eitaa logo
شهید گمنام
3.5هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
93 فایل
🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند.🥀 ارتباط با مدیر کانال شهید گمنام ⤵️⤵️⤵️ @khakreezfarhangi ⤵️⤵️⤵️ @gomnam30 خادم تبادل ⤵️⤵️⤵️ @YaFateme1349
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑 این سال قمری دارد نم نم به آخر می‌رسد و عید حراج آخر سال خداست؛ بخشش های بی حد و حساب و بهت آور خدا در فرصتی بی نظیر است تا اعمال این روز را به نیت تعجیل فرج انجام دهیم و دلِ شکستهٔ مولایمان را شاد کنیم. @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 : هر كس به مدار مغناطيسی علی‌ بن ابی‌طالب(ع) نزدیکتر شد، اين مدار بر او اثر میگذارد او کمیل‌بن‌زیاد می‌شود، او ابوذر غفاری می‌شود، او سلمان پاک می‌شود... @shahid_gomnam15
طرح در کلام امام هشتم علیه‌السلام: هرکس در این روز به چهره‌ی برادر مؤمنش تبسّم کند، خداوند در روز قیامت به او نظر رحمت کند، و هزار حاجت او را برآورده کرده و قصری از درّ سفید در بهشت برای او بنا کند و چهرۀ او را نورانی سازد. 🌺۵ روز مانده تا عید ولایت و امامت @shahiddaghayeghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید گمنام
كار ابراهيــم مرا به ياد حديثي از امام صــادق(ع) انداخت كه ميفرمايد: كســي كه حق خداوند)مانند خمس(ر
ما تو را دوست داريم جواد مجلسي پائيز سال 1361 بود. بار ديگر به همراه ابراهيم عازم مناطق عملياتي شديم. اينبار نَقل همه مجالس توســل هاي ابراهيم به حضرت زهرا(س) بود. هر جا ميرفتيم حرف از او بود! خيلي از بچه ها داستانها و حماســه آفرينيهاي او را در عملياتها تعريف ميكردند. همه آنها با توسل به حضرت صديقه طاهره(س) انجام شده بود. به منطقه سومار رفتيم. به هر سنگري سر ميزديم از ابراهيم ميخواستند كه براي آنها مداحي كند و از حضرت زهرا(س) بخواند. شــب بود. ابراهيم در جمع بچه هاي يكي ازگردانها شروع به مداحي كرد. صداي ابراهيم به خاطر خستگي و طولاني شدن مجالس گرفته بود! بعد از تمام شــدن مراســم، يكي دو نفر از رفقا با ابراهيم شــوخيكردند و صدايش را تقليدكردند. بعد هم چيزهائي گفتند كه او خيلي ناراحت شد. آن شــب قبل از خواب ابراهيم عصباني بود وگفت: من مهم نيستم، اينها مجلس حضرت را شوخي گرفتند. براي همين ديگر مداحي نميكنم! هــر چه ميگفتم: حرف بچه ها را به دل نگير، آقا ابراهيم تو كار خودت را بكن، اما فايدهاي نداشت. آخر شب برگشتيم مقر، دوباره قسم خورد كه: ديگر مداحي نميكنم! ساعت يك نيمه شب بود. خسته و كوفته خوابيدم. ادامه دارد 🌷رفیق شهیدم🌷 @shahid_gomnam15
تؕو درتمامِ‌زبان‌ها ترجمه‌ی‌لبخندی، هرکجای‌ِجھان‌که‌تؕو‌رابخوانند گُل‌از‌گُلشان‌می‌شکفد^^🌸🌱 رفیق_شهیدم_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|﷽|• دلم یک دنیـا میخـواهد شبیه دنیای تو❤️🍃 که همه چیـزش بـوی خـدا بدهد... 🍀
یک دفعه بلند شد و رفت بیرون. چیزی نگفت. یک ساعت بعد برگشت. یک پاکت دستش بود؛ از هر میوه یکی دو تا تویش بود؛ کیوی، پرتقال، سیب. تعجب کردم. گفتم: کجا رفتی یه دفعه؟ گفت: من می‌دونم با این پیمانکارها چه کار کنم. رفتم خودم از این میوه‌ها خریدم، ببینم این پیمانکارها میوه‌ها رو به قیمت خریدن یا نه. کاری کرده بود پیمانکارهایی که خلاف کرده بودند و یک جای کارشان گیر داشت، با مصطفی که جلسه داشتند، دست و پای‌شان می‌لرزید. شهید مصطفی احمدی روشن @shahid_gomnam15