eitaa logo
'شهید ࢪضو؎‌'
142 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
719 ویدیو
19 فایل
﴾﷽﴿ میگفت: یہ‌طوࢪے‌زندگے‌ڪن؛ ڪہ‌هࢪ‌کس‌تو‌رو‌دید بگہ‌این‌زمینے‌نیست…حتماً‌شهید‌میشہ!♥️🌿 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون..... اندڪے شرط!⇩👀🌸 @shahid_razavi ناشناس مدیࢪ! ⇩🖊🖇🕶 https://harfeto.timefriend.net/16638770000902
مشاهده در ایتا
دانلود
•🍎❤️• •° •🥀🖤• •🖤🥀• •° 😍یک مرتبه که عبدالله در بستری بیماری بود، به مادر گفت: «مادر این نامردی است که من خدای نکرده در بستر بیماری بمیرم و در جبهه به شهادت نرسم. آرزوی من این است که در جبهه و با شهادت از دنیا بروم» بعد از بهبودی به جبهه شتافت و به آرزوی خود رسید.😍 •🖤🥀• منبع: کتاب سیرت شهیدان، صفحه:210 •° •° •° 🖤گفت:« یک لحظه بایستین!». تویوتا ایستاد. خودش را داخل رودخانه چنگوله انداخت. گفتم:« این چکاریه که می‌کنی؟». خندید و گفت:« غسل می‌کنم، غسل شهادت!». گفتم:« از کجا می‌دونی که شهید می‌شی؟». گفت:« در هر زمان باید آماده شهادت بود، امّا من آرزومه که شهید بشم!». در همان عملیات بود که به شهادت رسید.🖤 •💔🥀• منبع: فرهنگنامه شهدای سمنان، جلد 1، ص 41 •🥀💔•
•••❥❤️❥••• ‌ غروب بود و آسمان زیبا؛ محمدرضا هم غرق تماشای آن. پیشش رفتم و گفتم:« قدرت خدا رو می‌بینی.». متوجه‌ حرفم نشد. پرسید:« چی؟». وقتی چشمانش را به چشمانم دوخت، غم بزرگی در آن موج می‌زد. گفتم:« محمدرضا! اتفاقی افتاده؟». گفت:« نمی‌دونم کی آسمون دلم مثل این آسمون صاف می‌شه که لایق شهادت بشم.». منبع فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص55 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفت:« یک لحظه بایستین!». تویوتا ایستاد. خودش را داخل رودخانه چنگوله انداخت. گفتم:« این چکاریه که می‌کنی؟». خندید و گفت:« غسل می‌کنم، غسل شهادت!». گفتم:« از کجا می‌دونی که شهید می‌شی؟». گفت:« در هر زمان باید آماده شهادت بود، امّا من آرزومه که شهید بشم!». در همان عملیات بود که به شهادت رسید. منبع: فرهنگنامه شهدای سمنان، جلد 1، ص 41