#یڪ_ورق_زندگے.•
براے خداحافظے بر میگردمـ↻•°
#پارتشصتوشش
ڪارهایے ڪه نورعلے از من خواسته بود انجام دادم.ڪم ڪم حال صاحبه رو به بهبودۍ رفت و بعد از چند روز با ڪمال تعجب دیدم اثرۍ از جوشها و سرفههاۍ نفس بر نیست.
بیمارۍ صاحبه باعث شده بود من نآمید شوم اما نورعلے دوباره به من آگاهے داد ڪه خدایے هست ڪه هیچ وقت بندگانش را تنها نمےگذارد و به واسطهۍ بندگان پاڪ و صالحاش به آنها ڪمڪ مےڪند.
غیر از مادرشوهرم ڪه بعد از نورعلے ما را تنها نگذاشت،پدرشوهرم هم نیز سعے و تلاششان را مےڪردند تا من بچههام ڪمبودۍ احساس نڪنیم.پدرشوهرم در سال۱۳۸۱ و مادرشوهرم در سال ۱۳۸۸ دعوت حق را لبیڪ گفتند و به رحمت خدا پیوستند.
بین دخترها،صاحبه بیشتر از بقیه پدربزرگش را دوست داشت؛چون فقط سیزده روزه بود ڪه نورعلے از پیشش رفت و از وقتے دنیاۍ اطرافش را شناخت،پدربزرگ را در ڪنار خودش دید و مثل یڪ پدر به او عشق مےورزید و به او وابسته شده بود.
وقتے پدرشوهرم از راه مےرسید،صاحبه مےدوید سمت او،بغلاش مےنشست و صورت او را غرق بوسه مےڪرد.مےگفتم:
_صاحبه جان ! اینقدر بابابزرگ را اذیت نڪن!
اما پدرشوهرم بےآنڪه خم به ابرو بیاورد در جوابم مےگفت:
_بگذار بچهها راحت باشند.
آنقدر به بچهها محبت مےڪرد تا ڪمتر دلتنگ پدرشان شوند.با اینڪه نورعلے خانه را ساخته بود و از پیش ما رفت،اما خانه هنوز نیاز به مرمّت داشت.پدرشوهرپ در تڪمیل ڪردن ساخت خانه استین بالا زد و یڪ تنه به همهۍ ڪارها رسید.
معمولا روزهاۍ آخر هفته،ماشین ڪرایه مےڪرد و همهۍ ما را به اماڪن زیارتے و جاهاۍ دیدنے مےبرد تا حال و هواۍ خانهۍ بدون نورعلے اذیتمان نڪند
از طرف دیگر، پدر و مادر خود من هم در رسیدگے به ما سنگ تمام گذاشتند.
هر هفته آنها را مےدیدم و با دیدنشان غمها و غصهها را من دور مےشد.
مادرم براۍ بچهها لباس مےخرید و مواد غذایے مورد نیازمان را تهیه مےڪرد.او با مراقبت و توجه،بارۍ از دوشم برمےداشت ڪه من وقت آزاد داشته باشم تا بتوانم بیشتر به تربیت بچهها توجه ڪنم.
یڪے از شبها ڪنار دخترهام نشستم و به آنها گفتم:
_یادتان مےآید بابا وقتے از سرڪار برمےگشت،چه شعرۍ برایتان مےخواند؟
مریم جواب داد:
_شعر غازرون را براۍمان مےخواند.
_دوست داریو باز هم بخوانیم؟
و به یاد آن شبهایے ڪه نورعلے مریم و محدثه را روۍ پاهاش مےنشاند و مےخواند،خواندیم:
_جون جون مےرویم خونهۍ ننجون،مےخوریم با هم پلا غازرون....
و باهم خندیدیم.
-------------
بعد از پایان جنگ و در سال ۱۳۶۸ از طرف لشڪر ۲۵ ڪربلاۍ مازندران به ما اعلام شد تا به همراه چند نفر از همسران سرداران شهید استان براۍ بازدید از مناطق جنگے راهے مرزهاۍ غرب و جنوب ڪشور شویم.
ادامھدارد...
📚بر اساس خاطراتے از سڪینھ عبدۍ همسر سردار شھید نورعلے یونسے
|° کپی به شرط دعای خیر
↝•°@shahid_hadi99
#یڪ_ورق_زندگے.•
براے خداحافظے بر میگردمـ↻•°
#پارتشصتوهفتم
از این خبر خیلے خوشحال شدم.دلم مےخواست هر چه زودتر بروم و جاۍ پاۍ نورعلے را از نزدیڪ ببینم.از مادر شوهرم خواهش ڪردم خانهمان بماند.مریم و محدثخ را خانه گذاشتم و خودم با دختر چهار سالهام صاحبه،به همراه خانم بلباسے،خانم خنڪدار،خانم شیرسوار و خانم باقرزاده از قائمشهر به طرف ڪردستان حرڪت ڪردیم.
مریوان،سروآباد،سقز،بانه،سردشت و سنندج از جاهایے بود ڪه بازدید ڪردیم.مسئولین سپاه این شهرها و مردم آن استقبال گرمے از ما ڪردند.
........
روز بعد ڪردستان را ترڪ ڪردیم و به طرف جبهههاۍ جنوب رفتیم.به هفتتپه ڪه رسیدیم،شام را آنجا خوردیم و استراحت ڪردیم.قبل از اذان صبح با صداۍ نیروهاۍ بسیجے بیدار شدیم.داشتند آموش نظامے مےدیدند.من و خانوم بلباسے از محل استراحتمان بیرون رفتیم.صداۍ فرمانده نیروها،سڪوت و آرامش صبح را شڪسته بود:
_قدم رو...یڪ...دو....سه...یڪ...دو....سه
و صداۍ چند شلیڪ هوایے بلند شد.ناخودآگاه یاد نورعلے افتادم.انگار صداۍ نورعلے بین نیروها بود ڪه به نیروها آموزش مےداد.دلم گرفت.بغض ڪردم و به یاد آن روزها اشڪ از چشمانم جارۍ شد...
........
روز بعد مسئولین بازدید عدهاۍ از همسران شهدا را راهنمایے ڪردند و آنها را با خود به مناطقے بردند ڪه محل شهادت همسرانشان بود،اما خاڪے ڪه نورعلے روۍ آن به شهادت رسیده بود یعنے نمڪ زار شهر فاو در خاڪ عراق بود و این امڪان براۍ من وجود نداشت ڪه آن خاڪ را با دسنهام لمس ڪنم؛بنابراین روۍ تپهاۍ ایستادم و با حسرت به آن سوۍ رودخانهۍ اروند چشم دوختم.
صداۍ توپ و تانڪ و سوت خمپاره و صفیر رگبار گلوله در گوشم جان گرفت.آقاۍ اسلامے از همرزمام نورعلے،خاطرهۍ آن روزها را گفته بود.همانطور ڪه روۍ تپه ایستاده بودم به تدریج خاطراتے از زبان آقاۍ اسلامے شنیده بودم در ذهنم تڪرار شد و جان گرفت:
_دۍ ماه ۱۳۶۴ از سپاه پاسداران به لشڪر ۲۵ ڪربلا ابلاغ شد تا به منطقهۍ آبادان و خرمشهر برویم.شبانه با ڪامیون به سمت منطقه حرڪت ڪردیم به مدت یڪماه در شرایطے در منطقه مستقر شدیم ڪه از لحاظ ایمنے و امنیتے هیچ گونه ارتباطے با عقبه نداشتیپ.به سه گروه تقسیم شدیم و غواصے را به طور ڪامل در رودخانهۍ بهمن شیر آموزش دیدیم.بعد از آموزش غواصے در همان منطقه مانور عملیاتے انجام داد و راهے اروندرود شدیم و در پاسگاه (فرخپے) براۍ آماده سازۍ خط عملیاتے مستقر شدیم
ادامھدارد...
📚بر اساس خاطراتے از سڪینھ عبدۍ همسر سردار شھید نورعلے یونسے
|° کپی به شرط دعای خیر
↝•°@shahid_hadi99
زندگی نامه شھید
#مـحـمـد_ابـراھـیـم_کـاظـمـے❤️
در تیرماهـ سال ۱۳۷۰ در خانواده ای مذهبے ..
در شهر شـھـید پرور درق واقع در خراسان شمالے دیده به جهان گشود.
تحصیلاٺ خود را تا لیسانس مکانیک ادامه داد و در سال ۱۳۹۵ ازدواجــ کرد.
با شرو؏ جنگــ در سوریهـ..
سر انجامـ در سال ۱۳۹۶ عازمـ جبههٔ مقابله با داعشـ شد تا مرهمے بر زخمـ های اھل بیٺ باشد.
مـحـمـد ابـراھیـم..
بعد از برگشت از سوریهـ ..
همچنان در آرزوے شـھادٺـ بود..
تا اینکهـ بعد از عضویت او
در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامے..
پس از یک سال خدمت خـالـصـانـهـ..
در اردیبهشت ماه ۹۹ بر اثر حـادثـهـ ناوچه کناركـ ..
در دریای عمان به آرزوے دیرینهٔ خود رسید..🙃
#نیمهِپنهانِماہ
@shahid_hadi99
✨بســم الــڵـه الهــادۍ✨
سلام علیڪم🖐🏻😊
📚رفقـاے عزیزۍ ڪه در مسابـقه کتابـخوانے شرڪت کردید،
سـوالات تا دقـایقـے دیـگه گذاشته میشه😉
⏰مدت پاسـخ دهے:۴۰دقیقه
📝۱۵سوال تستے
لــطفا پاسختــون روبه ایــدے زیر ارسـال کنید😇
@rahmati_f
بــرنده مسـابقه ان شــا الله تا فــردا خدمتتون اعلام میشه،
اجرتون با شهیــد🌻
التــماس دعا
ان شا الله موفق باشین😊
🌻بسـمـ الـلـﻫ الــۯحمـن الــرحێـم🌻
۱-درسالی که پدر شهیــد هادے از دنیـا رفت،چه کسانـے به ایشــان توصیـه مۍ کردنـد ڪه به دنبال چه کارے برود؟
1⃣دوستان و اشنــایـان-ورزش
2⃣برادران -کشـتے
3⃣مـادر و خــۈاهران-معلم
4⃣ﻫـمسایه ها-ڪارگرۍ
۲-چــرا ابـراهیـم هادێ در مسـابـقاٺ کشـتے شرګت نکــرد؟
1⃣اجازه خانواده
2⃣مربیان
3⃣اهداۍ جوایــز توسط ولیعهد
4⃣درس
۳-حدیـث زیـر از ڪیست؟
(اسمانها و زمیــن و فڔشــتگان،شب و روز براے سه دسٺه طلب امرزش مێ کنند)
1⃣امام علے(ع)
2⃣امام صادق(ع)
3⃣حضـرٺ فاطـمه(س)
4⃣پیـامبر اڪرم(ص)
۴-ایـن سـخن ازڪدام بزرگــوار است؟
(هـر که به مسجـد رفٺ وامد کند، از مــوارد زیر بهره می گیــرد⬅️بــرادرے که در راه خــدا با اوارفاقت کند،علمے تــازه،رحمتے که در انتظارش بــوده،پندی ګه از هلاڪت نجاتش دهد، ترڪ گناه،سخنــے ڪه موجب هدایتش شود.
1⃣امام حسن(ع)
2⃣امام ڪاظم(ع)
3⃣امام علے(ع)
4⃣پیــامبر اڪرم(ص)
۵-نــام گــرۈه شهیــد اندرزگــو پیــشنهاد چه کسے بود؟
1⃣شــهید چمــران
2⃣شهیــد بهشـتے
3⃣ابـراهیــم هادے
4⃣حســین الله اڪرم
۶-در زمــان جنــگ پست و مقــام رهــبر معظــم انقلاب چــه بود؟
1⃣امـام جمعه تهران
2⃣رهبــر
3⃣رئـیس جمـﻫور
4⃣فرمـانده لشــڪرهای جنگ جنــۈب
۷-شــهید هادے دوست داشت بعد شهــادتش چگونــه باشد؟
1⃣معــرۈف و مشـهور
2⃣پــرطـرفدار
3⃣گــمنــام
4⃣بــنده خالــص خــدا ڪه در راه خداشــهید شده
۸-طـبق ســخن حضـرت علــے(ع)
جــاهاۍ خالے را پـر کنیــد.
🌱در شــیعه مـن کســانے هســتند ڪه ......در شب و .....در رۈز بـاشــند.
1⃣عابـــدان-شـیران
2⃣شیــران-عابـدان
3⃣عــالمان-عــابدان
4⃣دانــشــمندان-مبــلغان
۹-ابــراهیـم هادے همیــشه چه جمـله اۍ را تــڪرار مے کرد؟
1⃣کـارے ڪه برای خدا است را باید گفت.
2⃣ڪاری که برای خداست ،گفـتن ندارد.
3⃣ڪار نـبـاید براے غیــر خدا باشــد.
4⃣ڪار بایـد حلال بــاشد.
۱۰-ابــراهیـم بعـد از انقــلاب کجــا مشـغول به ڪار شـد؟
1⃣حــۈزه علــمیه
2⃣حــفاظـت زندان
3⃣امـۆزش و پــرورش
4⃣بــازرسے سازمـان تربیـت بدنے
۱۱-بعد از اینکه افراد زور خانه درگیــر مسـائــل انقـلاب شدندو حضورشان در ورزش بـاستانے کم شد،
ابراهیم هادۍ چه کــرد؟
1⃣به انها در فعـالیت های انقلابی کـمک مے کــرد
2⃣واکنشے نشان نداد.
2⃣پیشنهاد داد ڪه نماز صــبح را در زورخــانه بخـوانند
4⃣به انهـا توصــیه مے کرد ڪه فعالیت ورزشے خود را ادامه دهند
۱۲-چــه کسـے چهـره ابــراهیم هادی را زیــر پل شهید محـلاتے ترســیم ڪرد؟
1⃣اقاســیـد
2⃣مهدے رمضانۍ
3⃣حــاج حســین
4⃣جــواد مجلســے
۱۳-باتوجــه به سخن پیــامبر کدامــیـڪ از مومنیـن ایــمان کــامل تری دارند؟
1⃣انکــه بر نفس خود غلـبه ڪند
2⃣انکــه با مردم مدارا کنــد
3⃣انکــه خمس و زکــات خود را بپردازد
4⃣انــڪه در راه خـدا با جــان و مال خود جهــاد کند.
۱۴-شــهیـد هادے علــت ترس دشمن ازلشکــر انقـلاب را چه میدانست؟
1⃣تــراکم نیروی های انقلابے
2⃣ایمان نداشتن دشــمن
3⃣فنون دفاعے نیروهای انقلابے
4⃣پیروزی های سابــق لشڪر انقلاب
۱۵-بــاتوجــه به سـخن امام صــادق(ع)
ثــواب کـــدام یڪ از اعــمال زیــر در قـران ذڪر نشــده است؟
1⃣نمــاز شب
2⃣پیــروے از اهــل بیـت
3⃣مبــارزه با نفــس
4⃣تقــوا
°🦋|••
•
.
•.❀به نیّت دوست شهیدم میخوانم
.
••❦«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم»
.
•.✾اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛✨
.
•.✾شایسته میباشد در قسمت پایانی دعا به احترام امام زمان (علیه آلافُ التحیةوالثناء)بایستیم و بخوانیم🌿.•
.
•.✾يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.❧•`
.
⇅♥️🌙🌱°^
@shahid_hadi99
💠حدیث روز💠
💎 قال الصادقُ علیه آلافُ التحیة و الثناء:
🌼مِن أَحَبِّ الاَعمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِدخَالُ السُّرُورِ عَلَى المُؤمِنِ إِشبَاعُ جَوعَتِهِ أَو تَنفِيسُ كُربَتِهِ أَو قَضَاءُ دَينِهِ.
🌼از محبوب ترين اعمال در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى خوشحال كردن مؤمن است؛
به اين كه يا او را از گرسنگى سيرش كند؛
يا او را از گرفتارى نجات دهد؛
يا قرض و دينش را اداء نمايد.
📚 الكافي جلد۲، صفحه۱۹۲
@shahid_hadi99
🎊مسابقه امام رضایی با جوایز نفیس برای سه نفر اول🌹
#شرکتکنندهشماره:۲۴
پخش کنید تا سین بخوره 🎉☺️
#ولادتامامرضامبارک♥️😍
شرکت در چالش و ارسال عکس👇
|🌸|
https://eitaa.com/joinchat/1830354968C8d2e5af551