eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
274 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
781 ویدیو
1 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (برادر خانم حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🌱 : 🌹ای حسین! در کربلا، تو یکایک شهدا را در آغوش می ‌کشیدی، می ‌بوسیدی، وداع می ‌کردی.. 😔آیا ممکن است هنگامی که من نیز به خاک و خون خود می ‌غلطم، تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا به تو و به خدای تو سیراب کنی؟ 🍎🍃 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🍎🍃 🌷 در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۵۹، به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب و در این سنگر مشغول خدمت شد. ⚔با شروع جنگ تحمیلی عراق، دکتر چمران در معیت آیت الله خامنه ای با اجازه امام (ره ) عازم جبهه های جنگ شد و درست شب بعد از ورود به خوزستان، اولین حمله چریکی خود را به همراه تعدادی از نیروهای اسلام علیه تانکهای دشمن که تا نزدیکی اهواز رسیده بودند انجام داد و همین عملیات باعث شد تا نیروهای دشمن کیلومترها عقب نشینی کنند.  شهید ستاد جنگهای نامنظم را در اهواز تشکیل داد و واحد مهندسی بسیار فعالی را فراهم کرد که در یک مورد، با نصب پمپهای بسیار قوی، آب رودخانه کارون را پمپاژ و با ساخت کانالی به طول ۲۰ کیلومتر و عرض ۱۰۰ متر این آب را به درون این کانال سرازیر کردند و باعث شدند تا تانکهای دشمن برای فرار از زمینهای باتلاقی، کیلومترها عقب نشینی کرده و از فکر تسخیر اهواز خارج شوند و این همه در مدت یک ماه صورت پذیرفت. 🔸از دیگر کارهای اساسی دکتر مصطفی چمران، ایجاد هماهنگی بین نیروهای سپاه و ارتش و نیروهای مردمی بود که دوشادوش همه درعملیات ها دلاورانه می جنگیدند. @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊 🍃🍏
🦋خاطره ای جالب از زبان همسر 🎊دو ماه از ازدواج غاده و مصطفي می گذشت كه دوستِ غاده مسئله را پيش كشيد و از او پرسید : ⚠️«غاده! در ازدواجِ تو يك چيز بالاخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارهايت خيلی ايراد می‌گرفتی، اين بلند است، اين كوتاه است... مثل اينكه می‌خواستی يك نفر باشد كه سر و شكلش نقص نداشته باشد. حالا من متعجبم چطور دكتر را كه سرش مو ندارد قبول كردی؟» ‼️غاده با تعجب دوستش را نگاه كرد، حتی دلخور شد و بحث كرد كه «مصطفی كچل نيست، تو اشتباه می‌كنی.» 😅دوستش فكر می كرد غاده ديوانه شده كه تا حالا اين را نفهميده. [غاده] آن روز همين كه رسيد خانه در را باز كرد و چشمش افتاد به مصطفی؛ شروع كرد به خنديدن. مصطفی پرسيد: چرا می‌خندی؟ و غاده چشم‌هايش از خنده به اشك نشسته بود، گفت: «مصطفی، تو كچلی؟ من نمی‌دانستم!» و آن وقت مصطفی هم شروع كرد به خنديدن و حتی قضيه را برای امام موسی صدر هم تعريف كرد. 🍃از آن به بعد آقای صدر هميشه به مصطفی می گفت: «شما چه كار كرديد كه غاده سر كچل شما را نديد؟!» مولوی می گويد : عقل از سودای او كور است و كر نيست از عاشق كسی ديوانه‌تر... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💭 جملاتی مهم از : من نمیگویم ولی فقیه معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمیدهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد. 🇮🇷 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
📝 ای حسـین در ڪـربلا، تو یڪایڪ شـهدا را در آغوش مے‌ڪشیدی، مے ‌بـوسـیدی، وداع مـے‌ڪـردی آیا ممڪن اسـت هنـگامے ڪہ من نیز بہ خاڪ و خون خود مے‌غلطـم، تو دسـت مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری و عطش عشق مرا بہ تو و بہ خدای تو سیراب ڪنی؟ . . . ❤️ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
خدایا! به هر که دل بستم، تو دلم را شکستی. عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو او را از من گرفتی. هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم و در سایه ی امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را بر هم زدی و در طوفان های وحشت زای حوادث رهایم کردی تا هیچ آرزویی در دل نپرورم، و به هیچ چیز امیدی نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم. خدایا! تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم و جز در سایه ی توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا! تو را بر همه این نعمت ها شکر می کنم. 🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊