eitaa logo
🇮🇷شهید مدافع‌ حرم جواد محمدی🇮🇷
2.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
56 فایل
«کانال رسمی،تحت نظارت خانواده شهید» میگفت:"مردان خدا، گمنامند" آنچنان طریق گمنامی در پیش گرفت که لایق شهادت شد اینجا از اومینویسیم🪶 تا با یادش، روحمان جَلا گیرد✨🕊️ خادم کانال: @Shahid_javad_m
مشاهده در ایتا
دانلود
1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حلالم کن ... حکایتی زیبا ...👌🌺 🎙 تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ 🌹 تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
کتاب 📚 🖋به قلم بهزاددانشگر «همسر» فاطمه روی پایش بند نبود انگار هر چند لحظه یک بار، دسته گلش را نشان میداد و می پرسید مامان، گلهایم قشنگ است؟ بابا دوستشان دارد؟ برای هزارمین بار در آن یک ماه بغضم را فرو دادم. سعی کردم لبخند بزنم تا فاطمه ام دلش خوش نشود آره مامان... خیلی قشنگ اند. بغض یک ماهه ام به کنار؛ الان بیشتر نگران فاطمه بودم. مبادا باور کرده باشد که الان خودِ خودِ بابایش دارد از هواپیما می آید پایین. مبادا با دیدن تابوت ،بچه ام شوکه شود و دلش طوری بشکند که دیگر نشود درستش کرد. یکی آمد خبر داد که هواپیما تا پنج دقیقه دیگر می نشیند روی باند روی دو پا کنار فاطمه نشستم؛ طوری که اندازه دخترکوچولویم بشوم و صورتم کنار صورتش قرار بگیرد. به چشمهایش نگاه کردم که میدرخشید. نشد... نمی شد توی چشم هایش نگاه کنم خودم را با مرتب کردن موهایش مشغول کردم ،فاطمه مامان جان... یادت هست دفعه قبل کی آمده بودیم فرودگاه؟ روزی که شهید مهدی اسحاقیان برگشته بود. بابا هم الان همین طوری دارد بر میگردد. بمیرم دخترم فقط سرتکان داد که میداند. خیالم که از او راحت شد سپردمش به خواهرم میخواستم وقتی جواد از هوایپما می آید پایین، بروم کنارش می خواستم آن لحظه دیگر نگران فاطمه نباشم. میخواستم فقط خودم باشم و جواد. چقدر این چندباری که از سوریه بر میگشت آرزویم بود بروم استقبالش؛ اما خوشش نمی آمد. من هم اصرار نمیکردم که راحت باشد. که خوشحال تر باشد. مگرنه اینکه همه این سالها مهمترین دغدغه ام همین بود که جوادم خوشحال باشد؟ حالا هم شاید دوست نداشت بیایم استقبالش؛ اما...
دیگر نمی شد. دیگر همین یک بار را میشد که ببینمش؛ مثل بابا... مثل برادرم رضا که دیگر نشد ببینمش. کاش بابا الان بود. کاش الان بود تا سرم را بگذارم روی شانه هایش و زار بزنم، تا دست بگذارد روی سرم و آرام بگوید گریه نکن بابا... کاش بود و میشد بهش تکیه کنم. بابا کشاورز بود و زحمتش زیاد. این بود که مامان هم توی خانه قالی می بافت و میفروختیم تا کمک خرجمان باشد. با این حال، فضای خانه بانشاط بود. بابا و مامان چیزی از ما کم نمیگذاشتند. زندگیمان ساده بود. غذایمان همان محصولاتی بود که بابا میکاشت: یک فصل ،لوبیا یک فصل نخود. بابا محصولاتش را می آورد خانه آنجا برایش تمیز میکردیم. بخشی از محصولات را برمی داشتیم برای مصرف خانه،اضافه اش را هم میبرد برای فروش. بابا سواد چندانی نداشت؛ اما هر چه را بلد بود عمل میکرد چندتا از دعاهایی را که دوست داشت، حفظ کرده بود. پیش از نماز منبر می رفت، می نشست گوش میداد. نمازهایش را معمولاً توی مسجد میخواند. اهل نافله بود و نماز والدین . روزهای جمعه هم اصرار داشت برود نماز جمعه. برای همین سادگی هایش هم بود که توی محله مان ، معتمد مردم بود. روزها کمی کمک مامان قالی میبافتیم و بقیه اش را هم یا با بچه های عمو بازی میکردیم، یا با بچه های همسایه . بابا میگفت آنها بیایند خانه ما. حیاطمان بزرگ تر بود و میشد خوب دوروبرش بدویم. گاهی هم آخرش به یک دعوای کودکانه تمام میشد و روز بعد دوباره آشتی و بازی... تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عليكَ مِنی السَلام.سَلامَ عاشِقٍ مُنتَظر لَيسَ لَھُ فی الحِياةِ سِواكَ أمَل سَيدۍ ياصاحِبَ الزَمانْ . سلام از یک عاشق و منتظر كِ جز تو امیدی به زندگی ندارد . !❤️
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱بسیار آموزنده 🌱 عاقبت فرد کینه ای و آخرت وحشتناک او ... 📚استاد مجتهدی(ره) ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلامُ عَلی الْمُدَّخَرِ لِکَرامَةِ اَوْلِیآءِ اللَّهِ وَ بَوارِ اَعْدآئِهِ... سلام بر مولایی که با آمدنش دوستان خدا سربلند می شوند و دشمنان خدا سر به نیست. سلام بر او و بر روزی که خدا در انتظار آن است. 📔بحار الأنوار، ج‏۹۹، ص ۱۱۷ تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
💌 به‌قول‌شهید‌حججی: - خدایا ! مرگی‌‌ بهمون‌‌ بده...که‌ همه‌ حسرتشو بخورن:)″ تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
. کار با توسل حل میشه .. از بچه جبهھ‌ای‌ها بپرسید . هرجا گریه بیشتر می‌شد بچه‌ها می‌شدن ؛ یا ایتها النفس المطمئنه‌ إرجعی الی ربک ! . ﴿حاج حسین یکتا﴾