eitaa logo
کانال رسمی پاسدار شهید مدافع حرم حیدر جلیلوند
142 دنبال‌کننده
788 عکس
176 ویدیو
9 فایل
❣شهیــــــد مدافع حــرم پاسدار ورزشکار قهرمان جودو #حیــدر جلیلوند 🌸ولادت:۲۶ آذر ۱۳۶۵🌸 🌷شهادت: ۲۱خرداد۱۳۹۶سوریه🌷 🌹مزار مطهر شهید واقع درگلزار شهدای اقتدار ملارد🌹 🍃کلام شهید:خدایا به آبروی حضرت زهرا(س) مرگ من را شهادت در راه خودت قرار بده🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
••• من وقتی بغضم گرفت که بهم گفتن : آخه دخترُ چه به شهادت!💔 😞😭💔 @shahid_heydar_jalilvand
✅✅✅✅✅ ❌ بعضیا میگن : باحجاب ها و چادری ها از همه بدترن. "😳" واسه همین منم هیچوقت نمیخوام باحجاب باشم😒 اما...✋ 1⃣ : بد بودن رفتار یا گفتار بعضی افراد با حجاب و چادری، هیچ ارتباطی به حجاب اون ها ☝️ این حرف مثل این میمونه که کسی بگه :👇 من از عینک دودی خیلی بدم میاد چون بعضی از اونایی که عینک ‌دودی می‌زنن از همه خشن‌ترن !! 😳😡 هرکی بشنوه میگه : چه ربطی به عینکشون داره خب؟؟ 😟 تو باید از رفتارشون بدت بیاد نه از عینکشون 😐 2⃣ : فرض کنید یه آقایی خیلی با خانوم خودش خوب رفتار میکنه، خیلی با خونوادش مهربونه،خیلی به خونوادش میرسه 🤗 اما مثلا معتاده😷 🤕 به نظرتون این حرف درسته که ما بگیم چون فلانی که اینقدر با خونوادش خوبه معتاده ؟؟!!😏 پس منم دیگه هیچوقت با خونوادم خوب برخورد نمیکنم چون از اعتیاد اون بدم میاد؟!!😒 به نظرتون این حرف درسته؟؟؟؟🤔 معلومه که نه !! ما باید از خوبیای هر کس الگو بگیریم اما بدیاش رو بذاریم واسه خودش! از خوش اخلاقی این مرد الگو بگیریم اما اعتیادش بمونه برا خودش 🤐🤕 پس یه کم دور از انصافه اگه بگیم چون بعضی از با حجاب ها رفتارهای خوبی ندارن پس من دیگه با حجاب نمیشم😉🤔 چرا که مجازات بی حجابی سر جای خودش و مجازات باحجابای گنهکار هم سر جای خودش اگه یه وقت یه خطایی از یه خانم با حجاب سر زد انصاف داشته باشیم و اونو به حساب خودش بذاریم نه حجاب و چادرش!!! ----------------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
{🌿✨} بانـو! دَستانَت بویِ نِجابَت میگیرَد وَقتے دَر اَنبوهِ نامَحرَمان مُرَتَب میکُنے چآدُرِ سیآهَت را...♥️ ✨ ----------------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 @shahid_heydar_jalilvand
💫✨💫✨💫✨💫✨💫 🔴 چند_دقیقه_تفکر 🔴 برخی میگویند گناه من مال من است. با دیگران کاری ندارد😐 مرا در قبر خودم دفن میکنند نه دیگری😐 میگویند دلم میخواهد با این تیپ بیام بیرون😳 دلم میخواد فلان فیلمو ببینم😳 دلم میخواد فلان گناه رو بکنم😳 🔴 اما باید بدانید🤔 گناه شما نه تنها حق الله است که حق الناس هم هست😐 ⛔️ ظهور امام زمان به خاطر گناه من و شما عقب می افتد.😔😔 ❌ حالا ایا با گناهمان 😔حق کسی را که به شوق دیدار امام زمان گناه نمیکند😊 را پایمال نکردیم؟🤔 ❌ ایا حق یک مومن را نخورده ایم⁉️ 📢 حق او ظهور امام زمانش است اما ما با👈 گناهانمان ظهور را عقب انداختیم😔😔 ‼️ 📢 کمی مراقب اعمالمان باشیم...❌ @shahid_heydar_jalilvand
حــرفــ بـراے گفــتن زیـــاد بـود وقــت ڪمـــ ... بـوسیـدمتـــ ...💔 . ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ @shahid_heydar_jalilvand
😁 😍 گفتم:"احمد! گلوله که خورد کنارت، چی شد؟"😢 گفت:" یه لحظه فقط آتیش انفجارشو دیدم و بعد دیگه چیزی نفهمیدم"😕 گفتم:" خب!🤔 گفت:" نمیدونم چه قدر گذشت که آروم چشمامو باز کردم؛ چشمام، تار تار می دید.فقط دیدم چند تاحوری دور و برم قدم می زنند😍 یادم اومد که جبهه بوده ام و حالا شهید شده ام😄 خوشحال شدم. می خواستم به حوری ها بگم بیایید کنارم؛ اماصدام در نمی اومد☹️ تو دلم گفتم: خب، الحمدالله که ما هم شهید شدیم و یه دسته حوری نصیبمون شد😃😁 می خواستم چشمامو بیشتر باز کنم تا حوریا رو بهتر ببینم؛اما نمی شد😫 داشتم به شهید شدنم فکر می کردم که یکی از حوری ها اومد بالا سرم😃 خوشحال شدم. گفتم:حالا دستشو می گیرم و می گم حوری عزیزم! چرا خبری از ما نمی گیری؟!😆😅 خدای ناکرده ما هم شهید شدیم!. بعد گفتم:"نه! اول می پرسم: تو بهشت که نباید بدن آدم درد کنه و بسوزه؛ پس چرا بدن من اینقدردرد می کنه؟!😞 داشتم فکر می کردم که یه دفعه چیز تیزی رو فرو کرد توشکمم😣 صدام دراومد و جیغم همه جا رو پر کرد😱 چشمامو کاملا باز کردم دیدم پرستاره😐.خنده ام گرفت😂 گفت:" چرا می خندی؟"🙁 دوباره خندیدم و گفتم:" چیزی نیست و بعد کمی نگاش کردم و تو دلم گفتم: خوبه این حوری نیست با این قیافه اش؟!😂😂 @shahid_heydar_jalilvand
😁 🌸 یادی کنیم از آقای شهرداران زمان جنگ !😅 می گفت : به مادرم گفتم ننه بالاخره رفتم جبهه و کسی شدم مادرم ذوق کرد و گفت ننه فدات بشه می دونستم تو آخرش یه چیزی می شی. خب ننه چیکاره شدی؟ گفتم : شهردار فداش بشم نگذشت حرف از دهنم در بیاد کل محله فهمیدن من شهردار شدم😘 قربونش برم ننه ام ! نمی دونست شهردار تو جبهه کارش شستن ظرفهاست و جارو کردن سنگره. مادره دیگه دوست داره بچه اش یه کاره ای بشه!! ... @shahid_heydar_jalilvand
😄 ضد هوایی ها باش😁 رو به قبله که قرار می‌گرفت مثل اینکه روی باند پرواز نشسته و با گفتن تکبیر، دیگر هیچ شک نداشت که از روی زمین بلند شده😍 خصوصا در قنوت که مثل ابر بهار گریه می‌کرد،درست مثل بچه‌های پدر، مادر از دست داده😢 راستی راستی آدم حس می‌کرد که از آن نماز هاست که دو رکعتش را خیلی‌ها نمی‌توانند بجا بیاورند😓 نمازش که تمام می‌شد محاصره اش می‌کردیم😁 یکی از بچه‌ها می‌گفت: «عرش رفتی مواظب ضد هوایی‌ها باش😉😂» دیگری می‌گفت: «اینقد میری بالا یه دفعه پرت نشی پایین، بیفتی رو سر ما😜🤣» و او لام تا کام چیزی نمی‌گفت و گاهی که ما دست وردار نبودیم فقط لبخندی می‌زد و بلند می‌شد می‌رفت سراغ بقیه کار هایش...😊💚 @shahid_heydar_jalilvand
😁 😅 حمید دسنتشان (شهید) مسئول تدارکات گردان ما بود😊 این طبیعت مسئول‌های تدارکات بود که امکانات را برای روز مبادایی که هیچ‌وقت نمی‌دانستیم اصلا خواهد آمد یا نه ذخیره می‌کردند🙂 آن‌ روز صبح خیلی دیر از خواب بیدار شده بودیم. می‌دانستیم صبحانه توزیع شده و رو زدن به دستنشان برای گرفتن صبحانه کار خیلی سختی است. برای همین کاظم، کم‌سن‌ترین فرد چادر را فرستادیم سراغ تدارکات. شاید دلشان به رحم بیاید☹️ دستنشان با عصبانیت جواب داده بود توزیع صبحانه ساعت شش و نیم صبح است حالا هشت و نیم آمده‌ای برای صبحانه! اول که هیچ نداده بود و کمی بعد گفته بود برای اینکه تنبیه شوید بین کره مربا و پنیر باید یکی را انتخاب کنید😒 ظاهرا به همه گردان هر سه را داده بود😐 کاظم هم کره مربا را گرفته و پیروزمندانه برگشته بود😁 همه ما خوشحال شده و سفره انداخته بودیم اما مهدی قبول نمی‌کرد. لج کرده و می‌گفت نمی‌شود😤 - دیر یا زود مهم نیست، سهم پنیر ما چه می‌شود؟! زورگویی حدی دارد..‌.😡 حالا ما سعی می‌کردیم مهدی را راضی کنیم کوتاه بیاید، که نمی‌آمد. کره‌ها را گرفت و گفت "حالا کاری می‌کنم نتواند سهم پنیر ما را بخورد، آنها حق ماست!" حالا نیم کیلو پنیر شده بود حیثیت‌مان...😅 مهدی شروع کرد کره‌ها را خالی کردن در بشقاب، و بلافاصله تکه‌های مناسب و هم اندازه کره‌ها از صابون‌های قالبی که زیاد داشتیم برش دادن و جا زدن به‌جای کره. و دوباره با دقت همه را بسته بندی کرد!😐😳😑😅 قالب‌های را گرفت و با دعوا و با همان پای ناقص‌اش رفت که "ما کره نمی‌خواهیم به جایش پنیر بده تا با مربا بخوریم!!"😄 بعد از کلی بگو مگو که مگر می‌شود پنیر و‌ مربا خورد؟ موفق شد صابون‌ها را تحویل داده و به جایش کلی پنیر بیاورد😉😎 دیگر سفره ما مفصل شد. کره، مربا، پنیر، و مغز گردو هم که داشتیم با چای داغ و سایر مخلفات... بعد از صبحانه گفتم مهدی سری بزن یک وقت آن صابون‌ها را به کسی ندهند، خونشان گردن ما بیفتد😒😂 مهدی با خاطر جمعی گفت نگران نباش درستش می‌کنم😁 بعد از یک ساعت رفت به بهانه‌ای شاید کره‌های صابونی را برگرداند که دید دیر رسیده😳 بچه‌های تدارکات سفره‌ای پهن کرده و با همان کره‌ها و مربای فراوان دلی از عزا درآورده بودند!😳😐😐 مهدی تنها سؤال کرده بود کره‌ها مزه‌ بدی نمی‌داد، که گفتند نه، خیلی هم خوشمزه بود!😳😂 همه چیز ظاهرا به خیر گذشته بود تا ظهر آن روز🙄 بچه‌های تدارکات یکی یکی می‌رفتند درمانگاه برای معالجه اسهال شدیدی که گرفتار شده بودند و خوب نمی‌شدند😐😂 آنهایی که درمانگاه نبودند آفتابه دستشان در صف دستشویی صحرایی!😢😂 ظاهرا دستشویی‌شان توام با کف فراوان شده بود. دکتر هم گیج شده بود، که این چه ویروس جدیدی است، و نگران که مبادا فردا همه گردان بگیرند!😐😄😂😂 به مهدی گفتیم می‌بینی چه کاری کردی!😡 با قلدری جواب داد: - چه کاری!؟ مقصر خودشانند. کره را اگر با پنیر می‌دادند، این بلا سرشان نمی‌آمد!🙂🤗😌 اصلا خواست خدا بوده این طور بشود، به من چه!😌😂😂😂 @shahid_heydar_jalilvand
ها☺️ مذهبی ها بیشتر از بقیه بوی خدا و مهربونیش رو میدن ، واسه‌ ی همینه که اگه یه روزی ، حتی یه ذره ، بوی گناه بگیرن ، مردم خیلی سریع حس تلخی بهشون تزریق میشه و به لشکر خدا بی اعتماد می شن..!😒😡 هی حزب اللهی جان😊 بیا با خطاهای ریز و درشتمون ، آبروی حزب اللهی های خوش‌کار رو نبریم...😓 @shahid_heydar_jalilvand
😁 مارو بکش😐 آن شب یکی از آن شب‌ها بود؛ بنا شد از سمت راست یکی یکی دعا کنند، اولی گفت: «الهی حرامتان باشد…» بچه‌ها مانده بودند که شوخی است، جدی است؟ بقیه دارد یا ندارد؟ جواب بدهند یا ندهند؟ که اضافه کرد: «آتش🔥 جهنم» و بعد همه با خنده گفتند: «الهی آمین.»😅🤗 نوبت دومی بود، همه هم سعی می کردند مطالب شان بکر و نو باشد، تأملی کرد و بعد دستش را به طرف آسمان گرفت🤗 و خیلی جدی گفت: «خدایا مار و بکش…» دوباره همه سکوت کردند 😐و معطل ماندند که چه کنند و او اضافه کرد: «پدر و مادر مار 🐍و هم بکش!» بچه‌ها بیش تر به فکر فرو رفتند، خصوصاً که این بار بیش تر صبر کرد، بعد که احساس کرد خوب توانسته بچه‌ها را بدون حقوق سرکار بگذارد، گفت: «تا ما را نیش نزند!»😂😂 ‌@shahid_heydar_jalilvand