⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺
#خاطره
#همسرشهید
#نحوه_شهادت
🌸
بار آخر که رفتیم ارومیه، تا رسیدیم، حمید رفت مجلس شهید، گفتم: «این چند روزم که اومدی، باز بلند می شی می ری مجلس شهید؟» گفت: «بایدبرم به مردم بگم بچه هاشون چطور شهید شدند. حالا که نتونستم جنازه هاشون رو بیاریم، تنها کاری که از دستمون برمی آد، فقط همینه.»
🍃
اوایل شهید شدنش، خیلی گریه می کردم. یک شب به خوابم آمد و گفت: «چی شده عزیزدلم؟ چرا این قدر بی تابی می کنی؟» گفتم: «می خوام بدونم چطور شهید شدی؟» گفت: «تو هم به چه چیزهایی فکر می کنی آ.» گفتم: «فقط می خوام بدونم.» به پیشانی اش اشاره کرد و گفت: «یک ترکش فسقلی آمد و خورد این جا و شهیدم کرد، همان لحظه!»🌷
#شهیدحمیدباکری
#سالروزشهادت
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
💢🌟💢🌟💢 💞شهیدروحالله قربانی 💞 (زندگینامه زیبای شهدا )👌👌👌 #زندگینامه_شهیدروحالله_قربانی #قسمت_اول
💢🌟💢🌟💢
💞 (زندگینامه زیبای شهدا مدافع حرم )👌👌👌 #زندگینامه_شهیدروحالله_قربانی
#قسمت_دوم
💞سوریه را به صندلی دانشگاه ترجیح داد
روحالله آدم با برنامهای بود، یک دفتر مشکی کوچک داشت که تمام کارهایش را در آن مینوشت، بدهی، کارهای انجام نداده، کارهایی که باید انجام میداد و هر کاری که داشت را یادداشت میکرد. من هیچ وقت روحالله را بیکار ندیدم؛ یا کار میکرد یا مشغول جزوه خواندن بود.
💖روحالله رشته مترجمی زبان انگلیسی قبول شده بود. وقتی که جواب قبولیاش در دانشگاه آمد که سوریه بود.
روحالله به شدت شجاع و نترس بود. از هیچ چیزی نمیترسید. هر وقت به من زنگ میزد میگفت دعا کن شجاع باشم هیچ وقت نمیگفت که من نمیتوانم، همیشه میگفت من میتوانم.😍
💞همسرم میگفت من اگر شجاع باشم به هدفم میرسم.💪 در هر کاری به رسیدن به بالاترین درجه آن کار فکر میکرد. روحالله در درس همیشه اول بود، در همه کارهایش اول بود.
❤️ روحالله در دورههای مختلفی که میگذراند اگر اول نمیشد حتما دوم میشد
💞دلش برای یاری رساندن به مردم میتپید
همسر شهید قربانی درباره ویژگیهای شخصیتی وی میگوید: «روحالله دلش پر میکشید برای کمک به دیگران. انگار خدا او را آفریده بود تا بیوقفه دلش برای دیگران بتپد. با آن روحیه مردم دوستی که از روحالله سراغ داشتم، رفتنش به سوریه و دفاع از حرم برایم عجیب نبود.❣
💖 من در همین کوچه و خیابان ازخودگذشتگیهای روحالله را با چشم دیده بودم.👌 یکبار در حال عبور از بزرگراه شهیدهمت برای رفتن به محل کارمان بودیم که خودرویی را دیدیم که با یک موتورسوار برخورد کرد. روحالله ترمز کرد و دیدم که به طرف موتورسوار میدود. هیچکس از ماشینش پیاده نشد. روحالله سر موتورسوار را بست و تا اورژانس نیامد، برنگشت.» وی کمی مکث کرده و شروع به تعریف خاطرهای دیگر میکند و میگوید: «دو سال پیش بود که با هم از خیابان انقلاب رد میشدیم. مردی کنار خودرویش ایستاده بود و از رهگذران کمک میخواست. بخشی از ماشینش آتش گرفته بود. چون احتمال انفجار وجود داشت کسی جلو نمیرفت
💞. روحالله تا این صحنه را دید زد روی ترمز. همیشه در صندوق عقب آب داشتیم. آبها را برداشت و به سمت خودرو دوید و آتش را خاموش کرد. مرد رانندهاشک میریخت و از روحالله تشکر میکرد. میگفت: جوان! خدا عاقبت به خیرت کند. همین دعاها روحالله را عاقبت به خیر کرد.»😍
👌یک هفته قبل از شهادتش به من زنگ زد؛ قرار بود برگردد اما گفت: «اجازه بده بمونم؛ دلم برای بچههایی که اینجا به ناحق کشته میشوند میسوزد.😔 تو هم دلت بسوزد بگذار بمونم اینجا به من احتیاج دارند گفتماشکالی نداره بمون ولی مواظب خودت باش.»
💖هیچ وقت از رفتن به سوریه منصرفش نکردم. میدانستم که اگر برود شاید دیگر برنگردد اما هیچ وقت به زبان نیاوردم که نرو و بمان.
#آخرین_تماس...
💖یک هفته قبل از شهادت تماس گرفت. قبلا هر وقت تماس میگرفت، زود قطع میشد اما این بار یک ساعت و نیم با من حرف زد اما تلفن قطع نشد. از روحالله نپرسیدم که چرا تلفن قطع نمیشود گفت این دنیا میگذرد تمام میشود😔 مادرم هم رفت خیلیها رفتند حاج آقا مجتبی تهرانی هم رفت (روحالله شاگرد حاج آقا مجتبی تهرانی بود) گفت این دنیا خیلی کوتاه است. 😢اگر من #شهید_شدم تو ناراحت نباش من به تو قول میدهم که آن دنیا همیشه با هم باشیم. 🌹یک ساعت و نیم روحالله از این حرف میزد که آنجا کار خیلی زیاد است و باید بماند از من میخواست که بگذارم بماند.😔
💞آقا روحالله از ظلم به مظلوم خیلی ناراحت میشد و ظلم را برنمیتافت همیشه میگفت در سوریه افرادی هستند که مورد ستم قرار میگیرند در حالی که بیگناه هستند.😔 میگفت من باید بروم و در نابود کردن این ظلم کمک کنم و میگفت که حرم حضرت زینب(س) نباید خالی بماند. میگفت ما باید برویم تا حرم خالی نباشد.
#نحوه_شهادت
❤️مدتی که آنجا بود 54 روز میشد. در روزهای آخری که مأموریتش تمام شده بود، ساکش را جمع کرده بود تا برگردد. شهید قدیر سرلک را میبیند که میخواستند بروند تا لوازم بیاورند. روحالله با او همراه میشود. با ماشین میروند و وسایل را برمیدارند. هنگام برگشت وقتی روحالله از ماشین پیاده میشود ناگهان ماشین را منفجر میکنند. بر اثر انفجار هر دو شهید میشوند و چیزی از جسمشان نمیماند.😭
#به_نیت_شادی_روح_همه_شهدا_صلوات
#ادامه_دارد......................
💚 کانال #شهیدهادی و #شهید_تورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شــهــدا
شهید علیرضا قبادی
نام پدر :کیومرث
تولد :۱۳۶۷/۰۲/۰۵_تهران
تحصیلات:لیسانس
درجه نظامی :سروان .
#تاریخ_شهادت: ۹۵/۲/۲۶
#نحوه_شهادت: #اصابت_ترکش_خمپاره
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
از خصوصیات بارز شهید صاف و ساده بودن اون بود.
بعد این همه مدت که بنده رفاقت با شهید داشتم هیچ وقت کوچکترین سخنی از ایشون که خارج از ادب باشه از ایشون ندیدم
حتی با افراد کوچکتر از خودش خیلی با احترام برخورد می کرد ،
خیلی زیاد سختکوش و مظلوم بود همیشه سخترین کارها رو خودش داوطلبانه قبول می کرد
مال دنیا کوچکترین ارزشی برای ایشون نداشت یادمه خیلی از اوقات با پول شخصی برای سازمان هزینه می کرد خیلی از افرادی که پول احتیاج داشتند از علیرضا قرض می گرفتند
علیرضا خیلی صاف و ساده و یک رنگ بود به معنای واقعی کوچکترین پیچیدگی نداشت تواضع خیلی زیادی داشت.
راوی دوست شهید
شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و #شهید_علیرضا_قبادی صـلوات🌼
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124