🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹
🕊 عروج با ملائک
❤️ مادر در حالی که بغض خود را فرو می خورد قرآن را می آورد. حسین آن را با نهایت ادب می بوسد و بر پیشانی نهاده و آهسته از زیرش رد می شود.
💐 مادر می گوید :
«اواخر اخلاقش عوض شده و به لطافتی دست نیافتنی رسیده بود»
😔 طبق معمول رفت سراغ درخت گردویی که خودش کاشته بود، آبش داد و با آن درد و دل کرد، انگار می دانست که دیگر بر نمی گردد...
📆 روزی که برای شناسایی پیکر مطهر فرزندم حسین رفتم، سخت ترین لحظه عمرم بود تا قزوین دعا می کردم شاید اشتباه شده باشد،
😭 به خاطر اینکه حسین تازه به عملیات رفته بود و من براش کلی آرزو داشتم.
🕊 عروج با ملائک
😔 مادر در حالی که بغض خود را فرو می خورد قرآن را می آورد. حسین آن را با نهایت ادب می بوسد و بر پیشانی نهاده و آهسته از زیرش رد می شود.
💐 مادر شهید حدادی می گوید:
«اواخر اخلاقش عوض شده و به لطافتی دست نیافتنی رسیده بود»
😔 طبق معمول رفت سراغ درخت گردویی که خودش کاشته بود، آبش داد و با آن درد و دل کرد، انگار می دانست که دیگر بر نمی گردد...
📆 روزی که برای شناسایی پیکر مطهر فرزندم حسین رفتم، سخت ترین لحظه عمرم بود تا قزوین دعا می کردم شاید اشتباه شده باشد،
😭 به خاطر اینکه حسین تازه به عملیات رفته بود و من براش کلی آرزو داشتم.
🍃🌸 روایت مادرِ سردار #شهید_حسین_حدادی
#دفاع_مقدس ، فاتح خرمشهر
✅ دلیل شهادت : انفجار خمپاره، عملیات بیت المقدس، خرمشهر، اردیبهشت 61
eitaa.com/shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🌐 برگرفته از وب سایت خبرگذاری دانشجویان ایران ایسنا - استان قزوین
🌹
🕊🌹
🌹🕊🌹