026.mp3
2.01M
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده
"بخش بیست و ششم"
💢 چطور به فرزندانمون جرات و جسارت بدیم؟🤔
💥 دکتر حمید #حبشی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش بیست و ششم" 💢 چطور به فرزندانمون
⭕️ واقعا یکی از دردهای اصلی جامعه ما اینه که مردها اون جرات و جسارت مردهای سابق رو ندارند.
علتش هم اینه که زندگی های ما هر روز داره راحت طلبانه تر میشه و هر روز که میگذره آدم ها بیشتر لوس بار میان!
💢 آدمی هم که ترسو و ضعیف بار اومد دیگه نمیتونه یک زندگی درست رو تشکیل بده. چنین آدمی با اینکه بدبخت و ترسو هست ولی حتما به دیگران ظلم خواهد کرد و خانواده محکمی نخواهد داشت...
حتما سعی کنید پسراتون رو محکم و قوی بار بیارید....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*میزبانکوچولوےاربعینحسینی علیه السلام*
*خواهشاً اگه تو مسیر از این کوچولوها دیدید، حتماً ازشون آب بگیرید 🥺*
*حتی اگه میل ندارید، آب رو بگیرید ازشون، بعداً نوش جان کنید.*
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جانم فدای سیدعــلـــی❤️:
روضه بسیار جانسوز حضرت رقیه سلاماللهعلیها
حجتالاسلام علوی تهرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃باز این چه شور محشر هست
🍃یا حسین گویان
#استوری
11.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹*کنار قدمهای جابر 😢
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🌼🌼🌼 #قصهدلبری #قسمتدهم متقاعد نشد🤦♀. خیلی خاطرمان را خواست که گفت برای ساعت سه صبح پایین منتظ
سلام
قصه دلبری قسمت یازدهم و دوازدهم👇
🌱🌱🌱
#قصهدلبری
#قسمتیازدهم
نگذاشتم به شب بکشد. یکی از بچه ها را به خانن ابویی معرفی کردم.
حس کسی را داشتم که بعد از سال ها نفس تنگی یک دفعه نفسش آزاد شود، سینه ام سبک شد😃
چیزی روی مغزم ضرب گرفته بود:《آزادشدم!🙂》 صدایی حس میکردم شبیه زنگ آخر مرشد وسط زورخانه. به خیالم بازی تمام شده بود😁
زهی خیال باطل!تازه اولش بود😳 هر روز به هر نحوی پیغام می فرستاد و می خواست بیاید خواستگاری. جواب سربالا می دادم.
داخل دانشگاه جلویم سبز شد🤦♀خیلی جدی و بی مقدمه گفت:《چراهر کی رو می فرستم جلو،جوابتون منفیه؟》
بدون مکث گفتم《ما به درد هم نمیخوریم!》
با اعتماد به نفس صدایش را صاف کرد《ولی من فکر میکنم خیلی به هم میخوریم!😎》جوابم را کوبیدم توی صورتش:《آدم باید کسی کع می خواد همراهش بشه،بهدلش بشینه😏!》
خندهٔ پیروزمندانه ای سرداد😐،انگار به خواسته اش رسیده بود《یعنی این مسئله حل بشه، مشکل شمام حل میشه؟》جوابی نداشتم.
چادرم را زیر چانه محکم چسبیدم و صحنه را خالی کردم🚶♀
از همان جایی که ایستاده بود، طوری گفت که بشونم ...
#ادامهدارد...
🌱🌱🌱
#قصهدلبری
#قسمتدوازدهم
《ببینید! حالا این قدر دست دست می کنید، ولی میاد زمانی که حسرت این روزا رو بخورید!》
زیرلب با خودم گفتم《چه اعتماد به نفس کاذبی😳😏》
اما تا برسم خانه، مدام این چندکلمه در ذهنم می چرخید:《حسرت این روزا !》
مدتی پیدایش نبود ، نه دربرنامه های بسیج نه کنار معراج شهدا.
داشتم بال در می آوردم🤓 از دستش راحت شده بودم.
کنجکاوی ام گل کرده بود بدانم کجاست🤭.خبری از اردوهای بسیج نبود. همه بودند الا او🤔.
خجالت میکشیدم از اصل قضیه سردربیاورم تا اینکه کنار معراج شهدا اتفاقی شنیدم از او حرف می زنند. یکی داشت میگفت:《معلوم نیست این محمدخانی این همه وقت توی مشهد چی کار می کنه!》
نمی دانم چرا؟یک دفعه نظرم عوض شد😶 دیگر به چشم یک بسیجی افراطی و متحجر نگاهش نمی کردم. حس غریبی آمده بود سراغم🤦♀.
نمی دانستم چرا این طور شده بودم. نمی خواستم قبول کنم که دلم بزایش تنگ شده است 😬، با وجود این هنوز نمیتوانستم اجازه بدهم بیاید خواستگاری ام . راستش خنده ام می گزفت🤦♀😆 خجالت میکشیدم به کسی بگویم دل مرا هم با خودش برده!🙊
وقتی برگشت پیغام داد می خواهد بیایدخواستگاری ...
#ادامهدارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*✨بِســـــمِـ اݪݪّہ اَݪْـــــرَّحْمـــــݧِ اَݪْـــــرَّحیـــــݥــ*
*🤲🏻یامحسن بحق الحسن*
*اللّهمعجللولیکالفرج🤲🏻*
*🌐السلام علیک یا عشاق الحسن علیهالسلام*
*انشاءالله زائر بقیع باشید*
*تو کریمابنکریمیوگدای تو منم*
*من حسینی شده دست امام حسنم*
*بعد مرگم بنویسید به روی کفنم*
*من غلامی ز غلامان حسین و حسنم*
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔷 *اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ *گفت و گوی مجری تلویزیون افغانستان با یک کارشناس مذهبی*
*ارزش شنیدن دارد چون این سوال خیلی از مردم ما است*(چرا کشورهای کفر پیشرفت می کنند ولی ما نه)
*چه جواب حکیمانه ای !*👌😍