🔻روزاى آخر #مأموريت بود
قرار بود چند روز بعد همه با هم از سوريه برگرديم ايران،🚶
اون روز ،با مسعود قرار گذاشتيم با #موتور بريم به سمت #روستاى نيرب،
روستايى كه
تقريبا ٢٠ الى ٢٥ دقيقه تا اونجا راه بود🏍،
بعد از كلى اتفاقات شيرين و شوخى و خنده دو تايى راهى نيرب شديم،
اول؛ رفتيم به مغازه ساندويچى🌭 كه پاتوق هميشگيمون بود و يه دل سيرى از شاورماهاى معروف در اورديم و
بعد به سمت بازار كه يك فروشگاه #تجهيزات_نظامى💣 اونجا بود راهى شديم؛
داخل فروشگاه شديم ،
فروشنده متوجه شد كه ما ايراني هستيم به پامون بلند شد و با احترام و زور و زحمت به زبون فارسى #سلام و عليك كرد✋،
ما كه تو مغازه با هم يك كلمه هم #فارسى صحبت نكرده بوديم برامون جالب بود كه از كجا متوجه شده‼️
در حال ديدن اجناس بوديم كه فروشنده #انگشتر💍دست مسعود رو نشون داد و پرسيد ايراني؟؟؟
مسعود هم با خنده گفت نعم😁!
فروشنده گفت؛ حلقة جميلة ( يعنى چه انگشتر زيبايي🌸)
مسعود با يه نگاه معنى دارى انگشترش رو از دستش در اورد و به فروشنده داد،!
و به فروشنده گفت؛ سيدى هديه!
فروشنده با تعجب گفت #هديه؟!!!
مسعود گفت: نعم هديه🎁!
زدم بهش و گفتم چكار ميكني ؟!
و به #شوخى بهش گفتم اينا صبحا با محور مقاومتنو شبا سر سفره النصره!
گفتم : بگو براى رفيق شهيدمه كه به من #يادگارى داده و الان هم شهيد شده تا انگشتر رو برگردونه!
مسعود گفت ؛ بيخيال چشمش گرفته بذار بدم بهش☺️!
گفتم ؛ اين ديگه انگشتر و بر نميگردونه!
فردا هم بياييم اينجا انگشتر رو گذاشته پشت #ويترين براى فروش😒!
مسعود با اصرار من ، با #خنده انگشترو نشون داد و بهش گفت؛ سيدى هذا صديقى الشهيد!
فروشنده كه متوجه منظور مسعود نشده بود، با تعجب گفت ؛ انت شهيد😱 ؟! ( تو شهيدى )؟!
مسعود خنديد و با اشاره و با خنده گفت؛ لا ، لا ؛ صديق قبلا شهيد! من بعداً شهيد!!!😂😂😂
دستشو دراز كرد و به فارسى گفت خودتو نزن به اون راه رد كن بياد!
فروشنده هم كه نه راه پس داشت نه راه پيش انگشتر رو از دستش دراورد و داد😶!
اون روز متوجه خنده هاش كه ميگفت ؛ (صديق قبلاً شهيد من بعداً شهيد ! ) نشدم تا لحظه اى كه با اين #عكس رو به رو شدم،
حالا ميفهمم دنياى من چقدر كوچك تر از اونه و #بهشت رو به بها ميدن نه به بهانه💔!
#سخاوت و عدم #دلبستگى به زرق و برق دنيا و همچنين رعايت مبانى اصولى #اخلاق و #معرفت👌،
مسعود رو از من و امثال من متمايز كرد
و چند روز بعد توى #عمليات شهر #العيس به آرزوش كه #شهادت بود رسوند🕊
توى روز مقرر همه با هم به ايران برگشتيم،!
مسعود #شهيد و ما.....!😔
.
#خاطره_دوست
#شهید_مدافع_حرم☘
مسعود عسگری🌹
╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
╰━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
•﷽•
#استاد_فروغے(حفظهالله):
•
در هر فرصتے از شب ها و روزهاے
ایـن مـاه مبارڪ ڪه #مقدور شـد
مشغـول #عبادت و #دعا و توجــه
بــه #حـق _تعالے شویـد تا حدّأقل
لحظهاےجانتان به دریاے #توحید
وصــل شــده و چشـمـــــه #علم و
#حڪمـت و #معرفــت از قلبتــان
بجوشـد و استعداد #بقاء در جوار
#قــرب حـــق تعالـے را بیابیـــد...!
•
•
#ماه_رمضان
┄┅─✵💝✵─┅┄
@SHAHID_MOEZEGHOLAMI
┄┅─✵💝✵─┅┄
شَهید حُسین مُعِزغُلامے🇮🇷³¹⁵
°•| طــرح جدید به مناسبت تولد سردار شهید حسن طهرانی مقدم♡🌹|•° 「 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI 」
🍃میگویند #لاله ها از جویبار خودسازی آب میخورند و اگر لاله ای نروید بهاری نمیاید و تو برای آمدن بهارِ #معرفت هر روز هزار بار #شهید شدی، بارها و بارها بینی شیطان را به خاک مالیدی و #شیطان را هر روز مایوس تر از روز قبل ساختی.
.
🍃آری درست است، به گمانم لاله ها از جویبار #خودسازی آب میخورند نه از آبراه #خودپرستی
و تو چه نیک مصداق بارزی برای این کلامی . لاله ای که میشود #حسن_طهرانی_مقدم
.
🍃 آسمان شیشم ابان۱۳۳۸ بود که چنین لاله ای شکوفا شد😍
.
🍃خوشا بحالت ای امروز که تولد چنین لاله ای را برای همیشه از آن #قلب خود ساختی، آن روز کسی چه میدانست کودکی که تازه متولده شده، روزی نامش لرزه بر جان #دشمن می افکند و میشود #پدر_موشکی وطنش😎
.
🍃اما وصف تو ای شهید، وصف آن نیکوسرشتیست که خود را جدا از خط #ولایت_علی و #آل_علی نمیدانست و ولایت مداری را سر مشق سِیر زندگیش کرد، #ولایتمداری.
.
🍃آری، همین کلمه برای تعریف چنین لاله ای بس است، ولایتمداری عاشق پیشه که آمدنش، چون شمعی بود که عاشقانه هایش را برای روشنایی #وطنش به نمایان گذاشت🌹
.
🍃ای شهید، اگرچه باید سالروز آسمانی شدنت را تبریک بگویم اما هرچه باشد امروز سالروز زمینی شدنت است، تولدت مبارک ای مردخدایی❤️
#تولدت_مبارک
.
#چنین_تولدی_میانه_میدانم_آرزوست
.
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
.
🕊به مناسبت سالروز تولد #شهید_حسن_طهرانی_مقدم
.
📅تاریخ تولد : ۶ آبان ۱۳۳۸
.
📅تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۰. ملارد
.
📅تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۲۴
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
「 @SHAHID_MOEZEGHOLAMI 」