کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر | #قسمت_دوازدهم اگر امام خمینی (ره) امر فرماید که زاهدی! برای اسلا
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر |
#قسمت_سیزدهم
اگر شهید زاهدی نبود خرمشهر در مرداد ماه ۱۳۶۷، بار دیگر توسط صدام تصرف شده بود و مشکلات بسیار زیادی سر میز مذاکره ایجاد میشد.
🔻 صدام از همان هفته شروع تجاوز، شعار صلح طلبی میداد و امام (ره) در جواب فرموده بودند: «آتش بسی که صدام میگوید، آتش بسی است که دنبالش آتش می گشاید.»
🔸 امام(ره) دشمن را خوب به یاران خود معرفی کرده بودند. سه روز پس از پذیرش قطع نامه ۵۹۸ از سوی ایران، عراقیها با آخرین توان و قدرت، در حالی که ۵۷ لشکر زرهی و مکانیزه توان رزم آنها بود، با هدف تصرف مجدد خرمشهر، حملات خود را شروع کردند.
🔹 مهم ترین تلاش، حمله آنها از جاده شلمچه بود. دشمن در آن چند روز تمام نقاط را بمباران شیمیایی و حتی در اهواز حملات هوایی بسیار شدید و بی سابقهای کرد که در آن بیش از چهار هزار نفر از مردم شهید و مجروح شدند.
🔰 حاج علی در آن یک ماهه حد فاصله ۱۳۶۷/۴/۲۹ تا ۱۳۶۷/۵/۲۹ که صدام ناچار شد قطع نامه را بپذیرد، اثر گذارترین مرد صحنه نبرد بود که فرازهایی از آن این گونه بود:
حاج علی محکم رفت توی خط دفاعی منطقه پل نو و نهر خین و گردانها را تقویت کرد. او توانست پاتکهای یک ماهه عراق را خنثی کند.
👈🏻 در نگاه من اگر شهید زاهدی نبود، خرمشهر در مرداد ماه ۱۳۶۷، بار دیگر توسط صدام تصرف شده بود و مشکلات بسیار زیادی سر میز مذاکره ایجاد میشد.
🛑 ارتش بعثیِ دست نشانده آمریکا، جدای از فشار بر شلمچه، از طلائیه و جُفیر هم با چند لشکر زرهی وارد شد و پس از طی حدود ۱۴۰ کیلومتر از مسیر اهواز به خرمشهر، به سی کیلومتری این شهر رسید. وقتی خبرِ رسیدن تانکهای دشمن به سه راه حسینیه به ما رسید، خیلی تعجب کردیم؛ زیرا این کار غیر ممکن به نظر میرسید.
💠 به سرعت با شهیدان حاج علی و #احمد_کاظمی به سه راه حسینیه رفتیم و در صد متری، عراقیها را مشاهده کردیم که خیلی انگیزه جنگیدن نداشتند. با این حال، حالت جنگ و گریز بسیار خطرناکی بود و وانتی که ما را آورده بود از معرکه گریخت.
🔴 بدون وجود خاکریز و اسلحه این دو فرمانده لشکر ایستاده و هاج و واج به صدها تانک عراقی که روی آسفالت می آمدند نگاه میکردند؛
در یک لحظه احساس کردم الان اسیر میشویم. به یک نفر که از بچه های لشکر خودمان نبود و موتور داشت، گفتم:
«برادر این دو نفر فرمانده لشکرهای امام حسین (ع) و نجف اشرف هستن. تا اسیر نشدن موتورت رو بده تا اونا از معرکه بیرون برن.»
در یک آن، با فریاد صدا زدم: «سوار شید.»
🏍 احمد و علی سوار موتور شدند. در آن غوغا و آتش سنگین دشمن، از معرکه دور شدند.
⏪ ادامه دارد...
✍🏻 برگفته از #ماهنامه_فکه
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی