☑️سردار سلامی: تا لبه جنگ پیش رفتهایم، اما ولی فقیه دشمن را عقب رانده است
🔸ملت در جنگ اقتصادی نجیبانه صبر کرد و پژواک صدای دشمن نشد، به دشمن آبرو نداد و آبروی ما شد و به ما روحیه و قوت قلب داد.
🔸فرمانده کل سپاه با بیان اینکه بارها تا لبه جنگ پیش رفتهایم، اما ولی فقیه دشمن را عقب رانده است، تصریح کرد: رهبر انقلاب تنها در این میدان ایستاده است و یک ستاره درخشان است که در صحنه نورافشانی میکند.
#کانال_رسمی_شهید_حامد_جوانی
┏🌷━━━━━━━━━┓
@shahid_hamed_javani313
┗━━━━━━━━━🌷┛
#یا_صاحب_الزمان؛
امسال #حول_حالنا را آنقدر تکرار میکنیم که #احسن_الحال شود دنیایمان، تو بیایی و بهار دوباره بهار شود🌸
#ظهور اوست كه “حالمان” را به “احسن حال” تبديل مى كند…
سالی پر از خیر و برکت به همراه #رضایت_امام_زمان_علیه_السلام را برایتان آرزومندیم.
#شهید_ابوالفضلی_حامد_جوانی
@shahid_hamed_javani313
13.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً
سلام بر شهادت که بزرگترین نتیجه حرکت است.
تو را میخوانم، به زبانی که
از فرط گناه، لال گردیده است.
#سفرنامه_عشق
#غوغای_شلمچه
#قطعه_ای_از_بهشت
#شهید_ابوالفضلی_حامد_جوانی
┏🌷━━━━━━━━━┓
@shahid_hamed_javani313
┗━━━━━━━━━🌷┛
✅ حسّاسیّتهای سال ۱۴۰۰: انتخابات، لزوم تداوم شکوفایی تولید و جهش تولید
💬 بخشی از پیام رهبر انقلاب به مناسبت فرا رسیدن نوروز ۱۴۰۰
هم به خاطر انتخاباتی که در اوّل این سال هست که ما در خرداد ۱۴۰۰ انتخابات مهمّی در پیش داریم که این انتخابات میتواند تأثیر مهمّی در اوضاع کشور و حوادث کشور و آیندهی کشور بگذارد؛ مدیریّتهای جدیدی بر سر کار خواهند آمد، احتمالاً تازهنَفَس، با انگیزههای گوناگون قوی انشاءالله وارد مدیریّت اجرائی کشور بشوند. بنابراین انتخابات، این سال را بسیار مهم و حسّاس میکند.
#تولید
#پشتیبانیها
#مانعزداییها
#شهید_حامد_جوانی
┏🌷━━━━━━━━━┓
@shahid_hamed_javani313
┗━━━━━━━━━🌷┛
چند روز بود که حامداز سوریه به بیمارستان بقیةالله تهران منتقل شده بود که روزی #سردار_قاسم_سلیمانی با هیئت همراهشون برای ملاقات حامد تشریف آوردند
ابتدا #سردار بدن آقا حامد رو بوسیدن و بعد شروع به گریه کردند. شدت گریه طوری بود که احساس کردیم بابت مجروحیت و بدن پر از ترکش حامد گریه می کنند.
کمی بعد که آروم شدند، فرموند: مبادا فکر کنید من به زخم های حامد عزیز گریه میکنم☝️،
نه من بابت این گریه میکنم که یکی از #شجاع_ترین نفراتمو از دست دادم . هر وقت یه مأموریت مشکل و پر خطر بود حامد همیشه داوطلب بود...
به نقل از برادر شهید ابولفضلی مدافع حرم حامد جوانی
#شهید_حامد_جوانی
┏🌷━━━━━━━━━
@shahid_hamed_javani313
┗━━━━━━━━━🌷┛
#شهدا
اسیر شما شدن
خوب است...❤️
اسیر #شهدا شدن را میگویم...
خوبی اش به
این است که از #اسارت_دنیا🍂
آزاد میشوی...
#شهید_حسین_معز_غلامی
#شهید_ابوالفضلی_حامد_جوانی
┏🌷━━━━━━━━━┓
@shahid_hamed_javani313
┗━━━━━━━━━🌷┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پای_درس_استاد
“اگر تو راه ماندی و منتظر بقیه ماندی
منتظر یاران ماندی
این از اخوت علی(علیه السلام) دور است
همین اندازه کم میاری”
برادران علی تو راه که میامدند دیگه منتظر امکان نیستند سوار راه میشن ...
#رکبوا_الطریق
🔸 برادران علی(علیه السلام)
🔹استاد علی صفایی حائری(ره)
#شهید_حامد_جوانی
┏🌷━━━━━━━━━┓
@shahid_hamed_javani313
┗━━━━━━━━━🌷┛
بسم الله الرحمن الرحمین
🔶شروع کتاب در رکاب علمدار🔶
💠فصل اول: کودکی
☜ این داستان: باهوش و مهربان ( روای: مادر شهید)
🔽بخش اول:
حامد کلاس اول ابتدایی بود که چهارراه طالقانی را کنده بودند تا زیرگذر بزنند. با مادر یکی از بچه ها قرار گذاشته بودم که حامد و دختر او را یک روز من به مدرسه ببرم و یک روز هم او ببرد. روزهایی که همسایه می برد؛ حامد می گفت: " مامان امروز خاله برده و پول بلیت ها را او داده؛ فردا حتما یادت باشد یا بلیت دخترش را بده یا پولش را به آن ها برگردان."
اگر وارد جایی می شد و کسی را هم نمی شناخت؛ چنان خوش و بشی با او می کرد آدم فکر می کرد که با او فامیل است و یا چندین سال است که با او آشناست؛ بر خلاف برادرش امیر که خیلی خجالتی بود. حامد با هر جمع، با هر قشر، با کوچک و بزرگ و پیر و جوان یا با همکارانش، حتی با غریبه ها زود می جوشید و اهل بگو و بخند و معاشرت بود.
صفا و صمیمیت در محلات و کوچه های قدیمی زیاد بود و مثل امروز نبود. دوستان، همسایه ها و هم کلاسی ها و هم بازی های حامد، از او خاطرات زیادی دارند و برایم تعریف می کنند.
در خانواده هر بچه از هر چیزی که ببیند، الگو بر می دارد. ما بجای اینکه مستقیما به او بگوییم که نماز بخوان یا روزه بگیر و یا فلان را انجام بده، غیرمستقیم، او را از کودکی به نماز و روزه ترغیب می کردیم. من کار خاص و اساسی برای حامد نکردم، بلکه سعی نمودم همین روال درست و ساده تربیت دینی را در پیش بگیرم و او نیز از همان بچگی هم نمازهایش را می خواند و هم در امر روزه و دیگر واجبات دینی کوشا بود.
صبح ها اغلب بیدار می شد و در کنار سجاده ی من سجاده کوچک خود را پهن می کرد و مهر و تسبیح مخصوص خودش روی آن می چید و باهم نماز می خواندیم. روزه گرفتن را از ۹ سالگی شروع کرده بود که گاهی روزه می گرفت و گاهی نمی گرفت. ما هم اجبار نمی کردیم که بگیرد. نمی شود گفت از بچگی نمازش را مرتب می خواند. از همان موقع به حلال و حرام حساس بود، به راستی مراقب واجبات دینی بود. اگر می رفتیم بیرون و کسی مثلا به او شکلاتی می داد، می گفت: " مامان تا ندانم که پول این از کجا آمده نمی توانم بخورم." اگر جای دیگری می خواست غذا بخورد، حتی اگر گرسنه هم بود تا از این مسئله اطمینان پیدا نمی کرد، لب به غذا نمی زد.
احسان و نذری هم که می دادند، می آورد خانه و می گفت: " مامان آدم هایی هستند که از راه های دیگری پول در می آورند که گاهی مالشان شبهه ناک است؛ پیش خودشان می گویند: یک احسانی بدهیم تا قبح این کار از میان برداشته شود." به آن لب نمی زد تا اینکه بداند از کجا آمده است.
ما ۶-۵ تا همسایه بودیم؛ چون همسرانمان روزها به خانه نمی آمدند، یک روز در خانه ما، و یک روز در خانه یکی دیگر، جمع می شدیم و در کارهای جمعی مثل ترشی درست کردن، سبزی پاک کردن و... به هم کمک می کردیم.
اولین روزی که حامد به سن تکلیف رسیده بود، از مدرسه به خانه آمد و گفت: " مامان به خاله ها بگو از فردا خونه ما نیایند. یا اگر آمدند روسری به سر داشته باشند. چون من به سن تکلیف رسیده ام، دیگر برای من گناه دارد که آنها را بی روسری ببینم."
#کتاب_در_رکاب_علمدار
#شهید_حامد_جوانی
┏🌷━━━━━━━━━┓
@shahid_hamed_javani313
┗━━━━━━━━━🌷┛