شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
ای شهـــ🌷ــید! #در_هوایـت بی قرارم هوایم را داشته باش #شهید_محسن_حججی🌷 #نشر_فقط_به_یک_شرط👇 یک شب
#خاطرات_شهدا 🌷
💠برشی از کتاب #سربلند روایت زندگی #شهید_محسن_حججی
🍃🌹همیشه یک #تسبیح خاکی دستش بود.
بهش گفتم: "آقامحسن هی بااین تسبیح چی میگی لب میجنبونی؟"
به خودم میگفتم اگر به من بود این سیوسه تا دانه را ظرف دو دقیقه قِرش میدادم میرفت؛ صدتایی نیست که این همه #مشغولش شده است.
🍃🌹 -دارم برای #زمین ذکر میگم!
تا دید نزدیک است چشمانم از حدقه بزند بیرون گفت:
- روی اینزمین میخوابیم راه میریم نباید #مدیونش بشیم!
🍃🌹در دلم به ریشش خندیدم.
-خداوکیلی ذکرگفتن برای زمین دیگه چه #صیغهایه که از خودتون درآوردید؟!
اصلا نمیفهمیدمش.
🍃🌹عیدنوروز با زهرا آمد خانهمان. اَد برگشت و به #مجسمه_زن گوشه اتاق گیر داد: دایی اگه ناراحت نمیشی جای این مجسمه عکس #شهیدکاظمی بذار.
🍃🌹سری جنباندم که یعنی ببینیم چه میشود؛ ولی ته دلم گفتم: اینم بااین #سپاهیبازیاش زیادی رو مخه!
انگار حرف دلمرا از چشمانم خواند. #نیشخندی زد و گفت:"ایشالا بهش میرسی!"
🍃🌹مدتی به این فکر میکردم که چرا گفت عکس #شهیدکاظمی؟! مگر عکس قحطی است؟! چرا عکس امام نه چرا عکس مشهد و کربلا نه!
🍃🌹آخر یک روز ازش پرسیدم. گفت: "اگه #عکس_شهید جلوی چشمت باشه دیگه ازش خجالت میکشی هرکاری انجام بدی!"
🍃🌹 -حالا ما که نداریم چه کنیم؟
-باشه طلبت. خودم برات میارم.
چندروزبعد یک #قاب_عکس کوچک فرستاد برایم...
#شهید_محسن_حججی🌷
#نشر_فقط_به_یک_شرط👇
یک شبانه روز بدون گناه
@shahid_hadi124
#خاطراتی_از #دایی_همسر_شهید_حججی
💢عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن خانهمان. گوشه اتاق پذیرایی #مجسمه_یک_زن گذاشته بودم. تا داخل شد و چشمش به مجسمه افتاد، نگاهش را قاپید. انگار که یک زن واقعی را دیده باشد!‼️
بهم گفت: "دایی جون شما دایی زنم هستید. اما مثل دایی خودم می مونید. یه پیشنهاد.
اگه این مجسمه را بردارید و به جاش یه چیزه دیگه بزاری خیلی بهتره."😉✌🏻
گفتم:" مثلاً چی؟"
گفت:"مثلاً عکس شهید کاظمی. "
با گوشه لبم لبخندی زدم که یعنی مدل مان کن بابا، عکس شهید دیگر چه صیغه ای بود.
🍀 نگاهم کرد و گفت: "دایی جون وقتی #عکس_شهید روبروی آدم باشه، آدم حس میکنه گناه کردن براش سخته. انگار که شهید لحظه به لحظه داره میبیند مون."😌😇
حال و حوصله این تریپ حرف ها را نداشتم.😩 خواستم یک جوری او را از سر خودم وا کنم گفتم: "ما که عکس این بنده خدا این #شهید_کاظمی را نداریم."
گفت: "خودم برات میارم. "😉✌🏻
👈نخیر ول کن ماجرا نبود. یکی دو روز بعد یه قاب عکس از شهید کاظمی برایم آورد. با بی میلی و از روی رودربایستی ازش گرفتم گذاشتمش گوشه اتاق.😬
الان که #محسن نیست آن قاب عکس برایم خیلی عزیز است.خیلی.
#یادگاری محسن است و هم حس می کنم حاج احمد با آن لبخند زیبا و نگاه مهربانش دارد لحظه به لحظه زندگی ام را می بیند حق با محسن بود انگار #گناه کردن واقعا سخت است😢😔👌🏻
❣ #صلواتی_جهت_شادی_روح
#شهید_حججی و #شهید_احمد_کاظمی ❣