eitaa logo
🇮🇷کانال‌فرهنگی‌شهید‌محمدجابرخویشوند🇮🇷
161 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
8.3هزار ویدیو
71 فایل
کانال فرهنگی شهیدمحمدجابر خویشوند @shahid_jaberkhishvand جهت دریافت کتاب @Dellaram926 جهت نذر فرهنگی @dellaram2153
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 🌸 صد بار دیگر هم پسری به او عطا میشد، او را علی نام می‌ نهاد. صد بار دیگر هم امامش به سرباز نیاز داشت، جوانی اش را فدای امامش می‌ کرد. 🌺 داستانِ علی اکبر و امام حسین، داستانِ پدر و پسر نیست، داستان عبد و مولاست. داستانِ امام زمان و جوانان در رکاب او... 💐 ولادت و روز جوان مبارک 🍀 کانال مهدویت مهدیاران @mahdiaran
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 ________ قصد کرده است تمام جگرم را ببرد با خودش دلخوشی دور وبرم را ببرد من همین خوش قد و بالاي حرم را دارم یک نفر نیست از اینجا پسرم را ببرد دسترنج همه ي زحمت من این آهوست چقدر چشم نشسته ،ثمرم را ببرد این چه رسمی است پسر جاي پدر ذبح شود حاضرم پاي پسرهام،سرم را ببرد تا به یعقوبِ نگاهم نرسیده خبرش می شود باد برایش خبرم را ببرد نیزه دنبال دلم بود تنش را می گشت قصد کرده است بیاید جگرم را ببرد تو فقط قول بده دست به گیست نزنی مقنعه ت بازکنی ، بال و پرم را ببرد تو برو خیمه خودم پشت سرت می آیم چه نیازي است کسی محتضرم را ببرد دست و پاگیر شدم ،زود زمین می افتم یک نفر زود ، تن درد سرم را ببرد همه سرمایه ام این است که غارت شده است هر که خواهد ببرد جنس حرم را...ببرد صد پسر خواسته بودم ز خدا ،آخر داد صد علی داد به من تا که سرم را ببرد 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 🔸شاعر: ر★ ↩️ 🦋 🦋☘🦋☘🦋☘🦋 🦋☘🦋 ☘🦋 🦋
من به تو فکر می‌کردم حسین! آن لحظه که علی اکبرت، شبیه‌ترینِ افراد به پیامبر، از تو اذنِ به میدان رفتن خواست و تو بی‌درنگ به او اذن دادی. با خود گفتم چه دلی داری حسین! اما وقتی اشک‌هایت را به هنگامه‌ی بدرقه‌ی برومند فرزندت دیدم دانستم غوغای دلت را... ، تنها یک فرزند نبود، یک فداییِ جان بر کف در راه امام زمانش بود. ▪️ هشتمِ
ناگفته‌هایی از شهادت طلبه بسیجی آرمان علی‌وردی 🔹‌ روز گذشته یکی از دوستان شهید آرمان علی‌وردی ناگفته‌هایی از شهادت وی را بیان کرد؛ ناگفته‌هایی دردناک که نشان از اوج مظلومیت این شهید دارد. در ادامه این روایت آمده است. 🔹‌ روایت ماجرا از زبان دوست شهید علی‌وردی: حالا که داریم به روز عاشورا نزدیک می‌شویم یک سری از ناگفته‌های شهادت آرمان را بهتان میگویم. آرمان را دو مرتبه و دو گروه مختلف زدند. اولین گروهی که آرمان را گیر آوردن تا سرحد مرگ با هرچی که دستشان آمد آرمان را زدند. همان فیلمهایی که از شهادت آرمان منتشر شد یک بخش زیادی مربوط میشود به گروه اول. اما آخرش یک دختر که او هم داشت آرمان را میزد رو به جمعیت میگوید که بس است دیگر کشتینش! بسشه...آنها هم آرمان را رها میکنند. 🔹‌ آرمان از جایش بلند میشود و خونین سمت خیابون اصلی میرود‌. صدای بسیجی‌ها را می‌شنود که داشتند حیدر حیدر میگفتند. میرود سمت صدا، اما وقتی می‌پیچد داخل کوچه می‌بیند که سر کوچه یک گروهی دختر و پسر ایستادند و دارند شعار مینویسند. آنها تا وضعیت آرمان را میبینند میفهمند بسیجی بوده و کتکش زدند. میروند سمت آرمان. آرمان که دیگر رمقی برایش نمانده خیلی راحت می‌افتد دست این جماعت. اینها شروع میکنند به قصد کشت آرمان را زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتند و مواد مصرف کرده بودند. 🔹‌ یک دختر بینشان که اسپری دستش بوده با همان میکوبد به صورت آرمان. یکی‌شان یک میلگرد داشته که نوکش را تیز کرده بوده و به عنوان سلاح از آن استفاده میکرده‌. با همان میلگرد میکوبد روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان را رساندن بیمارستان جمجمه‌اش شکسته بود. اما یکی دیگه‌شان که واقعاً امیدوارم قیافش را یک روز ببینم میشیند جلوی آرمان و به بقیه میگوید دست نگه‌دارین. رو به آرمان میکند و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگوید به امام اولت فحش بده ببينم سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده، به خامنه‌ای فحش بده... آرمان چیزی نمیگوید. 🔹‌ با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکند و از او میخواهد فحشاشو تکرار کند. اما آرمان هیچی نمیگوید. انقدر آرمان را میزنند تا بیهوش میشود. وقتی آرمان بیهوش میشود شروع میکنند به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشان فیلم هم میگیرند. 🔹‌ وقتی میروند یک کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمان‌های اطراف بوده می‌آید و زیر سر آرمان بالش می‌گزارد و روی بدنش پتو می‌اندازد اما زنگ نمیزند به آمبولانس. البته اگر زنگ هم میزد فرقی نمیکرد توی آن شلوغی آمبولانس به آرمان نمیرسید. 🔹‌ وقتی رساندنش بیمارستان، هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستایش را به تخت بسته بودن، شاید برای اینکه اگر به هوش آمد تشنج نکند و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما می‌ماند و آخر به شهادت میرسد. 🔹‌ تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلم‌برداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها را قطره چکانی منتشر کردید و فیلم‌های اصلی را منتشر نمیکنید گفت که من توی عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلم‌های اصلی هنوز هم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشوند.