#خاطرات_شهید
در زماني كه همسر محترم شهيد به شهرستان اسلام آبادغرب و اهواز هجرت كرده بود تا عليرغم وجود بمبارانهاي مكرّر اين شهرها، باحضور در عقبة مناطق عملياتي، پشتوانة روحي و معنوي براي همسرش باشد، شهيد كسايي با وجود آن كه در جبهه نيز عملاً استفادة چنداني از غذا و امكانات نمي كردند،
و براي رعايت بيت المال و حداكثر احتياط، كالابرگ (كوپن) ارزاق خانوادة خودشان را از دو نفر به يك نفر (فقط براي همسرشان) تغيير دادند و نظرشان اين بود كه خودش از امكانات و تغذيه مناطق عملياتي استفاده مي كند و نبايد از ارزاق كوپني بهره مند گردد.
"فرمانده تیپ مهندسی رزمی"
#شهید_محمدحسن_کسایی
#سالروز_شهادت 🌷
#یامهدی...🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷
https://eitaa.com/sh_hadi_jafari/128
#خاطرات_شهید
محمدرضا وقتی که عازم سوریه بود مهم ترین نگرانی اش این بود که مثل هر سال دهه محرم اینجا نیست و نمی تواند به هیئت برود .در تماس هایی که با ما و خانواده داشت هم همیشه این ناراحتی را بیان میکرد.
یکی از شب های محرم به هیات میثاق باشهدا رفتیم.استاد پناهیان آن شب از اخلاص میگفت
بعد از اتمام هیات ، محمدرضا تماس گرفت و به او گفتم امشب خیلی به یادت بودیم. انگار که رزق او بود که به او صحبتهای آقای پناهیان را منتقل کنم.
گفتم: "محمدرضا ،اگر میخواهی شهید بشی، باید خالص بشی"
آخرین تماسش با مادرش، سپرد که دعا کن شهید شوم و مادر هم به او گفته بود برای شهید شدن باید اخلاص داشته باشی .
محمد رضا در جواب به مادرش گفته بود:
"این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی به هیچ چیزی ندارم ... الان دیگه سبکبار سبکبارم"تخففوا تلحقوا...سبکبار شوید، تا برسید...شرط شهادت، خلاصه شده در همین جمله امیرالمومنین علی علیه السلام،سبکبار شدن... خالص شدن...
و شهدا این را خوب فهمیدند و عمل کردند ...
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#یامهدی🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله 🍃 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷
https://eitaa.com/sh_hadi_jafari/128
#خاطرات_شهید
یک روز محسن برای من مصاحبه یک مادر شهیدی را گذاشته بود و گفت مادر میخواهم این مصاحبه را ببینی، من نیز نگاه میکردم و در فکر فرو رفته بودم که چرا محسن این را از من میخواهد
ناگهان محسن گفت مامان اگه من هم شهید شدم تو باید قوی باشی و بیصبری و بیتابی نکنی، خیلی ناراحتی کردم و به او گفتم مادر جان این حرف ها را نزن ، من برای تو آرزوها دارم، گفت : مامان این سفر آخرین ماموریتم هست و در این سفر حضرت زهرا کمکم میکند که به آرزویم برسم..
محسن برای روز موعود لحظه شماری میکرد، ایام عید بود به او پیشنهاد دادیم که برای سفر تفریحی همراه ما بیاید ، اما قبول نکرد گقت منتظر اعزام به منطقه هستم و مرتب با مسئولین مربوطه جهت اعزام در تماس بود.
روز بیست و هفتم ۹۴،عصر پنجشنبه، محسن با تمام رشادت ها و دلاوریهایش در شهر حلب سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در قطعه سیزدهم بهشت سکینه بنا به وصیت خودشان در کنار مادربزرگ گرامیش به #خاک سپرده شد.
#شهید_محسن_کمالی🌷
#یامهدی🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله 🍃 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷
https://eitaa.com/sh_hadi_jafari/128
#خاطرات_شهید
بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و ۶کلاه و لباس زمستانی میفروخت..
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود
شهیدی که بازبان روزه به شهادت رسید
#شهید_محمد_حسین_عطری🌷
#یامهدی🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله 🍃 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷
https://eitaa.com/sh_hadi_jafari/128
#خاطرات_شهید
●احمد متوسلیان درباره وی می گوید:
برادرمان مهندس محمود شهبازی، دانشجوی سال چهارم دانشگاه علم وصنعت بود و رشته صنایع می خواند. در آن ایام ایشان مسئول سپاه همدان بود و فرماندهی جبهه قراویز در منطقه عملیاتی سر پل ذهاب را بر عهده داشت. می توانم به جرات بگویم که ایشان از اول جنگ در تمام نبردهایی که علیه ارتش عراق در جبهه غرب انجام می گرفت؛ شرکت داشت.
●به جای اینکه توی سپاه استان بنشیند و پشت میزهای آنچنانی خودش را گم کند چنان که متأسفانه بعضی ها خودشان را گم کردند،همیشه در جبهه بود و در حال جنگ
هیچ وقت در جمع ابراز وجود نمیکرد
قائم مقام لشگر ۲۷ محمدرسول الله
#شهید_محمود_شهبازی🌷
#یامهدی🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله 🍃 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷
https://eitaa.com/sh_hadi_jafari/128
#خاطرات_شهید
سیدجاسم انسانی متواضع و خندهرو بود، ایشان خیلی روی اعتقاداتش حساسیت داشت، خیلی هم اجتماعی بود همیشه کارگشای دوستان بود و در عوض از آنها میخواست که برای شهادتش دعا کنند، تقریباً همه همدورهایهایش در زمان جنگ شهید شده بودند و ایشان از قافله شهدا جا مانده بود بغض دوستان شهیدش را داشت.
شجاعت و بیباکیاش مثال زدنی بود شهرتش ضدگلوله بود، پاک و دوست داشتنی بود، سید جاسم پسرعموی دو شهید بود، شهید ناصر و شهید فرج. هر سه با هم در قرارگاه سری نصرت سمت اطلاعاتی و عملیاتی بالایی داشتند.
بنیانگذار اطلاعات برونمرزی بودند آنها در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وارد پادگانها و مقرهای نظامی عراق میشدند و بعد از کسب اطلاعات دقیق و جامع بر میگشتند. سید جاسم همه زیرو بم منطقه عملیاتی جنوب را مثل کف دست میشناخت شهید ناصر، شهید فرج و شهید جاسم در عملیات فتح فاو نقش کلیدی و اساسیای ایفا کردند.
سید ناصر در جنگ یک اسطوره بود، هر سه چون برادر بودند که بارها در زمان جنگ تحمیلی برای زیارت به نجف وکربلا رفته بودند و تا عمق خاک عراق پیشروی داشتند، سید ناصر در خیبر و سید فرج در عملیات کربلای ۵به شهادت رسید.
✍راوی: همرزم شهید
شهیدی که به پاس مشاوره وی در آزادسازیِ
شهر دجیل لقب "سبع الدجیل" شیرمرد دجیل را به خود اختصاص داد .
ولادت: ۱۳٤٦ حمیدیه، خوزستان
شهادت: ۱۳۹٤ سامرا، عراق
رزمنده دیروز مدافع امروز
#شهید_سید_جاسم_نوری
#یامهدی🌹🍃
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله 🍃 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی...🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷
https://eitaa.com/sh_hadi_jafari/128
#خاطرات_شهید
💠لباس های شسته شده سرهنگ خلیل صرّاف
زمانی که در قرارگاه رعد بودیم.گاهی بچه ها هنگام رفتن به حمام لباسهای چرک خود را کنار حمام می گذاشتند تا بعدا آنها را بشویند.بارها پیش آمده بود که وقتی برای شستن لباس هایشان رفته بودند،آنها را شسته و پهن شده می یافتند و با تعجب از این که چه کسی این کار را انجام داده،در شگفت می ماندند.
سرانجام یک روز معما حل شد و شخصی خبر آورد که آن کس که به دنبالش بودید،کسی جز تیمسار بابایی،فرمانده قرارگاه نیست.از آن پس بچه ها از بیم آنکه مبادا زحمت شستن لباس هایشان بر دوش جناب بابایی بیفتد،یا آنها را پنهان می کردند و یا زود می شستند و دیگر لباس چرک در حمام وجود نداشت.
#شهید_خلبان_عباس_بابایی
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shahid_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~---
#خاطرات_شهید
"شــهیدی که نشانی مزارش را برای مادرش نوشت"
چند روز مانده بود که برود جبهه، گفتم: پسرم بیا ازدواج کن، خواهرات ازدواج کردند، برادرت ازدواج کرده، من می خواهم که نشانی خانه ات را داشته باشم،
خندید و گفت: آدرس می خوای مادر؟
گفتم: بله که آدرس می خوام پسرگلم.
یک برگه کاغذ گرفت، نوشت.
گفت بخوان. خواندم: «اول خیابان لاهیجان، گلزار شهداء قطعه ۲۵۵»
📎فرمانده گردان زرهی لشکر ۲۵ کربلا
#شھید_اردشیر_رحمانی🌷
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~---
#خاطرات_شهید
💠نان حلال
●یکی از مهم ترین منشهای ایشون وسواس درنون حلال بردنش به خونه بود.شایدهرکی داداشش توبانک بودیه وام روحداقل گرفته بود ولی تو۱۰سالی که من توبانک بودم و ایشان عمرپربرکتش درحیات بودن باتمام مشکلات مالی که میدونستم داره فقط درحداینکه شرایطشو بپرسه بود.
●وقتی پیگیری میکردم میگفت سوال کردم دیدم این وام برای اینکار شبهه داره استفاده شه اصرارمن هم برای نشون دادن راه شرعی کردنش هم بیفایده بود.
●هادی توسن خودش زندگی متوسطی داشت دوست داشت کاری بکنه که سرمایه مادیش هم مثل معنویاتش بالابره ولی نه ازهرراهی عجله هم نداشت یعنی این تلاش بایدپله ای میشد برای معنویات برای وارستگی وبرای زلالی دل شایددنیازده،بااینکه خونش استیجاری بودو مشکلات مالی بسیار اماسال مالیش و داشت وتوپرداخت خمس مقید
واین وسواس وریاضت هاست که انسان سازاست
وهادی ساز میشود.
#شهید_هادی_باغبانی