eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.8هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
11.5هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹💐🍃 🌹💐🍃 💐🍃 🌹 «بسم رب الزهرا(س)» خطیب بزرگوار و مدافع مکتب اهل بیت آقای سید حسین فالی اظهار داشتند : جد مادری این جانب مرحوم حاج شیخ حسم حائری ، که در کربلا معروف به شیخ حسن کوچک بود از منبریهاو خدمتگزاران با اخلاص حضرت اباعبدالله الحسین بود که مردم او را به تقوی و ایمان می شناختند ایشان می فرمود در کتاب اسرارالسلاطین که نسخه خطی آن در خزانه حضرت ابوالفضل العباس موجود است خواندم : نادر شاه وزیری شیعه به نام میرزا مهدی داشت . زمانی که نادر هند را فتح کرد میرزا مهدی از او اجازه خواست که از هند برای زیارت عتبات مقدسه به عراق مشرف گردد . نادر شاه او را به مسخره گرفت که شما شیعیان مرده پرستید شخصی را که صدها سال است از دنیا رفته بر سر قبرش می روید و بر وی سلام می کنید ……….الخ . میرزا مهدی وزیر گفت : اینها گرچه بظاهر مرده اند ولی کارهایی می کنند که از عهده زنده ها بر نمی آید و مردم آن را کرامت و معجزه می نامند . از جمله کرامات مولا امیر المؤمنین علی (ع) شاه نجف ، این است که سگ چون حیوانی نجس است به قبر مطهر ایشان نزدیک نمی شود و از آن عجیبتر خمر (شراب ) است که چون به آنجا می برند فاسد می گردد و اثر خمریت و مستی از آن زایل می شود . نادر شاه پس از شنیدن این مطلب گفت : اگر چنین است که تو می گویی من هم با تو می آیم تا از نزدیک این کرامت و معجزه را مشاهده نمایم چندی بعد نادر به طرف عراق حرکت کرد چون به محدوده حرم مطهر مولا امیرالمؤمنین علی (ع) رسید شرابی را که از قبل در ظرفی مخصوص گذارده و در آن را مهر کرده بودند تا کسی نتواند در آن تصرف کند طلب کرد . زمانی که آن را آوردند دید بوی تندی همچون بوی سرکه از آن متصاعد می شود وچون آن را چشید دید سرکه است ! سپس یک سگ طلب کرد سگ را آوردند ولی هر چه سعی و تلاش کردند تا آن حیوان را وارد محوطه و محدوده حرم کنند نتوانستند حیوان دستهای خود را به زمین فشار میداد و هر چه مأمورین ریسمان وی را می کشیدند فایده ای نداشت تا اینکه ریسمان پاره شد و حیوان آزاد شده و به عقب برگشت. نادر شاه که این صحنه را دید در مقابل عظمت امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) سر تعظیم فرود آورد و گفت حال که چنین شده می خواهم به جای این حیوان زنجیری به گردن خود من بیفکنید و به کنار قبر مطهر مولاامیرالمؤمنین ببرید زنجیری از طلا تهیه شد زیرا فکر می کردند او اکنون احساساتی شده و چنین می گوید ولی بعد که به خود می آید و حالش آرام و طبیعی گردد آن کس را مجازات می کند. در اینجا بود که ناگهان شخصی ناشناس ، ولی بسیار با هیبت نزدیک شد و زنجیر طلا را به گردن نادر انداخت و او را به طرف قبر امیرالمؤمنین علی (ع) کشانید وقتی نادرشاه به کنار قبر مطهر رسید تاجی را که از پادشاه هند گرفته و بسیار قیمتی بود روی قبر مطهر نهاد و عرض کرد شاه تویی و من یکی از بندگان تو هستم بلکه من سگ درب خانه تو می باشم . سپس در نجف اشرف ماند و دستور داد تا گنبد حضرت را که کاشی بود طلا کردند و بعد هم به کربلا و زیارت حضرت سیدالشهدا مشرف شد و چون حوادث عاشورا و صحنه های دلخراش کربلا و مصائب جانسوز حضرت اباعبدالله و یارانش را برایش گفتند متأثر شده و بشدت گریست . ومهر پادشاهی خود را به کلب آستان علی ندر قلی تغییر داد. 💚 به کانال و بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4043243523C8ee14b51dd