📚 #دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_145
«دایی »
نفهمیدم چطور تا خانه حاج آقا آمدم گیج بودم.
موقعی که میخواستم ماشین را پارک کنم زدم به یک درخت .
پیش خودم فکر میکردم فقط من و محمد علی آنجا هستیم؛ اما خبر مثل یک بمب توی سطح شهر پیچیده بود .
همۀ رفقایش آمده بودند آنجا. سپاه هنوز خبر را تأیید نکرده بود؛ ولی توی شهر پیچیده بود .
قرار گذاشتیم که به خانواده اش خبر بدهیم .یعنی حاج آقا مجتبی بیاید خانه شان و خبر را بدهد .
من زودتر آمدم تا فضا را آماده کنم .
به پدر جواد زنگ زدم و گفتم کجایی؟ گفت با برادرم رفته ایم بیرون و الان دارم بر میگردم .
زنگ زدم به برادرش و گفتم همان جا سر کوچه بایستید تا من بیایم.
به برادرم زنگ زدم و گفتم بیا خانۀ آبجی.
به خانمم هم زنگ زدم و گفتم بیاید خانه شان.
نمیدانستم باید آنجا چه کار کنم به در خانه شان که رسیدیم، خواهرم در را باز کرد .
گفتم چادرت را سرت کن حاج آقا میخواهد بیاید اینجا .
گفت کدام حاج آقا؟ تا گفتم حاج آقا مجتبی دودوستی زد توی سرش. گفتم خب مهمان است!
از حال رفت بغلش کردم و تا راهرو آوردمش. پدر جواد هم آنجا بود.
بغضم ترکید .دیگر نتوانستم تحمل کنم خودم گریه میکردم و میگفتم بابا صبر کنید ،چیزی نشده. چرا گریه میکنید؟
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
#شهادت
آمدنی نیست
رسیدنی است!
باید آن قدر بدوی
تا به آن برسی...
اگر بنشینی تا بیاید همه السابقون میشوند
میروند و تو جا میمانی...🥀
#هم_اکنون
#حاجحسینیکتا
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii
🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
#بسم_الله وَسَيَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَيَّ مُنقَلَبࣲ يَنقَلِبُونَ شهادت در راه آرمان الهی،
#بسم_الله
[ إِلاَّمَنْتابَوَآمَنَوَعَمِلَعَمَلاًصالِحاًفَأُوْلئِكَ
يُبَدِّلُاللهُسَيِّئاتِهِمْحَسَناتٍوَكانَاللهُ
غَفُوراًرَحيماً ]
+بیراههزدن هایتهم،برایمن
بهاولیندوربرگردانکهرسیدی؛
توفقـــطبرگرد..!
جبرانگذشتهاتراخودمضمانتمیکنم :)🤍
هدایت شده از 🇮🇷شهید مدافع حرم جواد محمدی🇮🇷
Ziyarat-Ashura-ali-fani-232665.mp3
زمان:
حجم:
8.41M
زیارت عاشورا با نوای علی فانی
⬛️ #چله_زیارت_عاشورا
#چهل_روز؛ از عاشورا تا اربعین
تنها کانال رسمی #شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii