اثر جدید حسن روحالامین
نقاشی دیجیتال ضامن خادم
#رئیسی_عزیز
#سید_شهیدان_خدمت
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر شهید سید مهدی موسوی : وقتی پام رو بوسید میدونستم میره دیگه نمی یاد
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_90
«همسر»
شب یلدا با فاطمه یک کیک خریدیم شکل هندوانه . زنگ زدیم به آقا جواد . فاطمه برای بابایش شعر خواند و شوخی کرد و خندیدند . گفت یک قاچ کیک برایت میفرستیم ، شما هم بخور . طولانی ترین شب سال با ترکیبی از بغض و خنده تمام شد . روز بعد ، دوباره روز از نو تا ۴۸ روز بعد . این بار به فاطمه نگفتم بابایش کی بر میگردد . فقط گفتم برویم برای بابا هديه بخریم . فاطمه پرسید بابا دارد می آید؟
گفتم آره مامان جان ؛ ولی روزش معلوم نیست از آن روز فاطمه دیگر روی پایش بند نبود . هر برنامه ای داشتیم ، می گفت نه ، بماند برای وقتی که بابا آمد . میگفتم هنوز معلوم نیست کی بیاید . میگفت باشد ، من صبر میکنم .
با همدیگر سبزه انداختیم ، خانه را تمیز کردیم و حیاط را چراغانی کردیم . هر بار که چراغ ها را خاموش و روشن میکردیم ، رنگشان عوض می شد . فاطمه چراغ ها را خاموش و روشن می کرد . می دید رنگشان سبز است . می گفت بابا سبز بیشتر دوست دارد . بعد کمی که میگذشت ، پشیمان میشد و دوباره خاموش و روشنشان می کرد . این بار آبی بود . میگفت این خوب است . بابا آبی دوست دارد . بعد میگفت بابا آبی هم دوست ندارد .
خاموش و روشن میکرد و این بار چراغ ها قرمز بودند .
دوست داشتم برویم استقبالش ؛ اما دوباره پیام داد که نرویم استقبال. گفت شما بمانید خانه ، من می آیم پیشتان . فاطمه لباس نویش را پوشیده بود و هیجان زده هی دور اتاق میدوید و میرفت توی حیاط و می آمد . دوباره با آمدن آقا جواد ، موجی از شور و نشاط وارد خانه مان شد . آقا جواد گفت ما در خدمتیم . بگویید ببینم ، مادر و دختر چه برنامه ای برایمان دارید؟ صبح ها صبحانه را توی حیاط میخوردیم ، بعد میرفتیم خرید . برای ناهار هم می رفتیم پارک . تا عصر پدر و دختر بازی می کردند و شب بر می گشتیم خانه . بعضی شب ها هم می رفتیم به اقوام سر می زدیم .
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🔰علائم صداقت دولت سیزدهم
🔸️با ریاست جمهوری شهید آیت الله ابراهیم رئیسی
۱) کرونا را که قول داده بود، جمع کرد.
۲) اقتصاد را به برجام گره نزد.
۳) به مردم صدها توهین نکرد.
۴) هر جا مردم گرفتار بودند، حاضر شد، هم خودش و هم وزرای دولتش.
۵) حق آبه ایران از افغانستان را وصول کرد.
۶) پول بیپشتوانه چاپ نکرد.
۷) یارانهها را بیش از ۹ برابر کرد.
۸) کارخانهها و شرکتها را فعال کرد.
۹) ابر بدهکارهای بانکی را افشا کرد.
۱۰) یک و نیم میلیون مسکن را در مراحل مختلف ساخت دنبال کرد.
۱۱) رتبهبندی معلمها را پس از چهل سال عملیاتی کرد.
۱۲) بودجه مناطق محروم را چند برابر کرد.
۱۳) از قاچاق هزاران تن آرد، روغن یارانهای جلوگیری کرد.
۱۴) انبارهای کالاهای متروکه را ساماندهی و درآمد دههزار میلیارد تومانی حاصل کرد که قبلا فقط ۲۰۰میلیارد تومان بود.
۱۵) صنعت فضایی را فعال کرد و ماهوارهها یکی پس از دیگری به فضا پرتاب میشوند.
۱۶) ایران را عضو شانگهای کرد.
۱۷) کرویدر شمال جنوب را فعال کرد که در آمد حاصل از آن در آینده به اندازه فروش نفت خواهد بود.
۱۸) فروش نفت با قیمت بالای صد دلار را به حد مطلوب رساند.
۱۹) ۴۰ میلیارد دلار فقط از روسیه سرمایه خارجی جذب کرد.
۲۰) پترو پالایشگاهها را فعال کرد تا از خامفروشی جلوگیری شود.
۲۱) کشت فرا سرزمینی را در روسیه و ونزوئلا و... فعال کرد.
۲۲) صادرات خدمات فنی مهندسی را به ۸ میلیارد دلار رساند.
۲۳) ساخت هواپیمای مسافری را با مشارکت چین و روسیه آغاز کرد.
۲۴) فروش کشتیهای اقیانوسپیما را آغاز کرد. فعلا دو فروند به ونزوئلا فروخته شد.
۲۵) کف حقوق بازنشستگان را ۵۰ درصد افزایش داد.
۲۶) اغلب هفتهها سفر استانی داشت و به درد دل مردم گوش کرد.
۲۷) بسیاری از شوراها که ده سال تشکیل نشده بود، با حضور خودش تشکیل داد.
۲۸) ظرفیت پزشکی را ده درصد افزایش داد.
۲۹) پرداخت وام درمان ناباروری
۳۰) پرداخت وام فرزندآوری
۳۱) وام ودیعه اجاره مسکن داد.
۳۲) وام میلیاردی به شرکتهای دانشبنیان داد.
۳۳) نرخ خرید گندم از کشاورزها را ۳ برابر کرد.
۳۴) مشکل نهادههای دامی را حل کرد.
۳۵) مشکل قطعی برق که پشت سر هم قطع میشد را حل کرد.
۳۶) سامانه صدور بر خط صدور مجوزها را راهاندازی و امضاهای طلایی را حذف کرد.
۳۷) استخدام و جذب کلی نیرو برای خرید خدمات
۳۸) متناسب سازی حقوق بازنشستگان را بعد از سالها به تصویب رساند و قابل اجرا نمود.
۳۹) جلوی دزدی عدهای گرفته شده که جیغشان در آمده.
و....
#رئیسی
#شهید_جمهور
#سیدالشهدای_خدمت
୫❥ @shahid_javad_mohammadii
هرچه صدا کردیم: "ابراهیم!"
اسم تو حتی برنگشت از کوه
آنقدر روحت بیقراری کرد
جسم تو حتی برنگشت از کوه
اردیبهشت اردیجهنم شد
هر صفحهی تقویم را سوزاند
این بار آتش سرد شد اما
وقتی که ابراهیم را سوزاند
گشتیم دنبال پر و بالت
گفتند دیگر وا نخواهد شد
جز بالگرد سوخته چیزی
پیدا نشد، پیدا نخواهد شد
چشم انتظار دیدنت گشتند
حتی شهیدان خدایی هم
آن سو بهشتی بیقرار تو
آن سوتر انگاری رجایی هم
این ملت دردآشنا، دیروز
در شادی و غم انتخابت کرد
ای انتخاب مردم ایران!
حالا خدا هم انتخابت کرد