می کردند، ولی حالا این قبرها غریب مانده اند! دیگر از آن حال و هوای خبری نیست!
بعد از نماز ظهر یک دفعه متوجّه شدم رسول نیست. با مادرشدنبالش گشتیم که دیدیم داخل یکی از این قبرها به سجده افتاده و چفیه روی سرش کشیده، گریه می کند. بنده حقیقتاً همان جا گریه ام گرفت.
روای: پدر شهید
شهید_رسول_خلیلی
@shahid_gomnam15🕊
پدر بزرگوارش حجتالاسلام علیاصغر فریدی از روحانیون نامآشنا و انقلابی بود که این امر تاثیر بسیاری بر تربیت و رشد اعتقادی و سیاسی شهید مهدی داشت.
بعد از گذراندن دوران ابتدايی و راهنمایی، برای ادامه تحصیل وارد دبيرستان «ابن سينا» شد که این ایام همزمان با سالهای مبارزه انقلابی مردم ایران با رژیم ستمشاهی بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی و فرمان حضرت امام مبنی بر تشکیل بسیج و سپاه شهید بزرگوار به این ارگانهای مردمی و نظامی پیوست
با توجه به استعداد و توانایی بالایی که داشت به یکی از موسسین و جوانان تاثیرگذار در روند تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و لشکر ۳۲ انصارالحسین (سلام الله علیه) استان همدان تبدیل شد.
در منطقه غرب کشور همراه با دیگر سرداران همدان و دلاور مردان کشور، قائله کردستان را فیصله داده و حرکت منافقان و دشمنان داخلی اسلام و انقلاب را سرکوب کردند.
پیکر مطهرش در گلزار شهدای این شهرستان به خاک سپرده شد تا زیارتگاه عاشقان و دلدادگان باشد.
این شهید گرانقدر با سمت معاون عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان و فرمانده محور عملیاتی سرپل ذهاب ، در تاریخ ۸ اردیبهشت سال ۱۳۶۰ بر اثر اصابت گلوله مستقیم به قلبش به شهادت رسید و برای همیشه آسمانی شد
بخشی از وصیتنامه شهید والامقام مهدی فریدی👇
خانهام سنگر است و ماهیت دشمنم نشانگر حقانیت راه و به حاکمیت رسیدن کلمه الله و به بند کشیده شدگان زمین عامل حرکتم
هیچ اجباری در این انتخاب نیست و ملاقات حق متضمن کوشا بودن و به سوی او کوشیدن است