eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
35.8هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
12هزار ویدیو
114 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
🇮🇷بسم رب الشهدا و الصدیقین🇮🇷 #مـعـرفــی_شـــهــدا نام و نام خانوادگى: موسى‏الرضا بیانى نام پدر: اب
محمد عباس زاده مقدم - دوست شهيد - می گويد: «ايشان شاگرد من بودند. يك روز با كُتى كه روى سرش بود، وارد مغازه شد و از او پرسيدم: چه شده است؟ گفت: پشت مغازه پيرمردى محتاج بود، چون او مرا می شناخت، نخواستم كه مرا بشناسد، كت را روى سرم انداختم و به او كمكى كردم.» همچنين می گويد: شهيد كتاب‏ هاى مطهّرى و دستغيب را مطالعه مى‏ نمودند. صحبت‏ هايش بر اساس همين كتاب ‏ها بود. می گفت: اگر كمكى می کنيد، فقط ما بين خود و خدايتان باشد.» «زمانى به این نیّت به جبهه رفتم كه كشورم را از چنگال بعثیان كافر آزاد سازم. زمانى به این نیّت به جبهه رفتم تا انتقام خون برادران و دوستان و همرزمانم را بگیرم. زمانى به این نیّت كه جبهه به وجود من نیاز دارد، امّا حال احساس مى‏كنم،این من هستم كه به جبهه نیازمندم؛ چرا كه این جبهه است كه در آن همه چیز پیدا مى‏شود. معنویّت، انسان سازى، خداشناسى،خودشناسى، امتحان دادن، چگونه زیستن و چگونه مردن. آرى این جبهه است كه انسان را از مادیّات و زرق و برق دنیوى دور مى‏كند ومانعى به نام مرگ را از بین مى‏برد. امیدوارم خداوند بزرگ این بنده‏ى حقیر و نالایق و گناهكار را مورد لطف خویش قرار دهد، زیرا كه اورحمان است و رحیم.» از خانواده‏ام بى نهایت عذر خواهى مى‏كنم،زیرا كه نه فرزند خوبى براى مادرم بودم و نه برادر خوبى براى برادران و خواهران. از همسرم تشكّر مى‏كنم كه در زندگى مرا بسیار كمك مى‏كرد. از همه مى‏خواهم كه مرا حلال كنند. من از همه تقاضا دارم كه براى من اشك نریزند.» 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
😔💔 قالی سوخته🔥 🔹مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود و ﻓﻘﻂ يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ ی ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ کمی ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ كه ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ٥٠٠ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ١٥٠ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﻤﯿﺨﺮﯾﻢ. 🔸ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت ... 🔺داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ كه ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟🤔 🔸ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎﻻ ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ... فدای سر مولای خوبم... 🔹حالا ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ مى تونى ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ... ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ پرسید: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟ 😢 گفت: اره.. مغازه دار گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ٥٠٠ تومن ﻣﯽ ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ ١ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ ﻣﯿﺨﺮﻡ .... 🌴اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت، کاش دلمون تو روضه ها بسوزه. 💗مادرجان ، یازهرا... مادر، دل منم توی روضه ها برای بچه هات سوخته... برای حسن(ع) برای حسین (ع) برای زینب (س)... دل منو چند میخری....؟😭 نکنه دل من پر از دنیا باشه ازم نخری... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کارمند ثبت‌احوال: هر اسمی دوست داری رو دخترت بذار الا یک اسم... 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
یک ماهه براندازا خودشون رو کشتن هفته ای سه تا فراخوان دادن یک هزارم این جمعیت هم نتونستن به خیابون بیارن! اما این جمعیت صبح روز تعطیل و در سوز و سرما به فراخوان شهدا به میدون اومده ... قطعا ما مثل هم نیستیم! 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
خادمانِ خدا.mp3
1.73M
💥 خادمانِ خدا 💫 اگر جبرئیل همین امشب برایتان پیغام بیاورد که : "خداوند فرمودند هرچه دوست داری، بخواه تا اجابت کنم "... ☜ شما چه درخواستی می‌کردید؟ 💥 حالا پاسخ حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها رو بشنوید ! 🎙 📚منبع: مجموعه مقام عرشی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
اگر دردی،مشکلی،غمی دارید👆 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
11.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➖ در یک خانواده، بعضی بچه‌ها برای پدر و مادر ویژه‌ترند! علّت خاص بودن‌شان چیست؟ ➖ بعضی‌ها برای مادری بنام فاطمه 'س' هم ویژه‌ترند! چرا ... علّت چیست؟ ▪️ویژه شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🎙  🎙 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
☘ آیت الله شیخ محمد کوهستانی(ره) : ✍ هر گاه مشکلات و حوائج بزرگی داشتید به حضرت زهرا (سلام الله علیها) متوسل شوید چون مصیبت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر ائمه اطهار (علیهم السلام) خیلی سخت می گذرد. 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
12-h-zahra-15.mp3
15.91M
❂سخته ندیدنت سخته بـدون تـــو بری غریب می مونم جان عـــلــی نـــرو 🏴💔🏴💔🏴 مداح🎙 حسین سیب سرخی 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شـهــیـــد زهــرایـیخاطره‌ای از شهیــد روحانی عبدالله میثمی همسر شهید میثمی می‌گوید: بعد از نماز صبح، زیارت حضرت زهرا(سلام الله) خواند، پرسیدم: مگر شهادت حضرت زهراست؟ گفت: نزدیکه! وقتی خواست برود، پسرم حسین (که کوچک بود) گریه کرد. بردش بیرون، چیزی برایش خرید و آرامش کرد. گریه‌ام گرفت، گفتم: تا کی ما باید این وضع را داشته باشیم؟ گفت: تا حالا صبر کرده‌ای، باز هم صبر کن، درست میشه! حضرت زهرا(سلام الله) را خیلی دوست داشت، روضه‌اش را هم دوست داشت، روضه ایشان را که می‌خواندند، به سومین زهرا(سلام الله) که می‌رسید، دیگر نمی‌توانست ادامه دهد. همیشه می گفت: «من 30 ماه در زندان، 30 ماه در یاسوج، 30 ماه در شیراز بودم و می دانم که 30ماه هم در جبهه هستم و باید بعد از آن، اجرم را از خدا بگیرم.» همان طور هم شد و عبدالله میثمی که مسئولیت دفتر نمایندگی امام در قرارگاه خاتم الانبیاء را به عهده داشت، در سحرگاه 9 بهمن 1365، در شب دم عملیات کربلای 5، از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بعد از سه روز، در 12 بهمن، همزمان با شهادت خانم فاطمه زهرا سلام الله به آرزوی دیرینه خود، «شهادت» رسید. 📚منبع: یادگاران5، شهید میثمی 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124