🌱
اینطور بود که علی اکبر به میدان رفت. مورخین اجماع دارند که جناب علی اکبر با شهامت و از جان گذشتگی بینظیری مبارزه کرد. بعد از آن که مقدار زیادی مبارزه کرد، آمد خدمت پدر بزرگوارش- که این جزء معمای تاریخ است که مقصود چه بوده و برای چه آمده است؟- گفت: پدرجان «الْعَطَش»! تشنگی دارد مرا میکشد، سنگینی این اسلحه مرا خیلی خسته کرده است، اگر جرعه ای آب به کام من برسد نیرو میگیرم و باز حمله میکنم. این سخن جان اباعبدالله را آتش میزند، میگوید: پسر جان! ببین دهان من از دهان تو خشکتر است، ولی من به تو وعده میدهم که از دست جدّت پیغمبر آب خواهی نوشید. این جوان میرود به میدان و باز مبارزه میکند.
مردی است به نام حمیدبن مسلم که به اصطلاح راوی حدیث است، مثل یک خبرنگار در صحرای کربلا بوده است. البته در جنگ شرکت نداشته ولی اغلب قضایا را او نقل کرده است. میگوید: کنار مردی بودم. وقتی علی اکبر حمله میکرد، همه از جلوی او فرار میکردند. او ناراحت شد، خودش هم مرد شجاعی بود، گفت: قسم میخورم اگر این جوان از نزدیک من عبور کند داغش را به دل پدرش خواهم گذاشت.
من به او گفتم: تو چکار داری، بگذار بالأخره او را خواهند کشت. گفت: خیر. علی اکبر که آمد از نزدیک او بگذرد، این مرد او را غافلگیر کرد و با نیزه محکمی آنچنان به علی اکبر زد که دیگر توان از او گرفته شد به طوری که دستهایش را به گردن اسب انداخت، چون خودش نمیتوانست تعادل خود را حفظ کند.
در اینجا فریاد کشید: «یا ابَتاه! هذا جَدّی رَسولُ الله» پدر جان! الآن دارم جدّ خودم را به چشم دل میبینم و شربت آب مینوشم.
😭😭😭
اسب، جناب علی اکبر را در میان لشکر دشمن برد، اسبی که در واقع دیگر اسب سوار نداشت. رفت در میان مردم.
اینجاست که جمله عجیبی نوشتهاند: «فَاحْتَمَلَهُ الْفَرَسُ الی عَسْکرِ الْأعْداءِ فَقَطَّعوهُ بِسُیوفِهِمْ ارْباً ارْباً»
#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
به یاد شهید محسن حججی
🌱 اینطور بود که علی اکبر به میدان رفت. مورخین اجماع دارند که جناب علی اکبر با شهامت و از جان گذشتگ
می دونید استاد سید حسین مومنی چی میگه در مورد ارباً اربا :
اربا اربا رو عرب به قطعه قطعه شدن منظم میگن😭😭😭😭😭
به یاد شهید محسن حججی
می دونید استاد سید حسین مومنی چی میگه در مورد ارباً اربا : اربا اربا رو عرب به قطعه قطعه شدن منظم م
علی اکبر، بابا
سخت است روی سطح عبا جمع کردنت
پاشیده اند بس که به دور و برم تو را...
😭😭
تو نبودی ای بابا بد کشتنم... تو نبودی ای بابا کم شد تنم... دست و پا جلو چشمِ تو میزدم... آه....mp3
12.67M
تو نبودی ای بابا بد کشتنم...
تو نبودی ای بابا کم شد تنم...
دست و پا جلو چشمِ تو میزدم...
آه...
🎙محمدرضا طاهری و علی اکبرش حسین طاهری
یا #حضرت_علی_اکبر (ع)
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ▪️🍃
هدایت شده از به یاد شهید محسن حججی
azomalbala-farahmand.mp3
1.5M
مرادریاب، مرا دریاب، مرادریاب همین ساعت، همین ساعت، همین ساعت الان، الان، الان
ای خدا ای مهربانترین مهربانان به حق محمد و آل پاکیزهاش
#دعای_فرج🍎
با نوای استاد فرهمند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج