eitaa logo
شهید مسعود عسگری
953 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
4هزار ویدیو
38 فایل
مدافع حرم حضرت زینب س فدایی سید علی تولد:69/6/8 شهادت: 94/8/21 بهشت زهرا س قطعه 26 ردیف 79 شماره 19 خواهر زاده شهيد مدافع حرم مصطفی نبی لو ارتباط با ادمین👇 @masoud1394
مشاهده در ایتا
دانلود
میان تمام تلاطم های زندگی فقط همین بس که میدانم هستی، همیشه، همین جا ... درست در کنار من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم خطاب به جمعی که پنج رفیقشان شهید شده اند : این همه زن وبچه بین این همه گرگ منتظر شما هستند پنج تا قربانی دادید خدا از شما قبول کند اونهایی که به این شهدا نزدیک هستند صاحب عزا هستند به دیگران بیشتر روحیه بدهید ولی مصیبت نیست که ، عشقه ... صبح شهادت شهدای اربعه حلب حاج قاسم در منطقه حاضر شدن و به بازماندگان دلداری دادن بیست روز قبل از شهدای اربعه به شهادت رسیدن پنج شهید از
اَلحمد لِلّٰهِ الَذی خَلَقَ الرضا :)🌱 یک نگاهت می تواند مرهم طوفان شود زائری با گریه آمد،با دل آرام رفت❤️‍🩹؛ .میلاد نور مبارک🌸
بودمُ برای مرخصی به تهران اومدم. هنوز با جان خیلی رفیق نبودم. رفته بودم حوزه مقاومت که جان رو اونجا دیدم. با همیشگیش☺️🙂 گفت چه خبر؟ گفتم: سلامتی، و ... تازه اومدم مرخصی. گفت: میای با هم بریم تو برای ها برگزار کنیم؟ از اونجایی که من تازه وارد بودم هیچی بلد نبودم، خیلی خوشحال شدم که با هم رفتیم. یکی از دوستان راننده ماشینی بود که برای کشیدن بود و منُ جان پشت ماشین نشسته بودیم که ها با موقع فرود زمین نخورن که می بایست ما از پشت ماشین در حال حرکت پایین می پریدیم و زانو هامون درد میگرفت. (چتر پاراسل در خشکی توسط یک ماشین و در آب توسط قایق موتوری که با یک طناب به چتر متصله کشیده میشه و به بالا می بره و هنگام فرود کِشنده چتر با کم کردن سرعت باعث میشه به سمت پایین بیاد و بشینه. البته برخواست و نشستن در آب کمی متفاوته) با ها که سوار بودن و بودن انقدر میکرد که دانشجوها یادشون میرفت. همیشه مثل یه . بعداز دو روز رفت قرص کلسیم برامون خرید تا زانو هامون آسیب نبینه . همون جا چند تا برای حرکت گذاشته بودن ؛ که تو رانندگی با تمام وسایل خوبی داشت شروع به تمرین کرد که زخمی شد. ولی و تا اون حرکتی که مد نظرش هستو انجام بده که در آخر با کلی انجام داد. انقدر کنار بودن به من خوش گذشت که ازش پنهان کردم چهار روز بیشتر مرخصی ندارم😄، در حالی که 14روز پیش جان موندم. وقتی داشتم میرفتم و از قبلش فهمیده بود که مرخصی من تموم شده گفت: برو انقدر خدمت کن مرد بشی😊😉 . موقع رفتن برام پول اضافه تر هم ریخت. آمار زمان پست و استراحت من و تلفن پادگانو داشت . زنگ میزد و کلی با من میکرد و میداد و همیشه جویای احوال من بود. @shahid_masoud_asgari
آیت الله بهجت: 🍀 اگر انسان بداند اصلاح امور او به اصلاح عبادات و در رأس همه ی آنها نماز است ، کار تمام است . 📚 گنجینه عرفان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«سلام فرمانده» اینبار به زبان هندی سربازان هندی سیدعلی هم قیام کردند...
الحمدالله رب العالمین امشب با نگاه ویژه شهید مسعود، میزبان خادمین و پرچم امام رضا علیه السلام بودیم ان شاء الله زیارت مشهد الرضا روزی تک تک اعضای محترم کانال شهید🤲
✍ شهید حاج قاسم سلیمانی: خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه‌ی رسول‌الله است. ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مخالفت حجت‌الاسلام قرائتی با کسانی که به ایشان گفته بودند برای طرح «کنترل نسل» تبلیغ کنید
ببینید و منتشر کنید جواب های قرآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«هِناس» ملّی است اما با آن سیاسی برخورد می‌کنند 🔹دارابی: بیش از ۱۰ سال است که از ترور شهدای هسته‌ای ما می‌گذرد و هنوز فیلمی درباره آنها ساخته نشده است. آنها سند مظلومیت و حقانیت کشور ما هستند. 🔹شفاه: هرجای دیگر دنیا یک دانشمند هسته‌ای را جلوی زن و بچه‌اش می‌کشتند صدایشان گوش عالم را کر می‌کرد. حتی اگر نظامی بود بازهم برایش ۱۰‌ها فیلم می‌ساختند.
امروز زیارت شهید مسعود عسگری به نیابت از اعضای محترم کانال شهید
یکی از اتفاقات خوب و مثبت👇 ✅تقریبا تمامی منازل روستایی استان هرمزگان بیمه شد، یعنی نزدیک ۹۰ هزار منزل!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ نگران رزق و روزی خود در ایام گرانی نباشید! ✅ نزد امام سجاد علیه السلام سخن از گِرانی شد، امام فرمودند: مرا با گِرانی چکار؟! اگر گرانی شود رزقم بر عهده خداست؛ اگر ارزانی هم شود باز رزقم بر عهده خداست! عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام غَلَاءُ السِّعْرِ فَقَالَ وَ مَا عَلَيَّ مِنْ غَلَائِهِ إِنْ غَلَا فَهُوَ عَلَيْهِ وَ إِنْ رَخُصَ فَهُوَ عَلَيْه‏. الکافی، ج ۵ ص ٨١ ✅ یعنی قدرت خداوند متعال با گرانی ضعیف نمی‌شود که ما نگران باشیم نکند رزقمان قطع شود؟! البته این بستگی به یقین و توکل افراد نیز دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*قصه پنج نفر از مریدان امام رضا(ع)که در حرم او دفن شدند...* *۱_نُخودکی* آقا علی اکبر اصفهانی است. معروف به نخودکی، از آن آدم هایی که روز و شب نمی شناخت برای بیتوته کردن در حرم و دل نمی‌کند از این حریم. خلاصه رفیق «آقاعلی بن موسی الرضا» بود. حالا هم پای درِ ورودی صحن سقاخانه دفن است. گفته بود می خواهم، مزارم زیر پای زائران باشد. روزی که مُرد، خراسان را نیروهای شوروی اشغال کرده بودند، اما شهر، دیگرگون شد و تمام شهر تعطیل بود و حالت فوق‌العاده اعلام شد و سربازان روسی سراسر مسیر تشییع جنازه او از سمرقند تا خود حرم زیر نظر داشتند. *۲_تُربتی* آقاعباس راشد تربتی است که به «حاج آخوند» معروف بود. کشاورزی بود اهل دل و فقط روزهای آخر هفته وقت داشت درس دیانت بخواند. شب و روزش رسیدگی به کار و مشکلات مردم بود. وقتی سال 1301، در تربت حیدریه زلزله آمد، تمام شهر، دور مدیریت او می گشت. چنانکه آمریکایی ها کمک های نقدیشان را برای «راشد» فرستادند و او کمک ها را پس فرستاد و نپذیرفت. رئیس الوزای وقت احمدشاه، پس از حل مشکلات مردم در زلزله برای او ابلاغ تلگراف تشکر فرستاد. سال 1326 قمری، هفت ماه طول کشید تا پیاده رفت کربلا و برگشت. عاشق «آقا علی ابن موسی الرضا» بود و مزارش هم شد، گوشه ای از صحن آزادی. *۳_پیر پالاندوز* آقا محمدعارف عباسی است؛ مشهور به «پیر پالاندوز». معاصر شیخ بهایی بود. شغلش کفش‌دوزی بود و خط ثلث را به زیبایی می نوشت. درس نخوانده بود اما جانش، مساله آموز صد مُدرس شده بود. آنچنانکه بعدها، از پیران سلسله ذَهبیه شد. آقا محمد، علم کیمیاگری می دانست و آنچه می دید و می شنید را کسی نمی دید. چنان با عشق «آقا علی ابن موسی الرضا» می زیست که گفته بود «آقا» را می بیند و با وی گفت وگو می کند. وقتی مُرد، مردم و مریدان، بیداد می کردند. سلطان محمد خدابنده دستور داد آرامگاهی در ضلع شرقی حرم برایش بنا کردند. *۴_شیخ جعفر* آقاجعفر مجتهدی است. هرچه دار و ندار و املاک داشت را برای مردم محروم خرج کرد و بخشید. آنچنانکه «پینه دوز» شد. زندگی اش را پای فراگیری عرفان گذاشت. در اشتیاق زیارت عتبات به عراق مهاجرت کرد که به علت نداشتن جواز ورود، دستگیر و در عراق زندانی شد. خودش می گفت: زندان، توفیق اجباری شد تا به خلوت و شناخت خود بپردازد. بعداز آزادی از زندان، یک سال در نجف و هشت سال تمام شب ها را تا سحر در حرم امام حسین(ع) می گذراند. زندگی اش از راه دوختن کفش های کهنه می گذشت. بعدها در بحبوحه ناامنی کودتای عبدالکریم قاسم بر ضد ملک فیصل (پادشاه عراق) به ایران برگشت و شهر به شهر، گمنام می چرخید تا به مشهد رسید و ماند. عاشق اهل بیت بود. استاد کشمیری می‏ گفت: «آقا جعفر، خودش حرمِ اهل بیت‏ است.»؛ چنان با جانش در حریم «آقا علی ابن موسی الرضا» انس گرفته بود که آخرش در حجره‌ی 24 صحن آزادی آرام گرفت. و این آخری: روایت یکی از مزارهای متفاوت و شگفت انگیز است: *۵_جیگی جیگی* معروف است به «جیگی جیگی»؛ اسم واقعی اش را هیچ کس ندانست. خانواده ای هم نداشت. دوره گرد بود و دف می زد و به آوازخوانی شهره بود. اما آوازخوانی که چنان عشق اهل بیت را در دل داشت که در ایام شهادت و خصوصا کل دو ماه محرم و صفر را دست به دف و دایره نمی برد و کسی او را در شهر نمی دید. «جیگی جیگی، ننه خانم»، هر روز صبح می آمد مقابل حرم می ایستاد و به امام رضا(ع) سلام می داد و بلند آواز می خواند: جیگی جیگی، ننه خانوم بیا بشین روی زانوم روی زانوم، سنجد داره یه کمی بخور، قوت داره همه گفته اند درباره او که: هر باری که گنبد و بارگاه حرم «آقا علی ابن موسی الرضا» را می دید، تنبکش را به نشانه احترام و ادب، پشت سر یا زیر لباس مُندرسش پنهان می کرد و پس از سلام به حضرت، آوازه خوانی و تنبک زنی می کرد. خانه او درسطح شهر، مشهور بود به «غار». اتاقکی غار مانند در داخل کال (کانال) انتهای کوچه نوغان جایی نزدیک دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ . «جیگی جیگی» چگونه در حرم دفن شد؟ چون هیچ خانواده ای نداشت، جنازه‌اش را به غسالخانه شهر در میدان طبرسی بردند. یک شب در غسالخانه ماند و قرار شد توسط ماموران شهرداری در قبرستان «گلشور» - قبرستان عمومی شهر- دفن شود. همزمان با انتقال جسد «جیگی جیگی» به سردخانه، جنازه یکی از تجار معروف مشهد را شبانه به غسالخانه آوردند. صبحگاه خانواده مرد تاجر، جنازه را تحویل گرفتند و پس از انجام مراسمی خاص، راهی حرم حضرت رضا(ع) شدند. کارگران شهرداری هم جنازه موجود را برای دفن به قبرستان عمومی شهر بردند و بی کس و تنها، کفن و دفنش را به سرعت انجام دادند. هنگام وداع و دفن تاجر، وقتی کفن را کنار زدند، متعجبانه متوجه شدند که این جنازه او نیست. وقتی به غسالخانه برگشتند، فهمیدند این جنازه «جیگی جیگی» بوده است. خانواده مرد تاجر وقتی به قبرستان «گلشور» مراجعه کردند، دیدند که جنازه پدرشان دفن شده و هرچه تلاش کردند، مراج
ع تقلید مشهد مجوز نبش قبر ندادند. از سوی دیگر هم به دستور مراجع، جنازه «جیگی جیگی» در همان قبر مرد تاجر در حرم دفن شد. به این ترتیب آن نوازنده‌ی دوره گرد و گمنام، در ایوان شمالی صحن عباسی(انقلاب) آرام گرفت. همان بارگاهی که «جیگی جیگی»، هر روز صبح، طنین آوازش را با سلام به امامش آغاز می کرد
«عقلانیت» *🔴 اعتراف ناخواسته رئیس کل بانک مرکزی دولت روحانی درباره علل گرانی ها ...* 🔴 ببینید جریان غربگرا و مدعیان اعتدال و اصلاحات کشور را چگونه اداره می‌کردند !! 🍁 عبدالناصر همتی: ما در چاپ پول محدودیتی نداشتیم. تورم از ۶۰ درصد هم رد شد و هنوز هم ادامه دارد، مگر بانک مرکزی دیگه پول جدید چاپ نکند تا شاید بعد از سه سال این خلاء پرشود پولها[ی قلابی] پشتوانه پیدا کنند و پول [واقعی] بشوند. 🔰 همتی در کلاب هاوس در پاسخ سوال اینکه شما به عنوان بانک مرکزی هر سال یا چند سال چقدر پول می توانستید چاپ کنید گفت: 🔻 ما در مورد چاپ پول [قلابی] سقفی نداریم یعنی قانونِ مجلس و یا دولت برای ما سقفی تعیین نکرده، این اختیار بانک مرکزی است که بنا به سیاست های اقتصادی مدیر کل تعیین می شود. 🔻 مجموع پولی که ما باصطلاح متداول در چند دفعه چاپ کردیم ۲۰۰ هزار میلیارد بود که برایش پشتوانه تعریف کردیم مثلاً گفتیم ما از دولت پول نفتی که سال آینده میفروشد را سلف خری کردیم، به دولت این رقم پول دادیم کارش راه بیفتد، گفتیم ما پولهای بلوکه شده در کره جنوبی و یا بدهی گازی عراق را قبول می کنیم هروقت دادند میگیریم، انگار چک گرفتیم به دولت پول دادیم. که مجموع این طور پولها به اضافه ی اختیاراتی که داشتیم جمعاً ۲۰۰ هزار میلیارد بود این مقدار نقدینگی اضافیست که ما وارد چرخه ی اقتصاد کردیم که البته چون فعلاً پشتوانه نداشت این پول[قلابی] تورم ایجاد کرد. 🔻 من محاسباتی داشتم وانتظار داشتیم حداکثر تورم ما (تورم کلی) ۳۵% بشود ولی وقتی گزارشها را میدیدم که وزارت صمت یا مراکز اقتصاد سنجی و پژوهشی تورم را بالای ۵۰ یا ۶۰% با آمار استقرایی اعلام میکنند که مثلاً لوبیا کیلویی اینقدر بود حالا اینقدر شده ووو دنبال علتها بودم. اواخر متوجه شدم ای بابا دولت حقوق ها را بعضاً دوبرابر کرده یعنی ۱۰۰ درصد افزایش داده !!!!! چند هزار میلیارد به رفع مشکل ریزگردها اختصاص داد. تکمیل جاده ی بجنورد به شمال اینقدر ، احیای دریاچه ارومیه N میلیارد!!! 🔻 زنگ زدم از آقای نوبخت پرسیدم از کجا؟، گفت از محل فلان وفلان. روز چهارشنبه ای بودم رفتم سازمان برنامه وبودجه دوستانه توضیح خواستم ، آقای نوبخت یادش رفته بود تلفنی به من چی گفته بودم، دیدم میگه این شش ماهه اینقدر درامد نفتی داشته ایم . رقمی نجومی گفت. پرسیدم مگر الآن چقدر نفت (چه عددی بشکه ) فروخته اید . یک عددی گفت که رند بود گفتم اینقدر نفت که قیمتش اینقدر نمیشه خیلی رسوا بود، گفت واقعیتش ما هم مثل شما میزان صادرات نفت را نمی دانیم ، جزو اسرار طبقه بندیه. 🔻 روزی دیگر با مهندس زنگنه در جلسه هیئت دولت برخورد داشتم در حاشیه اورا کنار کشیدم و با مزاح جوری که راحت باشد رقمی حدودی بگوید ورسمیت هم نداشته باشد و بتواند بگوید شوخی کردم ، پرسیدم خودمانیم چقدر نفت در این نیمه سال فروخته اید ، گفت این رقم . بعد هم گفت مزاح کردم ، وباز به خنده گفت ، دکتر جان اصول دین می پرسی ؟ من خودم هم دقیق نمی دانم چقدر نفت می فروشیم وچند می فروشیم.... و جدا شدیم. 🔻 رفتم حساب کردم دیدم با هیچ حسابی این رقم هایی که آقای نوبخت به طرحها می دهد جور در نمی آید. یادم آمد به حرف آقای آذری جهرمی که در جلسه ی ترحیم مادر دکتر خانیگی به من گفت به قول آقای دکتر روحانی بده تا بره ، نمیدانم سر چی بود، آقای جهرمی گفت به قول دکتر روحانی بده تا بره. متوجه شدم که آقای روحانی به آقای نوبخت گفته واختیار داده و یا الزام کرده هر وزارتی یا هر سازمان دولتی هرقدر اعتبار خواست بدهد کاری نداشته باشد این رقمها در بانک مرکزی پشتوانه دارد یا ندارد. 🔻 یک روز که آقای نوبخت رقمی بالا برای یک پروژه حواله کرده بود من نامه را با توضیح یکی از معاونین دریافت کردم ، که نوشته بود این پول خیلی زیاد است .... نداریم. من هم اون سند را در کارتابل انداختم تا بعد با آقای نوبخت صحبت کنم. دو سه روزی گذشت رئیس جمهور(روحانی) خودش تماس گرفت؛ بی مقدمه و احوالپرسی گفت چرا پول این پروژه را نداده ای؟ گفتم از کجا بدهم؟ گفت رقم دادن که کجا ندارد سند بزن این عدد میلیارد داده شد ، با بقیه اش کار نداشته باش ... اینجور نبود که کارِ دادن اعتبار معطل امضای من باشد، نه، اینها باصطلاح پول یا رقم را داده بودند، تازه بعدش برای من حواله میفرستادند و اعتبارات بیشماری اختصاص دادند و تمام شد، که بنا بود بعداً سند تهیه کنند بفرستند. شاید هم هرگز نفرستادند ومن دیگر رئیس نبودم. مجموعه گروههای بصیرت