eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
123 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
7 فایل
اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل.. @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊 🍃🌹 @shahid_hadi_jafari65🌹🍃 #لبیک_یاحسین...🌴
مشاهده در ایتا
دانلود
همسرم بدان که من نسرین کسی که تو را دوست دارد، شهادت را هم بسیار دوست می ‌دارم، چون خدای خود را در آن زمــان پـیدا می کنم. از تو می خواهـم اگر می‌خواهی فردی خداگــونه باشی و درس دهنده، از امروز و از این ساعت سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی و همین طور معلمی باشی جدّی. ﺷﻬﺪاﻱ ﻓﺎﺭﺱ 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊🕊🌷 🥀 متولد: ۳۰ شهریورماه ۱۳۶۴ گیلان شهادت : ۱۶مرداد ماه سال ۱۳۹۶ راوی همسر شهید اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا میکرد،می دیدم که بعد نماز از خدا،طلب شهادت میکند نمازهایش راهمیشه اول وقت میخواند،نماز شبش ترک نمیشد،دیگر تحمل نکردم؛یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم،به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی،شهید می شی! حتی جلوی نماز اول وقت اورا میگرفتم! اما چیزی نمیگفت. دیگر هم نماز شب نخواند!پرسیدم: چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندید و گفت: کاریو که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم،رضایت تو برام از عمل مستحبی مهم تره،اینجوری امام زمان هم راضی تره بعد از مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد،پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا. ولی براش دعا نمیکنم!چون خود خدا باید عاشقم بشه تا به شهادت برسم گفتم: حالا اگه تو جوونی عاشقت بشه چیکار کنیم؟؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟ 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
AUD-20201120-WA0002.mp3
9.36M
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 سه شنبه شد و پَر زدم سویِ تو شدم زائرِ جمکران ، کویِ تو 🎤 کربلایی جواد مقدم 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
1_155914445.mp3
5.11M
🥀🥀🥀🥀🥀 🌹چه تنگ دل من برای زیارت 💠کربلایی حمید علیمی 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌱ای مقصد شعرهای بارانی من... 🌱مقصود ترانه های طوفانی من... 🌱چندیست دلم گرفته از دوری تو... 🌱برگرد عزیز! ماه کنعانی من... السلام علیک یا بقیه الله 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
یا امام رضا ... تا حال و هواى دل من بارانيست آقـا بطلب کـه در دلم طوفانيست هر کس که نشد زائر کويت آقـا سودى نبرد ، عاقبتش ويرانيست 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
سلام....🌹🍃 🍃🌹بنام آفریدگار مهربانی🌹🍃 امروز : چهارشنبه ۱۳۹۹/۰۹/۲۶ ! اگر میبینی همه چیز در اطرافت بدهست اگر میبینی زندگیت اون چیزی نیست که تصورش راداشتی اگر میبینی در روابط اجتماعی وفردی حال دلت خوب نیست وسهم تو از این زندگی خیلی بیشتر از این چیزی هست که الان داری فقط یک راه داری اونم اینکه ازترس رهاباشی و یکبار برای همیشه خلاف جهت شنا کنی باور کن هیچی از دست نمیدی اصلا انگار ما ایرانیها باید یکبار شکست بخوریم یکبار از دست بدیم تا برای دومین بار زندگی صورت خوشش رابه ما نشان دهد پس ترس به خودراه نده امتحان وباور کن چیزی رااز دست نمیدی برای شنا کردن در جهت مخالف جریان رود قدرت و جرأت لازم است هر ماهی مرده‌ای میتواند همسو با جریان آب حرکت کند عبارت تاکیدی : متعهد باش وبا این جرات به شنا کردن خلاف جهت بپرداز!!! 🌹🍃 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
😄😄 قبل از عملیات بود ... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم📞 به همرزمامون خبر بدیم ... ڪه تڪفیریا نفهمن ... یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍 بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید گیر افتادم ..... 😂😂😐 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
آغاز خوشبختی است؛ خوشبختی ای که پایان ندارد... شهید که بشوی،خوشبخت ابدی میشوی «خدایا ما را با شهادت خوشبخت کن» ..🌷🕊 🌷شادی روح همه صلوات 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
🌴💫حکایت بسیار عالی و واقعی.... 🌹 شخصی گفت من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای شهدا واموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است، به هر ماشینی می گفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم. یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله، به راننده گفتم جمکران، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟! راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آن ها به مقصد، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود؟ گفت کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت: شبی ساعت دوازده شب، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم. هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آن ها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آن ها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی! دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت آن خانواده گریه می کنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت: کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آن را تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و وهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آن را باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم خواهر چرا گریه می کنی؟ گفت برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم شوهرتان کجاست؟ گفت: چرا سوال می کنی؟ گفتم: من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت: شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت: این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل می کنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آن را با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: «إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ» دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت / که این سجیه به جز در شما نمی بینم ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم / تو در کنار منی و تو را نمی بینم مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آن را تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🌷 اَللّهُـمَّ عَجل لِوَلیِّکَ الفرج بحق زینب کبری🌷 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌹 شهـــید چمران: از همه سپاسگذار باشیم آنانکه به من بدی کردند مرا هوشیار کردند آنانکه از من انتقاد کردند به من راه رسم زندگی آموختند آنانکه به من بی اعتنایی کردند به من صبر و تحمل آموختند آنانکه به من خوبی کردند به من مهر و محبت و دوستی آموختند پس خدایا به همه اینان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا فرما 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
‌هر روز صبح به یادت هستم سلام بر پدر همه عالم صبح بخیر امام مهربانم دستی به روی سینه و دستی به سوی تو روی لبم گــل می کند آقا سـلام از دور السلام علیک یا بقیه الله الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَجْ 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---