📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_77
«مادر»
همان روز ها ، جنازه شهید سجاد مرادی را آوردند که از هم رزم های جواد بود . شب چهلم شهید حسینی بود و ما رفته بودیم مزارش . دلم به شور افتاد . نگاه که کردم ، دیدم حاجی نیست . زنگ زدم به گوشی اش . گفت من رفته ام درچه . گفتم برای چی؟ گفت یکی از بچه های سوریه زخمی شده و برگشته . آمده ام سراغ بچه ها را ازش بگیرم . فکر کردم حاجی دروغ می گوید . شاید برای بچه ها اتفاقی افتاده ؛ اما جواد که تازه زنگ زده . راستی چرا جواد ساعت ۳ نیمه شب زنگ زد و احوالم را پرسید ؟
میان همین نگرانی ها دخترم زنگ زد که بچه اش حالش خوب نیست و او را برده اند بیمارستان . رفتیم بهشان سر زدیم . چند روز حواسم رفت پیش نوه کوچکمان که توی بیمارستان بستری شده بود . بچه چهار روز توی بیمارستان ماند تا دکتر ها اجازه ترخیصش را دادند . توی همان روز ها هم جواد بیشتر زنگ می زد . می دانستم گوشی اش را نبرده . باید می آمدند پادگانشان و از آنجا زنگ می زدند .
جواد صبح و عصر زنگ می زد که ننه ، به شایعات گوش ندهی ، من و سجاد هر دویمان خوبیم .
می پرسیدم چه شایعه ای؟
می گفت هر شایعه ای . اینجا زود شایعه درست می کنند .
پرسیدم حالا چطوری میتوانی این قدر زیاد تماس بگیری؟ گفت هیچی ، من توی تدارکاتم . مرتب می آیم عقب جبهه و از اینجا تلفن می زنم .
از اینکه خیلی با آرامش حرف می زد ، مطمئن شدم که برای هیچ کدامشان اتفاقی نیفتاده . البته حس کرده بودم که یک خبر هایی شده . چیز های مشکوکی را توی رفتار اطرافیانم مثل حاجی می دیدم ؛ اما خیلی کنجکاوی نمی کردم . می ترسیدم اگر بشنوم زخمی شده اند ، دلم بلرزد و اصرار کنم بچه ها زود تر برگردند .
ولی عروس دوممان همان روز ها رفته بود مسجد . خبر شهادت شهید مرادی که پخش شده بود ، توی شهر گفته بودند سجاد شهید شده . عده ای فکر کرده بودند منظورشان سجاد محمدی است . یک نفر توی مسجد زده بود سر شانه عروسم که احوال همسر شهید؟
عروسم عصبانی شده بود که این حرف ها چیست ؟ سجاد مرادی شهید شده ، نه شوهر من .
طرف خندیده بود که ما فکر کردیم شوهر تو شهید شده . عروسم گفته بود اگر شوهر من شهید شده بود ، من این قدر آرام نشسته بودم توی مسجد؟ برای یک لحظه خودتان را جای ما بگذارید ، بعد این قدر اذیتمان کنید .
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
#بسم_الله وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَ
#بسم_الله
{وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ}
و تو بهترین داورانی
تندتر از ولایت فقیه و امام نروید که پایتان خورد می شود
از امام هم عقب نمانید که منحرف می شوید
قدر امام و ولایت فقیه را داشته باشید که شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند!
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
هر کدام از شما که به گناه
کسی آگاه است، بخاطر
آنچه که از گناهِ خود میداند؛
باید از آشکار کردن
گناهِ دیگران خودداری کند.
در گفتن عیب کسی شتاب مکن،
شاید آن کس که عیبش
آشکار شده؛ خدایش بخشیده باشد..
[ امام علی(ع)، نهجالبلاغه ]
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_78
«خاله»
برای مراسم هفتم شهید سید سجاد حسینی ، رفته بودیم گلزار شهدای دینان . بین مزار شهدا راه می رفتم که جواد را با فرماندهانش دیدم . آمد سراغم و گفت از دور که دیدمت ، قوّتی آمد توی وجودم خاله ! خیلی همدیگر را می خواستیم . گفتم خاله ، با فرماندهانت آمده ای؟ گفت آره ، دارم مخشان را می زنم که بروم سوریه !
با برادرش ، سجاد ، اسم نوشته بودند که بروند . گفت اگر بشود ، سجاد را راضی می کنم نرود تا خودم بروم . قسمت شد و هر دوتایشان باهم رفتند .
تقریبا بیست روز از رفتنشان می گذشت . می خواستم بروم سر خاک پدر و مادرم که یکی از همسایه ها سر کوچه جلویم را گرفت و گفت از جواد خبر داری؟ گفتم آره ، به خانه شان زنگ می زنم . چطور ؟ گفت همین طوری پرسیدم .
آن موقع ، من گوشی نداشتم که توی تلگرام بهش پیام بدهم . برای همین ، از مادرش سراغش را می گرفتم . سر خاک که رفتم ، مادرش را دیدم . گفتم از جواد خبر داری؟ گفت آره ، دیشب زنگ زد . گفتم از سجاد چی؟ گفت باهم هستند . نمی دانم چرا دلم آرام نمی گرفت و بازهم نگران بودم . بهش گفتم بابای جواد و داداش با هم کجا می رفتند؟ وقتی رسیدم , اینجا دیدمشان . گفت نمی دانم .
همراهش آمدم تا خانه شان . خواهرم زنگ زد به پدر جواد و پرسید کجایید؟ گفت آمده ایم عیادت یکی از بچه ها که از سوریه آمده ؛ ولی انگار یک حالی بودند . به خواهرم گفت برو خانه خواهرت ، من می آیم دنبالت .
وقتی رسیدیم خانه ما ، پسرم گفت فهمیدی بچه ها زخمی شده اند ؟ گفتم چی؟ گفت جواد و سجاد زخمی شده اند .
تا برسند ، نصفه جان شدیم . هرکسی حرفی می زد . یکی می گفت شهید شده اند ، یکی می گفت مجروح شده اند .
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
#بسم_الله {وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ} و تو بهترین داورانی
#بسم_الله
وَ فِي أَنْفُسِکمْ أَفَلا تُبْصِرُون!؟
به دلت نگاه کن...
هرکسی از دل خودش
به خدا راه داره.
تو دلت چه خبره؟