eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
857 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (۳) 🔹با توجه به شرایطی که آقا مهدی برای ازدواج تعیین کرده بودند از اهمیت نوع حجاب و پوشش و ساداتی همسر آینده‌شان، یکی از دوستان مشترک من و خواهر شهید واسطه این آشنایی و ازدواج شدند. 💍در سی‌ام آذرماه سال ۸۵ و سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه (س) طی مراسمی ساده و خودمانی به عقد و ازدواج هم درآمدیم. ✍harimeharam ✍mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (۴) 🌷خون جهاد و مقاومت در وجود این خانواده جریان ساز شده است. ❤️قلب آقا مهدی نیز با مشاهده این انس و الفتی دیرینه، از کودکی با این رشادت‌ها عجین شده بود تا با شهادت رفیق و با جناق و دوست صمیمی خویش و باز شدن در شهادت به سویش، شور و اشتیاق سفر و دل‌تنگی و بی‌قراری‌اش روزبه‌روز بیشتر می‌شد. 👌تا اینکه باوجود موانع پیش رو در اعزامش، مشقت‌های این حضور را به جان خرید و دست از همه تعلقات دنیایی خویش برای وصال جانان شست. ✍harimeharam ✍mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (۵) ☘در آن زمان آقا مهدی کارمند حرم حضرت معصومه (س) و مسئول صحن صاحب‌الزمان (عج) بودند به‌ قدری اشتیاق به خدمت حضرت در وجودشان حاکم بود که خدمت به زائران را بر هر کار دیگری ارج می‌دانست و از هر لحظه‌ای بدون در نظر داشتن روز تعطیلی برای حضور در بارگاه نورانی آن حضرت بهره می‌جست و با این گفته که هیچ‌گاه حضرت را تنها نخواهد گذاشت روزگارش را به بهترین حال سپری می‌کرد. 🍒حاصل و ثمره این ازدواج سه فرزند به نام‌های علی، فاطمه و محمد است، محمد هنوز درک درستی از واژه پدر نداشته و محبت‌هایش را به‌خوبی نچشیده، فاطمه‌ای که همچون دردانه سه‌ساله اباعبدالله در این سن کم هنوز به انتظار بازگشت پدر نشسته تا بار دیگر دست نوازشگرش آرام‌بخش روزهای سرد و تلخ بدون حضور او باشد و علی آن بزرگ‌مرد کوچکی که پا جای پدر گذاشته و در کسوت پرافتخار خدمت در حرم عمه سادات روزگارش را سپری می‌کند... ✍harimeharam ✍mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (۶) 😓بار اول که آقا مهدی می‌‌خواست به سوریه برود، خیلی سختم بود. گفت خانم اگر به مرگ طبیعی یا با مریضی یا تصادف از دنیا بروم، هیچ وقت از تو راضی نیستم. 🍃با خواهرم مشورت کردم. او گفت بگذار یک بار برود؛ آرام می‌‌شود. بار اول ۱۸ روز بود. چند وقتی آرام بود اما دوباره رفتنش را مطرح کرد. گفت بگذار یک دوره کامل بروم، قول می‌‌دهم که دیگر نروم. ❗️بار دوم ۵۰ روزه رفت. وقتی آمد گفت خانم! دیگر دست خودم نیست. وقتی همسرم برای رفتن بی‌قراری می‌کرد، می‌گفتم عنایت حضرت زینب (س) است که به دلش انداخته برود. اما با وجود سه بچه و سن کم آن‌ها، رفتنش برای من سخت بود. من بدون همسرم هیچ‌جا نمی‌رفتم. وقتی از من و علی می‌خواست برای شهادتش دعا کنیم. می‌گفتم مهدی! فکر فاطمه باش. خیلی عاطفی است و به تو وابسته است. می‌گفت خدا کمک می‌کند. 😔رفتنش برایم سخت بود اما دیدن بی‌قراری‌ها و گریه‌هایش هم سخت بود. برای او هم سخت بود که سوریه را رها کند و پیش ما بماند. ✍harimeharam ✍mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (۷) 💔همسرم خیلی برای شهادت دعا می‌کرد و علی (پسر بزرگ‌ شهید) گریه‌های شبانه پدرش، اصرارهایش در حرم‌ها را مشاهده می‌کرد و می‌دید که پدرش روزی یک ساعت فیلم مدافعان حرم را می‌بیند و برای شهادت گریه می‌کند، برای همین وقتی پدرش از او می‌خواست که برای شهادتش دعا کند، از ته دل دعا می‌کرد. 🕊بعد از شهادت پدرش تمام تلاشش را می‌کند که مثل پدرش باشد. مثلا وقتی افتخار خادمی حرم نصیبش شد، ما پیشنهاد دادیم که در صحن امام رضا (ع) که پدرش دفن شده، خدمت کند اما خودش گفت می‌خواهم بروم در همان صحنی که پدرم خدمت می‌کرده. 😊حتی مثل پدرش در حرم کفش نمی‌پوشد. موهایش را مثل پدرش حالت می‌دهد، چیزهایی را که پدرش نمی‌خورده، نمی‌خورد.... ✍harimeharam ✍mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (۸) 🍒فاطمه در سه اعزام اول اقا مهدی، به ندرت اسم پدرش را می‌آورد. اما دفعۀ‌ چهارم و با نزدیک شدن به سه سالگی، دو ماهی که پدرش سوریه بود، هر روز می‌‌گفت : 😔😭زنگ بزن با بابام صحبت کنم. دلم برای بابام تنگ شده. حتی اگر جایی می‌‌رفتیم که کسی مثلاً شکلات می‌‌داد، می‌‌گفت مامان! یکی مال بابا. یکی مال من. تمام دو ماه به همین نحو سپری شد. خیلی به پدرش وابسته شده بود. مدام منتظر بود. قرار هم بود که ما و خواهرم برویم سوریه و با مهدی برگردیم اما دقیقاً سه سال فاطمه که تمام شد، پدرش هم شهید شد. 💔دو هفتۀ‌ اول بعد از شهادت پدرش حرف نمی‌زد. با اشاره کارهایش را پیش می‌برد. از مراسم‌ها که برمی‌گشتیم گریه و بی‌قراری می‌کرد. بعد از مدتی که پسرم علی به او می‌‌گفت بابا شهید شده. می‌‌گفت نه، بابای من سوریه است. بریم سوریه پیش بابا. هنوز نمی‌‌تواند شهادت پدرش را درک کند.... پسر کوچکترم محمد، ۷ ماهه بود که پدرش رفت. بنابراین خاطره‌ای از پدرش ندارد اما مراسمات متعدد و اینکه افراد غریبه او را از من می‌گرفتند و بغلش می‌کردند و می‌بوسیدندش، باعث شده استرس بگیرد، الان حتی اگر از کنارش بروم، گریه می‌کند... ای بی بی جان رقیه...😭 ✍harimeharam ✍mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (۹) 🌹این شهید والامقام در عمر سراسر پر خیر و برکت خویش جز به خدمت خلق و گره‌گشایی و دستگیری از هم نوعانش در پی هدف دیگری نبود. ☺️در همه حال و در هر شرایطی لبخند آرام‌بخش او از چهره‌اش محو نشد تواضع، سادگی و خوش‌رویی سیمای او را در نظر همگان ماندگار کرده است. 💫در مناجات شبانه غرق اشک و عشق و اشتیاق و در توسل به ائمه معصومین زبانزد خاص و عام، به‌گونه‌ای که در برپایی هیئت‌های مذهبی سرآمد همه بود. ✍harimeharam ✍mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (10) ❤️با علم به علاقه و اشتیاقی که آقا مهدی به شهادت داشتند درحالی‌که لحظه‌ای نمی‌توانستم نبود ایشان را باور و تحمل‌کنم، در آخرین سفری که به مشهد الرضا داشتیم، گویی سرنوشت چیز دیگری را برایمان رقم‌زده بود. 😢وقتی خود را در حریم حرم امن رضوی یافتم همه وجودم غرق در احساس رضای الهی شد و با آرزوی عاقبت‌به ‌خیری همسرم از همه وجودم دست کشیدم... 🌹از خصوصیات مهدی این بود که از هیچ کس چیزی به دل نمی گرفت، بدی دیگران رو فراموش می کرد و در مقابل؛ خوبیهاشون رو به خاطرمی سپرد... وقتی یکی با رهبر یا سپاه مخالف بود، اصلا سکوت نمی کرد ولی طوری بازبان و بیانش برخورد و بحث می کرد که طرف مقابل تاثیر منفی نگیره و خودش هم جبهه ی خیلی معترض نمی گرفت. ✍️harimeharam ✍️mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (11) 🕊شهادت قاسم، راهی تازه را در مقابل مهدی باز کرد. قاسم با شهادتش مسیر زندگی باجناقش را تغییر داد. پس از آن بیقراری‌ها و دلتنگی‌های مهدی شروع شد. او یکی از بهترین رفقایش را از دست داده بود و باید کاری می‌کرد. 🌷پس از شهادت قاسم، مهدی رخت رزم به تن کرد و رزمنده مدافع حرم شد. او حالا قدم در راهی می‌گذاشت که قاسم برای آن جانش را داده بود. مهدی هم هیچ ابایی از حضور در میدان نبرد و معرکه نداشت و برای مقابله با دشمنان اسلام آماده هر کاری بود. ☺️همانطوری که پدر و برادر روزی بدون واهمه بر دشمن متجاوز تاختند، او هم وارد کارزار شده بود و ترسی از چیزی نداشت. در دلش آرزوی شهادت موج می‌زد و دلش برای باجناقش، مهدی تنگ شده بود. ✨سرانجام این شهید پرافتخار میهن، در سن 34 سالگی، پس از بارها اعزام داوطلبانه به مناطق عملیاتی سوریه غیرتمندانه در 22 آذرماه سال 96، در منطقه دیرالزور به آرزوی قلبی خود، مقام والای شهادت نائل آمد. در این میان دو رفیق و دو باجناغ همراه، با قدم گذاشتن درراه جهاد و شهادت و گذشتن از همه تعلقات و ارزش‌های دنیایی، بندگی خویش را به خالق هستی به نیکی به اثبات رساندند. باجناق ✍️harimeharam ✍️mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱
🍂🌱🍂🌱🍂 🌱🍂 🍂 (12 - آخر) بسم الله الرحمن الرحیم میروم تا انتقام سیلی مادرم زهرا را بگیرم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک ❤️خدا را هزاران بار شاکرم که به این بنده حقیر نعمت بندگی خود را عطا کرد و زبان قاصر از وصف و قدردانی نعمات ایشان است. یکی از بزرگترین این نعمتها حب علی علیه السلام و اولاد مطهرش است و این را هم مدیون پاکدامنی مادر و رزق حلال پدر هستم و خدا را شاکرم در خانواده ای پرورش یافتم که محیط آن دائم از ذکر خدا و محبت اهل بیت سرشار بود. من چطور قدردان خداوند باشم که رهبری فرزانه و دلسوز، عارف و مظلوم چون آقا سید علی خامنه ای حفظه الله را مقتدای ما فرمود و متاسفانه آنطور که باید نتوانستم سربازی ایشان را درک کنم. 🌷پروردگارا به حق محمد و آل محمد از گناهان و سستیهای من بگذر که همه از نادانی و کاهلی بوده و سرم از شرمساری پایین است. خدای من! به ارحم الراحمین بودن شما اعتقاد داشته و یقین قلبی دارم که مورد رافت شما قرار میگیرم ان شاءالله. ✨برای خانواده ام از پدر و مادر مهربانم و برادر با معرفتم و خواهران محجبه و عزیزم حلالیت میطلبم و بابت عطوفت و بزرگواری آنها و اینکه حقشان را ادا نکردم شرمنده هستم و میخواهم همیشه دعاگوی من باشند. 💕برای همسرم از همسر فداکار و قانع و فاضله ام و از همه مهمتر ذریه حضرت رسول و مادر مهربان فرزندانم طلب حلالیت میکنم چون آنطور که باید برای ایشان انجام وظیفه نکردم و قدردان زحمات خالصانه این عزیز نبودم. 🍒برای فرزندانم فرزندانم! محبین حضرات معصومین! علی آقا، خانم فاطمه و آقا محمد! خوشحالم که به دِین خود عمل کردم. شاید نواقصی هم داشته ام اما سعی کردم که فقط رزق حلال کریمه اهل بیت سلام الله علیها را بر سفره مهیا کنم و از حضرات معصومین خواستارم که نسل و ذریه ام ولایتمدار و ادامه دهنده راه این حقیر باشند. توصیه من به فرزندانم طبق فرموده صلحا ترک معصیت و انجام فرایض دینی و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام است. 👌مطمئنم پسرانم متدین، ولایتی و مفید برای نشر احکام دین میشوند و دخترم با عفت و حجاب چادر خود دل حضرت زهرا سلام الله علیها را شاد میکند. دخترم بدان که برای این چادر که هدیه حضرت زهرا سلام الله علیهاست، خون دلها خورده شده و برای حفظ آن خونهای بسیاری بر زمین ریخته شده است. 🔸برای همکارانم، خادمین حریم حضرت معصومه سلام الله علیها به تمامی همکاران، خادمین بارگاه ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها ضمن درخواست حلالیت سفارش میکنم که قدر لحظات حضور در این حرم قدسی را بدانید هرچند که این حقیر نتوانستم استفاده احسن و اکمل از این بهشت زمینی داشته باشم. 💔از شهدا شرمنده‌ام که خیلی دیر به درک حقیقت وجودی‌شان پی بردم از خداوند متعال و حضرات معصومین و شهدا ممنونم که به گریه‌های شبانه این حقیر جواب دادند و خبر اعزام این بنده گناهکار را به‌عنوان مدافع حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها و حرم سه‌ساله امام حسین علیه‌السلام خانم حضرت رقیه (س) دادند. 😠حال که صهیونیست خون‌خوار، انگلیس مکار و آمریکای جنایتکار، وهابیت و صعودی خیانت‌کار قصد براندازی حرم‌های اهل‌بیت (ع) را دارند و با حمله ناجوانمردانه و وحشیانه به زنان و فرزندان و طفل‌های شیرخواری که هیچ پناهی ندارند به فکر خود قدرت جهانی هستند و با قدرت نمایی برای کودکان بی‌سرپرست قصد کشورگشایی دارند این وظیفه را بر خود دیدم که به کمک این مردم بی‌گناه و دفاع از حرم اهل‌بیت عازم شوم. ✍️harimeharam ✍️mashreghnews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱
دوستان باتوجه به تمام شدن مجموعه ، اِن شاءالله یک شهید معزز رو انتخاب میکنم و فردا خبر میدم که مجموعه ی جدید از کدام شهید هست.🌹