eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
37.2هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
11هزار ویدیو
108 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. خادم کانال 👇👇 @labaikya_mahdi_313 تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🌺🌹🌺🍃🍃 «به نام خدای مهربان» سلام _امام _و_مولایم ازامروزبا تمام وجودم _می خواهم که گناه نکنم حتی کوچکترین خطایی می خواهم فقط و فقط برای رضای خدا و رضایت امام زمانم و حضرت زهرا سلام الله علیها بکشم _ بزنم_ بزنم _ کنم یعنی می خواهم تمام کارهایم را زیر نظر انجام بدهم شاید اول راه اصلا امامم نگاهم نکنند _ولی وقتی روی عهدم وایستادم _اقا هم حتما دستم را خواهند گرفت و تا مسیر سعادت منو خواهند برد تمام کارهایی که عقلم نمی رسید و انجام می دادم _از امروز کنار می گذارم _امروز عاقل شدم _می فهمم چه کارهایی نباید انجام بدهم امروز تمام چیرهایی که شاید یک درصد فکرم را به خودش مشغول می کرد _ همه را پاک کردم _ از ذهنم _ از گوشیم از قلبم مولای من _قلبم از امروز در اختیار توست حتی اگر منو نگاهم نکنید وردم کنید _من دست بردار نیستم *_*_*_*_*_*_*_*_*_*_* (اینقدردر میزنم این خانه را) (تا ببینم روی صاحب خانه را) *_*_*_*_*_*_*_*_*_*_* خدایا ازت بسیار ممنونم که راه را نشانم دادی چقدر سبک _چقدر حال دلم خوب هست با شما امام زمانم (سلام الله) _مادر _ منو به کنیزی قبول بفرما خدایا دوستت دارم خدایا دوستت دارم خدایا دوستت دارم عهد نامه این حقیر که اگر سرم برود عهدم نمی رود شاهدان این عهد نامه . (س) (عج) @shahid_hadi124 🍃🍃🌺🌹🌺🍃🍃
یک سالی📆 از زندگی #مشترکمان می گذشت که یکی از دوستانش👥 دعوت کرد، برویم خانه شان گفته بود ( یک #مهمانی ساده گرفتیم به مناسبت سالگرد ازدواجمان💍 ) همراه عباس و دختر #چهل روزه مان رفتیم از در که وارد شدیم، فهمیدیم😱 آن جا جای ما نیست. خانم ها و آقایان #مختلط نشسته بودند و خوش و بش می کردند 😞از سر #اجبار و به خاطر تعارف های صاحب خانه رفتیم نشستیم، ولی نتوانستیم آن وضعیت را تحمل کنیم 🚫.#خداحافظی کردیم و آمدیم بیرون پیاده راه افتادیم سمت خانه عباس ناراحت بود😔 . بین راه حتی یک کلمه هم حرف نزد #قدم هایش را بلند بر می داشت که زود تر برسد به خانه 🏡که رسیدیم دیگر طاقت نیاورد زد زیر #گریه مدام خودش را سرزنش می کرد که چرا به آن مهمانی رفته⚠️ کمی که آرام شد، #وضو گرفت سجاده اش را گوشه ای پهن کرد و ایستاد به نماز تا نزدیک صبح صدایش را می شنیدم #قرآن می خواند و اشک 😭می ریخت...آن #شب خیلی از دوستانش آنجا ماندند . برای شان مهم نبود❌ که شاید #خدا راضی نباشد...ولی عباس همیشه یک قهرمان بود؛💞 حتی در مبارزه با نفس #اماره اش... راوی: همسربزرگوارشهید 📎معاون عملیات نیروی هوایی ارتش #خلبان‌شهید_عباس_بابایی 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd