eitaa logo
کانال فرهنگی شهید محمد(جابر) خویشوند
160 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
7.4هزار ویدیو
63 فایل
کانال فرهنگی شهیدمحمدجابر خویشوند @shahid_jaberkhishvand جهت دریافت کتاب @Dellaram926 جهت نذر فرهنگی @dellaram2153
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠جنگ امروز ما، جنگ با اسرائیل نیست. جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست. جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور. جنگ ما، جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای و . جنگ ما، جنگ پابرهنگي علیه خوشگذرانی‌های مرفهین و حاکمان بی‌درد کشورهای اسلامی است. این جنگ، سلاح نمی‌شناسد. این جنگ محصور در مرز و بوم نیست. این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی و کمبود و فقر و گرسنگی نمی‌داند. این جنگ، است؛ جنگ ارزشهای اعتقادی_انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوشگذرانی است. جنگ ما، جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمی‌هاست. 📚صحیفه نور ، جلد ۲۱ ، صفحه ۶۹ 🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✍دختر امام خمینی رحمة الله علیه درباره یكی از خاطرات زمان دستگیری ایشان می‌گوید: امام برای من تعریف كردند: توی راه من گفتم كه نماز نخوانده‌ام، یك جایی نگه دارید كه من وضو بگیرم. گفتند:«ما اجازه نداریم.» گفتم: شما كه مسلح هستید و من كه اسلحه ای ندارم. به علاوه شما همه با هم هستید و من یك نفرم، كاری كه نمی توانم بكنم. گفتند:« ما اجازه نداریم .» فهمیدم كه فایده‌ای ندارد و اینها نگه نمی‌دارند. گفتم: خوب، اقلا ً نگه دارید تا من تیمم كنم. این را گوش كردند و ماشین را نگه داشتند، اما اجازه پیاده شدن به من ندادند. من همین طور كه توی ماشین نشسته بودم، از توی ماشین خم شدم و دست خود را به زمین زدم و تیمم كردم. نمازی كه خواندم، پشت به قبله بود. چرا كه از قم به تهران می‌رفتیم و قبله در جنوب بود. نماز با تیمم و پشت به قبله و ماشین در حال حركت! این طور نماز صبح خود را خواندم. شاید همین دو ركعت نماز من مورد رضای خدا واقع شود. یكی از استادان حوزه علمیه قمی می‌گویند: از مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی (قدس سره) شنیدم كه فرمودند: دیدم آقا امام خمینی رحمة الله علیه در اتاق خود هستند و صدای گریه ایشان بلند است. از مادرم پرسیدم: چه شده كه آقا گریه می‌كنند؟ مادرم فرمودند: ایشان در شبی كه موفق به نماز شب و راز و نیاز به خدا نشود روز آن، چنین حالی را دارد. @shahid_jaberkhishvand
📌پاسخ تند اردشیر زاهدی به معاون سابق ساواک پرویز ثابتی 🔹 انقلاب مولود خشونت افسار گسیخته شما در طول سالیان طولانی بود جناب بازجو! ‏جالب است پس از سالها به رفتار پلیدت افتخار میکنی! ‏در‌ پس ظاهر موجه شما شیطانی وجود دارد که تنها با خوردن خون مظلوم آرام میگیرد! 👈 @shahid_jaberkhishvand
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه سیزدهم ۹۳/۹/۲۳؛ شبکه الفرات آقای ابوالحسن،رئیس یکی از قبایل عراق و فرمانده نیروی مردمی می گوید: _مطلع شدیم که ۳۷۰نفراز نیروهای داعش آرایش نظامی گرفته اند. برنامه عملیاتشان گروگان گرفتن زائران ایرانی بود. نزدیک اربعین بود و حفاظت از زوار را فرماندهی می کرد. موضوع را به حاج قاسم اطلاع دادیم ... نگرانی در میان برادران عراقی موج می زد و منتظر دستور و تصمیم بودیم. اما حاجی تنها با ۲۰ نفر از نیروهایش راهی شد. مسیر نیروهای داعش مشخص بود. لشکر اندک سردار کمین کرد. درگیری بین دو جبهه فقط ۳۰ دقیقه طول کشید وتمام! فقط یک نفر داعشی ها زنده مانده بود که اسیر شد. حاج قاسم باهمان کت وشلواری که تنش بود مقابل اسیر عراقی ایستاد،کت وشلوارش را نشان داد و گفت می بینی،لباس من برای جنگ نیست! وای برشما...اگر سید علی دستور بدهد که لباس نظامی بپوشم! ❇️خیلی ها می گویند حاج قاسم را قبول داریم ، 🌷سردار سلیمانی، بود. دلمان آتش گرفت از کار ❌آمریکا اما...ما کاری با نظام و نداریم. جمله اخر داستان را بخوانید. ✨او سیدعلی حسینی الخامنه ای بود. که عمرش را در جنگ های برون مرزی ،دور از خانه وخانواده گذراند! که با اشاره امنیت کشورش را تامین کرد... 🔅امنیت من و شما را ! 📚منبع کتاب:حاج قاسم @shahid_jaberkhishvand
نسخه اي براي گناه كردن! مردي خدمت امام حسين عليه السلام رسيد، و عرض كرد كه شخص گنه كاري هستم و نمي توانم خود را از معصيت نگهدارم، لذا نيازمند نصايح آن حضرت مي باشم. امام عليه السلام فرمودند: پنج كار را انجام بده، بعد هر گناهي مي خواهي بكن! اول: روزي خدا را نخور، هر گناهي مايلي بكن! دوم: از ولايت خدا خارج شو، هر گناهي مي خواهي بكن! سوم: جايي را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، سپس هر گناهي مي خواهي بكن! چهارم: وقتي ملك الموت براي قبض روح تو آمد اگر توانستي او را از خودت دور كن و بعد هر گناهي مي خواهي بكن! پنجم: وقتي مالك دوزخ تو را داخل جهنم كرد، اگر امكان داشت داخل نشو و آن گاه هر گناهي مايلي انجام بده! بحار، ج 87، ص 126 @shahid_jaberkhishvand
می‌گویند ما آب مجانی می‌خواستیم، ما برق مجانی می‌خواستیم، ما همچون مادرمان فاطمه، فدک را برای دنیایمان می‌خواستیم... همین قدر دنیا طلب، همین قدر زشت... چقدر این وصله‌ها ناجورند. 🔸 وصله‌هایی که سال‌هاست بر پیکر انقلاب سنگینی می‌کند؛ اما این رسم زمانه است، انگار انقلابی که با اسم مادرمان استوار شده و آرزوی دیرینه‌ی او بود، باید اندکی از مظلومیت‌های او را به دوش بکشد... 🔹 در این میان عده کمی فهمیدند که ما نه برای آب مجانی و نه برای برق مجانی، که برای تجدید عهدی ازلی، انقلاب کردیم. عهدی که ما را از بی‌طرفان (یا بهتر بگویم بی‌شرفان) زمان امام حسین جدا می‌کند؛ آن‌هایی که تنها تماشاچی عاشورا بودند. و ما را به یارانی تبدیل می‌کند که قبل از ارسال نامه به امام، وارد صحنه‌ی مبارزه شدند و حکومت زمینه ساز را به وجود آوردند. 🔆 ۱۵ خرداد، بخش کوچکی از آزمون سخت منتظران مهدی موعود بود، آزمونی که با خون‌ پاک شهدایش امضا شد و نمره‌ی قبولی گرفت. آزمونی که تا روز ظهور ادامه دارد... ▫️ یاد و خاطره‌ی شهدای ۱۵_خرداد را گرامی می‌داریم. 📎 @shahid_jaberkhishvand🕊
برای آدمهایی که آزارتان می دهند، آرزوهای خوب کنید! آری... آرزو کنید آنقدر غرق در خوبی هایِ زندگی شوند و خیر و نیکی در لحظه هایشان جاری باشد، که وقتی به خودشان می آیند، اصلاً دیگر بدی را بلد نباشند. بیشتر آدمهایی که آزار می دهند، شاید یک روزی، یک جایی، زخمی خورده اند و مرهمی نیافته اند و تنها راه گذر از این زخم را، در آزار دادن دیگران جسته اند. با رفتار متقابل، چنین شخصیتی از خودتان نسازید. این یک شعار نیست، و اصلاً لزومی ندارد جوابِ بدی را با خوبی بدهید، اتفاقاً برای مدتی آن ها را از حق ِ داشتن ِ خودتان محروم کنید. اگر جواب بدی را دستِ کم با سکوت بدهید و در دلتان آرزوهای ِ نیک برای فرد ِ مقابل کنید، شما خوشبخت ترین انسانید. @shahid_jaberkhishvand
🌺❤️ بی تو هرگز❤️🌺 🇮🇷قسمت شصت و هشتم🇮🇷 ✒احساساتت را نشان بده برگشتم بیمارستان ... باهام سرسنگین بود ... غیر از صحبت در مورد عمل و بیمار ... حرف دیگه ای نمی زد ... هر کدوم از بچه ها که بهم می رسید ... اولین چیزی که می پرسید این بود ... - با هم دعواتون شده؟ ... با هم قهر کردید؟ تا اینکه اون روز توی آسانسور با هم مواجه شدیم ... چند بار زیرچشمی بهم نگاه کرد ... و بالاخره سکوت دو ماهه اش رو شکست. - واقعا از پزشکی با سطح توانایی شما بعیده اینقدر خرافاتی باشه! - از شخصی مثل شما هم بعیده ... در یه جامعه مسیحی حتی به خدا ایمان نداشته باشه ... - من چیزی رو که نمی بینم قبول نمی کنم! - پس چطور انتظار دارید ... من احساس شما رو قبول کنم؟... منم احساس شما رو نمی بینم ... آسانسور ایستاد ... این رو گفتم و رفتم بیرون. تمام روز از شدت عصبانیت، صورتش سرخ بود ... چنان بهم ریخته و عصبانی ... که احدی جرات نمی کرد بهش نزدیک بشه ... سه روز هم اصلا بیمارستان نیومد ... تمام عمل هاش رو هم کنسل کرد ... گوشیم زنگ زد ... دکتر دایسون بود ... - دکتر حسینی ... همین الان می خوام باهاتون صحبت کنم... بیاید توی حیاط بیمارستان ... رفتم توی حیاط ... خیلی جدی توی صورتم نگاه کرد ... بعد از سه روز ... بدون هیچ مقدمه ای ... - چطور تونستید بگید محبت و احساسم رو نسبت به خودتون ندیدید؟ ... من دیگه چطور می تونستم خودم رو به شما نشون بدم؟ ... حتی اون شب ... ساعت ها پشت در ایستادم تا بیدار شدید و چراغ اتاق تون روشن شد ... که فقط بهتون غذا بدم ... حالا چطور می تونید چشم تون رو روی احساس من ... و تمام کارهایی که براتون انجام دادم ببندید؟ ◀️ ادامه دارد... با ما همراه باشید. هر روز با یک قسمت از داستان واقعی و زیبای "بی‌توهرگز" قسمتهای قبلی درکانال👆 @shahid_jaberkhishvand