بسم رب الشهدا
📷 آب برای ماهیها، کارگردان: امیر نوروزی، عکس: کیارش مسیبی، مکان: تالار مولوی- سالن اصلی، زمان: ۸ بهمن ۱۴۰۳
@fitf43
تصاویری از نمایش آب برای ماهی ها در جشنواره تئاتر فجر
#تولد
گل پسر ارشد بابا حسن؛
تولدت مبارک باشه آقا
فرازی از وصیتنامه شهید حسن عبدالهزاده خطاب به پسرش:
سلام بر پسر گلم علی اکبر بابا
چطوری بابایی؟ خوبی؟ رو به راهی؟
بابایی، من همیشه دوست داشتم و دارم که تو بچه هیئتیِ خوب و فهمیده بشی.
بابا یه مداح یا میوندارِ خوب یا یه آخوندِ خوب که مردم از برکات وجودش استفاده کنند!
هیچوقت دستگاه امام حسین (علیهالسلام) رو رها نکن بابا؛
و تمام زندگیت رو غرق در محبت امام حسین (علیهالسلام) بکن تا آبرویی داشته باشی در دنیا و آخرت.
بابا غیر از این دستگاه امام حسین (علیهالسلام) هیچ جای دیگه خبری نیست و همه عشق ها مقطعی و گذری هستند و جز خراب کردن روح و روان آدم کار دیگهای نمیکنند و قدرت دیگهای ندارند...
#روایت_حمزه
#علی_اکبر
#فرزند_شهید
#شهید_حسن_عبداله_زاده
✅ رسانه شهید حسن عبدالهزاده
🆔 @shahid_hasan_abdollahzadeh
بسم رب الشهدا
خبر پیچیده در عالم که درّ ناب می آید
نگین پنجم ِ آل کسا؛ ارباب می آید
ولادت امام حسین (ع) و روز پاسدار تبریک و تهنیت❤️
#عزیزم_حسین
#ماه_شعبان
#روایت_حمزه
#شهید_حسن_عبداله_زاده
#ابو_علی_اکبر
✅ حفظ و نشر آثار شهید حسن عبدالهزاده
@shahid_hasan_abdollahzadeh
بسم رب الشهدا
شده ذکر همه فرشتگان
سیدی یا حسین یا ثارالله
بر همه عاشقان مبارک است
جشن میلاد اباعبدالله
ولادت امام حسین (ع) ، حضرت عباس (ع) و امام سجاد (ع) مبارک باد
#عزیزم_حسین
#ماه_شعبان
#روایت_حمزه
#شهید_حسن_عبداله_زاده
#ابو_علی_اکبر
✅ حفظ و نشر آثار شهید حسن عبدالهزاده
@shahid_hasan_abdollahzadeh
بسم رب ااشهدا
خاطره جانبازی شهید حسن عبداله زاده از زبان خود شهید :
یک گام دوگام حرکت میکردی میخوابیدیم. باید رو به دشمن میخوابیدم تا سطح تماس کمتر باشد و تیر کمتر بخوریم. دو مرحله دویده بودیم و منتظر خمپاره بعدی بودیم که دیدم یک چیزی آمد و خورد به قلب من. قلبم قشنگ از جا کنده شد و آمد اینور. من هم شروع کردم
عربده کشیدن: یاااا حسین... یاااا حسین... از شدت درد سرم را میکوبیدم
به سنگی که زیر سرم بود. قلبم ترکیده بود دیگر. همانطور که دراز کشیده بودم، با خودم گفتم االان شهید میشوم... االان شهید میشوم... االان شهید میشوم... درد تمام وجودم را گرفته بود دیدم نه، شهید نمیشوم! درد یک مقدار کم شد. به یکی از بچه های لشکر 27 که بغلم خوابیده بود گفتم: احمد، نگاه کن ببین خون آمده از من؟
گفت: نه! فقط بغلت پاره شده.
تیر خورده بود سر قلبم و از توی سینه ام زده بود بیرون. قشنگ سینه ام را باز کرده بود. گفت: ولی خون نمیآید ازت.
#کتاب_میاندار
ولادت باب الحوائج حضرت قمربنی هاشم (ع) و روز جانباز مبارک باد
#فرمانده
#روایت_حمزه
#شهید_حسن_عبداله_زاده
#ابو_علی_اکبر
✅ حفظ و نشر آثار شهید حسن عبدالهزاده
@shahid_hasan_abdollahzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
#شب_زیارتی_سیدالشهدا
#فرمانده
#روایت_حمزه
#شهید_حسن_عبداله_زاده
#ابو_علی_اکبر
✅ حفظ و نشر آثار شهید حسن عبدالهزاده
@shahid_hasan_abdollahzadeh