فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهـےبعضےنگـاهها...
چشـمدلراروبـهسوےخـدا
بازمیڪند:)
مخصوصـااگـرآننگـاهازقـاب
چشمانـےآسمانـےباشد☁️
مراقبدلـمباشعزیزبـرادرم
شادےروحشهداصلوات
@shahid_gomnam15🍃
- یـادِ بعضے نفرات روشنـم میدارد
قوتـم میبخشـد(:🌱
شهیدابراهیم_هادی🦋
شهیدبابک_نوری
@shahid_gomnam15🍃
قسمت_اول
زندگی_نامه_شهيد_مهدي_زين_الدين
لباس نو نداشت . دادم به او . " گفت " شما ها فکر می کنید من خیلی به این چیزها وابسته ام ؟ "
سلیقه اش دستم آمده بود . این که از چه لباس خوشش می آید یا نمی آید . به قول خودش لباس اج وجق دوست نداشت . لباس ساده و تمیز ، کمی هم شیک ، رنگ های آبی آسمانی و سبز . از قرمز بدش می آمد . می گفت " از جبهه این قرمز برای من شده یک جور سمبل قساوت . "
زمستان که شد برای این که داخل خانه گرم بماند آقا مهدی جلو ایوان را پلاستیک زد . شب ها کنار پنجره می نشستم و گوشه ی پلاستیک را بالا می زدم و خیابان را نگاه می کردم تا ببینم چه وقت ماشین او پیدایش می شود . خانه مان سر چهار راه بیست و چهار متری بود و از هر طرفی که می آمد می دیدمش . تویوتای لندکروزش را که می دیدم . بلند می شدم و خودم را سرگرم کاری نشان میدادم تا نفهمد این همه منتظر او بوده ام . یک بار که حواسم نبود . همین جوری مات رو به پنجره مانده بودم . صدایش را از پشت سرم شنیدم . گفت " بابا این در و پنجره ها هم شکل تو را یاد گرفتند ، از بس که آن جا نشستی . "
خودش هم یک کارهایی می کرد که فاصله ی بینمان کمتر شود . یک روز صبح خوابیده بودم . چشم هایم را باز کردم، دیدم یک آدم غریبه با سر ماشین شده بالای سرم نشسته دارد نگاهم می کند . اول ترسیدم ، بعد دیدم خود آقا مهدی است . موهایش را با نمره ی هشت زده بود . گفت " چه طور شدم ؟ " و خندید . خنده اش مخصوص خودش بود . لب زیرش اول کمی به یک طرف متمایل می شد ، بعد لب بالا با هم باز می شدند . خیلی قشنگ بود...
پايان قسمت اول داستان زندگی نامه شهيد_مهدي_زين_الدين
@shahid_gomnam15
💠شهرداری که رفتگر شد!
اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار ارومیه.
🌙در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است.
🦋نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است...
+آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟
- آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت.
+ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟
- خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم.
🌸زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن میگفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش.
🍃اشک تو چشمام حلقه زد. هر چی اصرار کردم، آقا مهدی جارو رو بهم نداد؛ ازم خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا دیگران متوجه نشن، رفتگر آن روز محله ما، شهردار ارومیه بود.
@shahid_gomnam15🍃
سفره حضرت زهرا
بچهها سفره های جبهه را
سفره حضرت زهـۜرا میخوانند
این سفرهها سفره قناعت است
سفرهی حضرت زهـۜراست؛
و ما میهمان او هستیم، دشمنِ ما
وابسته به سلاحهای جور واجور است
اما مؤمن وابسته نیست،
اگر باشد نمیتواند قیام کند
که عصر ما عصر قیام است.
"شهید آوینی"
@shahid_gomnam15🍃
نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت (سلام الله علیها)
یادم هست یک بار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمود.
ابراهیم همین طور که شنا می رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد
شهیدابراهیمهادی
@shahid_gomnam15🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفاقت یعنـے :
راه میون بر تا خُدا..
باتوزودترمیشـھبـھخُدارسیدرفیق..🤍(:
شهیدبابڪنورۍهریس
رفیقشهیدمـ♡
@shahid_gomnam15🍃
شهید گمنام
رفاقت یعنـے : راه میون بر تا خُدا.. باتوزودترمیشـھبـھخُدارسیدرفیق..🤍(: شهیدبابڪنورۍهریس رفیق
وصیتنامه📜
خدایاهمیشهخواستمبهچیزهایے
کهازآنهاآگاههستمعملکنم..
ولیدرایندنیاے🌎 فانے بقدرے
غرق گناهوآلودگے بودمکه نمیدانم
لیاقتقرببهخداوندرادارمیانه!
خدایاگناههاے منراببخش،اشتباهاتم
رادررحمتومغفرتخودتببخش.
وتاوقتیکهمرانبخشیدے ازایندنیامبر.
تاوقتےکهراهمراهحقهستمرابمیران.
خدایاکمکمکنتادرراهتوقدمبردارمودر
راهتوجانبدهم..🙂✨
@shahid_gomnam15🍃
همیشه کارۍ کن
که اگه خــــــــ♥️ــــــدا تو رو دید
خوشش بیاد
نه مردم..✋🏻
خدایبــےاندازهمهربونمن
خداجونم
@shahid_gomnam15🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وعده خداست که حقالناس را نمیبخشند!
خونِ شھدا حقالناس است ..
با این حقالناس بزرگی
که به گردن ماست ،
چه خواهیم کرد؟!
شهیدبابکنوریهریس ❤️
برادر شهیدم🥹🥹🥹التماس دعا
@shahid_gomnam15🍃