eitaa logo
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
191 فایل
شهید حسین معز غلامے: هرڪجا گره به ڪارت افتاد بگو الهے به رقیه (س)💚 ولادت🎂:1373/1/6 شهادت🕊️:1396/1/4 محل‌شهادت:حماه سوریه ذاکراهل‌بیت‌🎤 🌱مزار:بهشت زهراقطعه 50ردیف 116 کانال دوم: @deeldadeh_shohada 📱ادمین تبادل: @z_mht213 #باحضورجمعی‌ازخانواده‌شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️بسم رب الشهدا❤️ #ابراهیم گفت: اگه جایی بمانی که دست احدی بهت نرسه، کسی تورو نشناسه، خودت باشی و آقا مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره، این خوشگلترین شهادته...🕊 دست مارو هم بگیر...{💔} تو پلاکت را دادی که گمنام شوی...{😔} من دویدم که نامدار شوم...{🗣} حالا من مانده ام زیر خروارها فراموشی و نام تو در دل تمام انسان ها♥️ #شهید_ابراهیم_هادی🌹 ╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
💠 دوری از #نامحرم 🔺از صحبت با نامحرم بسیار گریزان بود. اگر میخواست با #زنی نامحرم، حتی بستگانش👥 صحبت کند، به هیچ وجه🚫 سرش را بالا #نمیگرفت. 🔻به قول دوستانش، #ابراهیم به زن نامحرم #آلرژی داشت☺️ #شهید_ابراهیم_هادی 🌹🍃🌹 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
او عاشق ابراهیم بود.... عکس شهید حسین معزغلامی در کنار مزاریادبود شهید ابراهیم هادی... #نشر‌به‌مناس
یــا رَفِیــقَ مَــنْ لارَفِیـــقَ لَہ خون زيادے از پای من رفتہ بود😞. بی حس شده بودم. عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. فقط مےگفتم: يا صـاحـب الـزمـان ادرڪنی😔 هوا تاريک شده بود. خوش سيما و نورانی بالای سرم آمد. چشمانم را بہ سختی باز کردم. مرا بہ آرامی بلند کرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ ای امن مرا روی زمين گذاشت. آهستہ و آرام.👌 من دردے حس نمےڪردم! آن ڪلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: ڪسی مےآيد و شما را نجات مي دهد. !❤️ لحظاتے بعد آمد. با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد آن ، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش...💔😔 🕊🕊 🕊🌸🕊🌸🕊🌸 @shahid_moezegholami 🕊🌸🕊🌸🕊🌸
با زندگی من با اول یک طلبه شروع کرد گفتش کتاب📚 هادیو بخونم و خیلی هم خوشم اومد و خوندم تقریبا چهار یا پنج ساله پیش وقتی تمامش کردم گفتم چه مرد بزرگی و شجاع دل و نترسی دمش گرم. یک سال گذشت و من رفتم بادوستام سرمزار یادبود و داشتیم یاد بود شهدا و چند مزار دیگه که اطرافشون هست را رنگ میزدیم که یک اقایی اومد حدودا ساعت21شب بود وگفت بهمون بیایید بریم خادمی راهیان نور گفتیم ما اموزشی داریم و نمیتونیم بیاییم و به گفتم میشه ماهم یک روز خادم بشیم. همون سال رفتم خادمی راهیان نور به مدت دوهفته سال 1397بود. من نه دانشجو بودم نه محصل داشتم کمکم نظامی میشدم که رفتم خادمی اول کمبل خیلی دلم تنگه😔 داداش بزاریکبار دیگه شهدا باشیم. راوی: خادم کانال شهید بزرگوار کانال سلام برابراهیم🌹🌹🌹🌹 @Ebrahimhadi1313
نیت کردم ۴۰ روز روزه بگیرم و دعای توسل بخوانم. بعد از ۴۰روز هرکسی آمد جوابم مثبت باشد؛ شب سی و نهم یا چهلم بود، آمد خواستگاری. آمده بود بله را بگیرد. گفتم: من مهریه نمیخوام خانوادم را شما راضی کنید ... خیلی راحت گفت: من وقت این کارها را ندارم ...! از حرفش عصبانی شدم گفتم: شما که وقت ندارید چرا میخواهید ازدواج کنید؟! گفت: درسته وقت ندارم ولی توکل که دارم ...♥️💍 🌱 ┄┅─✵💝✵─┅┄ @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ┄┅─✵💝✵─┅┄
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
🔻شهید هادی کجا و من کجا؟ مذهبی بودم، کارم شده بود چیک و چیک📸 سلفی و یهویی ...✌️ عکس‌های مختلف با و لبنانی! من و دوستم یهویی توی کافی‌شاپ من و زهرا یهویی ... !! من و خواهرم یهویی ... !!! عکس لبخند با های ریز دخترانه ... دقت می‌کردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکس‌ها ...😔 یکی در میان احسنت و فتبارک الله👌 ... پر شده بود از تعریف و تجمیدها ... از نظر خودم کارم اشتباه نبود📛 چرا که حجاب داشتم کم کم در عکس‌هایم رنگ و لعاب‌ها بالا گرفت☺️ تعداد هم خدا بدهد برکت! کلافه از این صف طویل مزاحمت ...🙄😓 ♨️یکبار از خودم جویا شدم چیست علت؟!؟!؟!؟! چشمم خورد به کتابی📚 رویش نشسته بود ... هاا کردم و خاک‌ها پرید از هر طرف ... 📖« » بود عنوان زیر خاکی من . " هادی" خودمان ... همان گل پسر و روی فرم و ورزشی شکست خود را ... شیک پوشی را بوسید و گذاشت کنج خانه ...🏚 ساک ورزشی‌اش هم تبدیل شد به کیسه پلاستیکی! رفتم سراغ و پست‌ها نگاهی انداختم به کامنت‌ها؛ ۸۰ درصدش جنس بود!!!📛🔞 با احسنت ها و درودهای فراوان! لابه لای کامنت‌ها چشمم خورد به حرف‌های بودار برادرها! دایرکت‌هایم که بماند! ⚡️عجب لبخند ملیحی ... ⚡️عجب حجب و حیایی ... انگار پنهان شده بود پشت این حرف‌های نسبتا ساده ؛ 💥عجب هلویی ...🍑 💥عجب قند و نباتی، ای جان!🍭 از خودم بدم آمد😣 شرمسار شدم از این همه عشوه و دلبری ... کجا و من کجا😥 باید نفس را قربانی می‌کردم ... پا گذاشتم روی نفس و خواستم کمی بشوم شبیه ابراهیم و ابراهیم‌ها ... ✍ دعا میکنم اگر تا حالا این رو نخوندین، توفیق خوندنش نصیبتون بشه .👌👌👌واقعا فوق العاده است ... 🍃🌱↷ 『 @modarese_novin
شهید حسین معز غلامے⁦³¹⁵
همه نگران #سنا بوديم، چون خيلی به پدرش وابسته بود. همان شب شھادت با تب زياد از خواب بلند شد فكر كنم
~•°🕊🥀 نحوه شهادت: گويا آن شب درگيری شديدی می شود. اميرحسين تماس می گيرد و از می خواهد كه به كمكش برود. تک تيرانداز و به اسم مستعار بود و اميرحسين حاج نصیری به اسم مستعار اسماعيل. آنها خيلی رشادت به خرج می دهند و خيلی از بچه ها را از اسارت نجات می دهند و بسيار پيش روی می كنند، اما در آن درگيری تيربارانش می كنند. یک تير به سينه سجاد اصابت می كند كه به شھادت می رسد ...🕊💔 ---❁•°🕊️•°❁--- @SHAHID_MOEZEGHOLAMI ---❁•°🕊️•°❁---
♡ابراهـــیم هـادی♡ 🍃حتی از اسمش هم درس‌ها می توانی بگیری .مانند ، بت شکن و مانند هادی، هدایت کننده☆ 🍃سرگذشت زندگی‌اش را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی. هدایت کننده و پر از نور هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث. 🍃ابراهیم هادی شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود😔 🍃به قول چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند‌. 🍃آدمی است که زندگی اش، لحظه شهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود🌹 🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و بغض کرده ایم برای گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای😭 🍃دست هایم را که روی خاک گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم من باتو بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت . 🍃حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس. حال که همه کبوترهایمان پرکشیده اند. حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند. 🍃حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت فتنه های گوساله سامری. (آماده شو بهر آن صبح اهورایی، چیزی نمانده تا آن سبز مسیحایی) ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ اردیبهشت ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن ۱۳۶۱.فکه کانال کمیل 📅تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : جاوید الاثر (بهشت زهرا)
تولدت مبارک محبوب دلـღـا🎈 💌 گاهی وقت‌‌ها با خودم می‌گویم: چه می‌شود که شهیدی مانند این قدر محبوب شود که کتابش بیش از یک میلیون و دویست هزار نسخه چاپ شود؟! 💚خدای خوب ابراهیم جوابم را می‌دهد که اگر بنده‌ی خوبی باشی محبتت را در دل مردم می‌اندازم. همان‌طور که محبت موسی را در دل فرعون انداختم. محبت دست خداست. من و تو کاره‌ای نیستیم. ما فقط برای او باشیم، آن موقع خدا جبران می‌کند. 📙برگرفته از کتاب «خدای خوب ابراهیم» 🌹۱۴ صلوات هدیه ما به شما🌹 💗به امید قبولی، به رسم رفاقت💗 یکم اردیبهشت تولد شهید هادی https://eitaa.com/shahid_moezegholami