❤️🌱
بهزاد آموزش نظامی را در مسجد گذرانده بود که با آغاز جنگ تحمیلی و راهی شدن به جبهههای حق علیه باطل در گردان حضرت علی اکبر (ع) در عملیات کربلای ۵ با هم بودیم.
در شلمچه، قبل از آبگرفتگی کانالی وجود داشت؛ آنجا دستور آمادگی برای حرکت اعلام شد. من یک شیشه عطر از سنگر عراقیها پیدا کرده و گفتم به هر کس عطر بزنم، شهید خواهد شد که بهزاد با خوشحالی پذیرفت و من هم از او قول گرفتم که شفاعتم کند.
عملیات را ادامه دادیم و نبرد شدیدی بین رزمندگان اسلام و عراقیها آغاز شده بود. نماز صبح را در حال حرکت اقامه کردیم و پس از اینکه هوا کمی روشن شد، من دنبال دوستانم بودم که ببینم چه کسانی شهید شدهاند.
بهزاد از ناحیه پهلو زخمی شده بود و بیهوش بر زمین افتاده بود. پنج بار صدایش کردم، جواب نداد. با دستم به صورتش زدم و جواب داد. بهزاد به همراه سایر مجروحان به عقب انتقال داده میشدند که خمپارهای افتاد و بهزاد به همراه چند تن از همرزمانش به شهادت رسید.
#شهید_بهزاد_صادقیان
#روایت_کربلایی_قهرمان_عاقلی
defapress.ir | @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃