#دوستی
#حدیث
🍏 فاطمه
🍎 مریم
🍊 مبینا
🍒 نگار
🍌 ساره
🍑 ….
👈 توی روابط دوستی
یه راز خیلی مهم و واقعی 👌
که همراه هم بودن رو شیرینتر میکنه
به خاطر داشتن اسم کوچیک دوستهامونه 💞
چون
اولین نشونههای شخصیت، 👛
با نام هر کس آشکار میشه و مردم،
نام خودشون و وابستگان رو دوست دارند
مخصوصا اینکه
اسمشون زیبا،
پرمعنا و خوشلفظ هم باشه 💫
بعضیها،
با شنیدن اسم خودشون از زبون بقیه
ناخوداگاه آرامش میگیرن و
توی قلبشون
حس دوستی پیدا میکنن 💚💜
برای همینه که 👇
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«هرگاه یکی از شما با کسی پیوند دوستی
برقرار کرد، از نام او و نام پدر و خویشان
و منزلش بپرسد؛ زیرا، این کار، از حقوق
واجب است و باعث دوستی میشود…» 🎉
📗 بحارالانوار. ج 71. ص 146
#ادمین_Hēłmā🍁
---------😎✌️---------
@shahid_Lakcheri
🕊🦋
🕊 #داستانڪ🕊
🦋 #بندگی_خدا🦋
آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» میرفتیم.
وقت نماز شد.مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت:کاروان را نگهدار میخواهم اول وقت نماز بخوانم.کاروان دار گفت:
بیبی! دوساعت دیگر به فلان روستا میرسیم.آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم.مادرم گفت:نه!
میخواهم اول وقت نماز بخوانم.
.کارواندار گفت:نه مادر.الان نگه نمیدارم.مادرم گفت:نگهدار.
او گفت:اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم.مادرم گفت:بگذار و برو.
.من و مادرم پیاده شدیم.کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟
.من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا میرسد وممکن است حیوانات حمله کنند.ولی مادرم با خیال راحت با کوزهی آبی که داشت،وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد.در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم.دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید.
.کنار جاده ایستاد و گفت:بیبی کجا میروی؟مادرم گفت:گناباد.
او گفت:ما هم به گناباد میرویم.بیا سوار شو.یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر.مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.به سورچی گفت:من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم.
سورچی گفت:خانم! فرماندار گناباد است.
بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.مادرم گفت:
من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم!
در دلم میگفتم ماد بلند شو برویم.
خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت!آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا.اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم ورفتیم.دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم.
.عزیزان…
اگر انسان بندهٔخدا شد،بيمه مىشود و خداوند امور اورا كفايت و كفالت مىكند.
«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶
#ادمین_Hēłmā🍁
---------😎✌️---------
@shahid_Lakcheri
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام عزیز دل فاطمه✋ آقا و مولای ما هر جمعه به امید ظهورت سر میکنیم بلکه این جمعه بیایی...آقا جان همچنان امید به ظهورت در قلبهای ماست و قلبهایمان پر از زخم طعنه....!بیا بر قلبهایمان مرهم بگذار مهدی جان
#ادمین_Hēłmā🍁
---------😎✌️---------
@shahid_Lakcheri
•◌🌿🦋🌿◌•
#چادرانہ🧕
یادتنرهـبانـو…
هربارکهازخانهپابهبیرونمیگزاریـ!!
گوشهچـادرترادستبگیر؛
وآرامزیرلببگـو:
هـذهامانتڪیافاطمةالزهراء
اینامانـتزهراستـ! :)
#زهرایۍشو♥
#ادمینHēłmā💚
---------😎✌️---------
@shahid_Lakcheri
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
#عاشقانه_شهدا💕🌹
به سوریه که اعزام شده بود
بعضۍشبها با هم در فضای مجازۍ چت میکردیم
بیشتر حرفهایمان احوالپرسۍ بود
او چیزی مینوشت و من چیزی مینوشتم
واندڪ آبۍ میریختیم بر آتش دلتنگۍمان...
روزهای آخر ماموریتش بود
گوشۍ تلفن همراهم را که روشن کردم
دیدم عباس برایم کلۍ پیام فرستاده است...!
وقتۍ دیده بود که من آنلاین نیستم
نوشته بود:
آمدم نبودۍ؛ وعدهۍ ما بهشت..💔
✍🏻به روایت همسر
#شهید_عباس_دانشگر
___________●○●______________
مراسم جشن عروسی اکبر به نوع خودش خیلی خاص بود، چون بعضی اطرافیان انتظار داشتند او هم مثل بقیه بچهای فامیل عروسی بگیرد اما اکبر فقط برایش این مهم بود عروسیش مورد نظر عنایت امام زمان (عج) باشد.
یک عروسی بدون گناه که البته به همه هم خیلی خوش گذشت.
هنگام نماز هم خودش مثل بقیه کت دامادیش را روی دوشش انداخت و وضو گرفت و برای نماز جماعت به نماز خانه رفت.
#شهید_اکبر_شهریاری♥️
#رفیق_آقامحمودرضا💗
#ادمین_Hēłmā🍁
---------😎✌️---------
@shahid_Lakcheri
👌 بعضیا میگن بزارین بچه ها خودشون انتخاب کنن که میخوان چادری باشن یا نه❗ ️
🔴 به نظرتون این حرف درسته یا نه⁉ ️
💢 بله این حرف درسته اما باید پدر و مادر #زمینه_انتخاب درست رو برای دخترشون فراهم کنن❗ ️
💯 شخصیت دادن به دختربچه های چادری قبل از سن تکلیفشون بخاطر حجابشون
👏 تشویق کردن دختر بچه های #محجبه
🎁 هدیه دادن ملزومات حجاب
🎂 گرفتن یه #جشن_تکلیف به یاد ماندنی برای دختر خانم ها
✍️ داستان شهید عباس بابایی و استاد زن آمریکایی زبان انگلیسی
🔸در بدو ورود به نیرو هوایی باید یک سری آموزشها میدیدیم که از آن جمله آموزش زبان انگلیسی بود. در کلاس زبان من به عنوان هنرجو سمت ارشدی کلاس را داشتم. با ورود عباس بابایی به کلاس به عنوان دانشجو میبایست ایشان ارشد کلاس میشد اما عباس از این کار امتناع میکرد.
🔹در این کلاس من با این شهید بزرگوار آشنا شده و با هم رفیق شدیم. ایشان شخصیت خاصی داشتند واز همه متمایز بودند. در آن دوران بیشتر استادان زن بودند از جمله استاد کلاس زبان که یک زن امریکایی بود. آمریکاییها میخواستند از این طریق فرهنگ منحوس غربی را به جوانان این مرز وبوم تحمیل کنند. عباس همیشه میگفت: اینها ماموران CIA هستند و در قالب استاد، جاسوسی میکنند.
🔸همانطور که گفتم ایشان اخلاق بخصوصی داشتند. انسانی متواضع و با اخلاص بودند که من شیفته او شده و تا پایان دوره با هم بودیم. این استاد زبان برای اینکه فرهنگ مبتذل غرب را رواج دهد، به دانشجویان پیشنهاد شرمآوری داد که، اگر کسیامتحان پایان ترم را ۲۰ بگیرد من یک شب با او خواهم بود. بعد از اعلام نمرات عباس ازهمه نمرهاش بیشتر بود. او امتحان را ۱۹ گرفته بود.
🔹من برگه او را که دیدم تعجب کردم زیرا او یک کلمه ساده را غلط نوشته بود و آن استاد هم به عباس گفت: تو عمدأ این کلمه را غلط نوشتهای تا با من نباشی. آنجا بود که من به عظمت روحی عباس پی بردم. ایشان با این کار درس تقوا و عفت و بزرگواری را به دیگران آموخت.
👤راوی:عظیم دربند سری
📚خبرگزاری دانشجو کد خبر337861
#ادمین_Hēłmā🍁
---------😎✌️---------
@shahid_Lakcheri
دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله‼️
❣در تفحص شهدا،
دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد✍
❌گناهان یک هفته او اینها بود ؛
شنبه : بدون وضو خوابیدم .😴
یکشنبه : خنده بلند در جمع 😆
دوشنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .🤔
سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .📿
چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .🗣
پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .☝️
جمعه : تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات .😔
📝راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد :
⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم…
⁉️ما چی⁉️
❓کجای کاریم
حرفامون شده رساله توجیه المسائل‼️
۱- غيبت…
تو روشم ميگم🗣
۲- تهمت…
همه ميگن🔕
۳- دروغ…
مصلحتي📛
۴- رشوه…
شيريني🍭
۵- ماهواره…
شبکه هاي علمي📡
۶- مال حرام …
پيش سه هزار ميليارد هیچه💵
۷- ربا…💸
همه ميخورن ديگه🚫
۸- نگاه به نامحرم…🙈
يه نظر حلاله👀
۹- موسيقي حرام…🎼
ارامش بخش🔇
۱۰- مجلس حرام…💃
يه شب که هزار شب نميشه❌
۱۱- بخل…
اگه خدا ميخواست بهش ميداد 💰
🌷شهدا واقعا شرمنده ایم که بجای باتقوا بودن فقط شرمنده ایم
#الگوی_خودسازی
#تلنگر
#ادمین_Hēłmā🍁
---------😎✌️---------
@shahid_Lakcheri
قبولی هر نماز اشهد ان لا اله الا الله است...
#کتابعلیولیاللهعلیهالسلام
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
🌱❁🌴↝#رآیـحهـ