eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
865 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃❤️ در وصف شما هرچه بخواهیم بدانیم باید که 👌فقط #سوره_والشمس بخوانیم... آرامش این لحظہ ما لطف شماهاسٺ رفتید که ما راحت و #آسوده بمانیم 💠مجموعه #شیر_سامرا ✍️روایت کوتاهی از زندگی #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_مهدی_نوروزی 🔰در کانال به یاد #شهید_محسن_حججی 🔹از یک شنبه 98.10.11 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 💥 💞من در این 2 سال و 8 ماهی که با شهید نوروزی زندگی کردم، خاطرات زیادی از ایشان دارم. پدرم ابتدای ازدواجمان به آقا مهدی اصرار داشت که خودش را بابت تهیه مسکن دچار زحمت نکند و تحت فشار نباشد، اما آقا مهدی معتقد بود که فضایی آرام و مطابق با شرایط اعتقادی همسرش تأمین کند، تا او همیشه احساس آسایش و آرامش کند. ✨از طرف دیگر شهید نوروزی همیشه برای نظام تلاش شبانه روزی می کرد. به طوری که قرار بود، نیمه شعبان در حرم امام رضا (ع) باشیم، اما آقا مهدی با توجه به حضور داعش در سامراء راضی نشد، نتوانست بی تفاوت باشد و بنابراین رفت و 24 روزی را در سامراء ماند و فقط به خاطر حجم بالای کارش به تهران برگشت. 🔺4 ماهی را با تلاش مسئولین شغلی خود که از نظر رفاه امنیتی نه مادی تمام شرایط را برایش مهیا کرده بودند، ماند اما به این رفاه بیش از حد راضی نبود و ابراز ناخشنودی می کرد... به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔹قسمت اول🔸 پ.ن : شهید مهدی نوروزی در 15 خرداد 1361 مصادف با نیمه شعبان به دنیا آمد و در روز شهادت امام صادق (ع) برای سومین بار راهی میدان جهاد شد و در 20دی ماه 1393 مصادف با روز میلاد رسول گرامی اسلام و رئیس مکتب شیعه جام شهادت را نوشید. ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 ✨آقا مهدی نسبت به اطرافش نبود، مثلا اگر همسایه مشکلی داشت، مشکلش را رفع می کرد حتی در خیابان اگر برای کسی مشکلی پیش می آمد بی تفاوت رد نمی شد. 🎉در روز خرید عروسی صحنه ای که خودم بودم و دیدم؛ برای خرید رفته بودیم و قصد برگشتن داشتیم که یک موتور که دو نفر خانم و آقا سوارش بودند و معلوم بود که رابطه شرعی با یکدیگر ندارند، تصادف کرد و آقای موتور سوار از ترس اینکه بلایی سر خانم آمده باشد فرار کرد. 🍃آقا مهدی با دیدن این صحنه به من گفت که در خودرو بنشین و درها را قفل کن و خودش را به سرعت به موتورسوار رساند. 🛵با منحرف کردن موتور سوییچ را در آورد و مانع فرار او شد تا پلیس بیاید و رسیدگی کند. به نقل از همسر شهید @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت دوم🔸 ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 🔸از دیگر خاطرات من به اتوبان کرج بر می گردد... 🔻در مسیر تهران - کرج پشت ترافیک ایستاده بودیم که پسر بچه دستفروشی به آقا مهدی گفت که : 😔عمو تو را خدا کمک کن، بیسکوئیت هایی که می فروختم را مأمور شهرداری گرفت و با خودش برد. 🌹آقا مهدی ناراحت شد و بلافاصله پیاده شد و همراه پسربچه رفت تا مأمور شهرداری را پیدا کند. به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت سوم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 💥 #شیر_سامرا ✨آقا مهدی زندگی مرفهی داشت و تمام امکانات برایش مهیا بود، اما به زندگی ساده خیلی تأکید داشت. در زمانه ای که تجملات برای جوانان خیلی مهم است، آقا مهدی در عین اینکه زیبایی را دوست داشت و منظم بود اما علاقه به زندگی ساده داشت. 🎊مراسم عقد ما هم از این سادگی مستثنی نبود، مراسم ساده عقد ما در حضور آیت الله مصباح در قم برگزار شد و در شرایطی که جوانان امروز اصرار دارند تا مراسمی مجلل و پرهزینه با لباس های گرانقیمت و فاخر برگزار کنند، آقا مهدی با لباس بسیجی در مراسم عقد حاضر شد و از من هم خواست تا ساده ترین لباسم را بپوشم تا مراسم شهدایی باشد. ☺️عموی شهید نوروزی خودش را به سرعت به مراسم رساند و همراه خود یک دست کت و شلوار هم برای آقا مهدی آورده بود و اصرار داشت به خاطر من لباس را بپوشد، آقا مهدی در شرایطی که راضی به پوشیدن کت و شلوار نبود، اما باز هم تلفنی از من سؤال کرد تا مطمئن شود که من به نوع پوشش راضی هستم که من هم ابراز رضایت مندی کردم. #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_مهدی_نوروزی به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت چهارم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 💥 😉همیشه همسرداری اش خاص بود؛ وقتی می خواستیم با هم بیرون برویم، لباس هایش را می چید و از من می خواست تا انتخاب کنم. ✨و از طرف دیگر توجه خاصی به مادرش داشت. هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمی دید، تعادل را رعایت می کرد به خاطر دل همسرش، دل مادرش را نمی شکست و یا به خاطر مادرش به همسرش نمی کرد. 👌آقا مهدی تأکید بسیاری داشت که در شهر کرمانشاه مراسم های مذهبی شیعی را با حضور سخنرانان و مداحان معروف برگزار کند و اولین کسی بود که این را پیدا کرد تا در این شهر چنین مراسم هایی برگزار کند و تمام تلاشش را می کرد تا تمام امکانات را برای عزاداران این مراسم مهیا کند، حتی به این مهم هم توجه داشت که به خاطر شرایط جوی کرمانشاه اگر هوا دگرگون شد، عزاداران کوچکترین سختی ای را احساس نکنند. به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت پنجم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 ☺️خاطره ای که با برای من تعریف کرد این بود که می گفت : "وهابی ها می آیند با شعار یالثارات یزید با ما می جنگند ندای یالثارات یزید را می گویند و تیر را رها می کنند. یک شب بین ما و آنها یک تپه فاصله بود، به موقع که نزدیک شدیم روی تپه ایستادم و شروع کردم به اذان گفتن و ذکر را هم آوردم، هرچه بچه ها می گفتند که نگو با تیر می زنند، می گفتم نه هر طور شده باید نام (ع) را روی این تپه بیاورم، آقا خیلی غریب هستند." 💫شجاعتشان خیلی مثال زدنی است. هر کسی این کار را نمی کند. به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت ششم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 ❤️علاقه ویژه ای به حرم امام حسین (ع) داشت و بیش از ۶۰-۷۰ بار به زیارت (ع) مشرف شده بود. ✨یک بار خودش تعریف کرد که پاسپورتش به اتمام رسیده بوده و از طرفی هم مرزها بسته بود گفت که خودش را به لالی زده که عرب هستم و از مرز رد شده و خودش را در سخت ترین شرایط به حرم امام حسین (ع) رسانده و کرده و دو روزه برگشته است. 🍃و من هم در این دو سال و هشت ماه ۷ بار با ایشان همسفر بودم که آخرین بار ما را به مرز مهران رسانید و خودش راهی شد. به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت هفتم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 ✨از روز اول آشنایی دائماً تاکید داشت که زندگی اش باشد. همیشه دعایش این بود که با مرگ طبیعی از دنیا نرود، حتی برای اعضای خانواده اش هم این دعا را می کرد ❤️لحظه ای که محمدهادی هم به دنیا آمد، آرزو کرد که پسرش با از دنیا برود. به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت هشتم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 🍃همیشه که مسیر تهران به کرمانشاه را طی می کردیم دعایش این بود که با تصادف نمیرد و با شهادت از دنیا برود ❤️چون هدفش مشخص و متعالی بود به شکل خاصی هم محفوظ می ماند. ✨انواع و اقسام دعاهای محفوظ ماندن را در کوله پشتی اش همیشه به همراه داشت با این نیت که که تا لحظه ای که جا دارد خدمت کند، وقتی در عملیاتی به موفقیت دست پیدا می کردند، می گفت : 😊با دعاهای شما تعداد زیادی از تکفیری ها را به درک واصل کردیم و دل خانم فاطمه زهرا (س) را شاد کردیم. به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت نهم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 🍃آقا مهدی به نحوه شهادتش هم واقف بود، چون از روز اول آشنایی هر روز این ترس با من بود که خبر شهادتش را بیاورند باعث شده بود تا بارها و بارها با این رویا از خواب پریشان بیدار شوم، وقتی از خوابم برایش میگفتم که با ترور به شهادت رسیده می گفت : 😉خانم من با ترور نمی میرم اِن شاءلله در میدان جهاد.. ✨دعایی که همیشه مادرش برایش می کرد، این بود که اِن شاءالله بزنی و بعد تو را بزنند. آن طور که دوستش تعریف می کرد شهید نوروزی، آخرین تیرش را هم زد و همانطوری که می خواست شهید شد... به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت دهم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 ✨می گفت در سامراء ، هم دفاع از حرم امامین می کنی که از همه چیز بالاتر است و آنجا در خاکریزی و اینجا پشت میزی و همه می خواهند به شما احترام بگذارند ولی آنجا فقط خودت هستی و خدای خودت. 🍃البته می گفت که حضرت آقا و یا نماینده ایشان امر کنند که کار شما اینجا مهمتر است من قبول می کنم، بگویند برو رفتگر محله باش، نظام به جارو کردن خیابان نیاز دارد من می رفتم، همان کاری که نیاز نظام است انجام می دادم. 👌و به این نتجه رسید که دفاع از حرمین و مبارزه با تکفیری ها الان خط مقدم دفاع از اسلام است. 🌺آقا مهدی همواره به دنبال خدمت بود گاهی دوستانش می گفتند که به خاطر جانبازی که داشت دنبال حق و حقوقت باش اما او معتقد بود که اگر به دنبال حاشیه باشد از اصل مطلب جا می ماند. 👤به قول آقای ماندگاری که در مراسم شهید نوروزی سخنرانی می کرد، می گفت ایشان حقوق دهه ۵۷ را می گرفت، اما با تمام توان خدمت می کرد. به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت یازدهم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 🍒قبل از به دنیا آمدن محمدهادی به زیارت (ع) رفتیم. از امام رضا (ع) خواستم که اذان و اقامه محمد هادی را آقا در گوش محمدهادی بخوانند، خیلی تلاش کردیم که خطبه عقدمان را آقا بخوانند که قسمت نشد. ✨لحظه وداع با امام رضا (ع) به آقا مهدی گفتم که از امام رضا (ع) بخواهد که نائب (عج) اذان و اقامه به گوش محمدهادی بخواند که او هم در جواب گفت که هرچه خیر باشد. بالاخره محمد هادی ۱۵-۱۶ روزه بود که تماس گرفتند، خدمت آقا برسیم برای اذان و اقامه گفتن. 😔اما به خاطر اینکه کرج بودیم نتوانستیم به موقع برسیم. من این گله را به آقا مهدی داشتم که نشد او هم در جوابم گفت که من می شوم و حضرت آقا می آیند پیش محمدهادی و مثال آرمیتا را زد... به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت دوازدهم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 🍃از همرزمش پرسیدند چرا به مهدي لقب شير سامرا داده بودند؟! و او گفت: شجاعت و دليري‌هاي مثال‌زدني مهدي، دليلي شد تا او را با نام «شير سامرا» بشناسند. در عمليات‌هايي كه در سامرا و نواحي آن انجام مي‌شد، هر‌جا بچه‌ها تحت فشار قرار مي‌گرفتند و به تنگنا مي‌رسيدند، از مهدي مي‌خواستند تا با نيروهايش به كمك آنها برود و غائله را ختم كند. 🌹مهدي خط‌شكن بود، هميشه در وسط ميدان معركه بود. مي‌گفت: ما بايد اولين نفر در جلو و خط ‌مقدم نبرد باشيم تا هر زمان به بچه‌ها گفتيم بيايند ما را ببينند و بدانند كه ما نيز در معركه نبرد حاضريم. حضورش هم همواره با شجاعت و دلاوري همراه بود. به نقل از همسر شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت سیزدهم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 ✨شهید نوروزی صدها کیلومتر دورتر از محل تولدش به رسید تا اثبات کند که برای او امنیت مردمش آنقدری مهم هست که بخاطر آن ماه‎ها همسر و فرزند ۹ ماهه اش را تنها بگذارد و در کشوری دیگر اردو بزند، بجنگد و در آخر هم جانش را بدهد و بشود. 👌امنیت مردمش آنقدری مهم هست که نتواند آتش سوزاندن دشمنان این مردم در وسط خیابان‎های تهران ۸۸ را تحمل کند و برای خواباندان غائله، به دل بزند. ☺️شهید نوروزی آنقدری شجاع بود که در میان همرزمانش لقب «شیر سامرا» را به خود گرفته بود. همچنان که آنقدری شجاع بود که یک تنه به دل لانه در بزند و چشم فتنه را کور کند و ضربه‎اش آنقدر کاری باشد که تا سال‎ها عکسش را دست به دست کنند و برای سرش بگذارند... به نقل از همرزم شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت سیزدهم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 ❤️شهید مهدی عاشق و شیفته و دلداده راستین ولایت بود و همه هم می دانستند که معیار و میزان برای مهدی فقط ولایت است ✨و همیشه هم در صحنه دفاع از ولی نفر اول بود و می گفت نفر اول بودن هنر است و پشت سر امام خامنه ای باید همیشه نفر اول باشی که حرکت کنی واِلّا جا می مونی... به نقل از همرزم شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت چهاردهم🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 #شیر_سامرا اگر ما یک روزی #شهید شدیم و آقا محمدهادی این فیلم را دید اِن شاءالله منتقم خون #امام_حسین (ع) است. اِن شاءالله آمده است انتقام #حضرت_زهرا (س) را بگیرد. اِن شاءالله یار #امام_زمان (عج)، یار رهبر و یار آقای سید علی خامنه‌ای باشد. اِن شاءالله همیشه مدافع نظام باشد. مدافع #انقلاب باشد. تهدید بزرگی برای دشمنان نظام، انقلاب و اهل بیت (ع) باشد. وجودش خود تهدید [برای دشمنان] باشد. #وصیت_نامه #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_مهدی_نوروزی 🔹قسمت پانزدهم 📹Dalfak @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 ✨رفتار شهید نوروزی در شب شهادتش عجیب بود زیرا انجام داد و پیراهن مشکی که همه ساله برای اقامه عزای ائمه به ویژه محرم و صفر می پوشید را برتن کرد. 🌹مهدی در عملیاتی که شهید شد سکان فرماندهی را برعهده داشت و برایش به نتیجه رسیدن عملیات خیلی مهم بود. مدام توصیه هایش را تکرار می کرد و یک لحظه آرام و قرار نداشت. 🍃چند ساعت مدام با انرژی عجیبی که داشت از این سو به آن سو می رفت و عملیات را می کرد. تعجب می کردیم که چطور حتی لحظه ای به زمین نمی نشیند. 🔥ما تقریبا در کمین دشمنان افتادیم و آتش سنگین از چند طرف به سمت ما می بارید، من و مهدی و یک نفر دیگر خود را درون گودالی انداختیم اما بازهم تیراندازی ها قطع نشد و از سه طرف به ما تیراندازی می شد حتی آنقدر نزدیک شدند که دستی هم می انداختند. 🌹مهدی مثل یک شیر چندین بار ایستاد و من هم همراهی اش کردم، اما واقعیت این بود که تعداد و آتش آنها صدها برابر بیشتر بود، در یکی از آخرین لحظات، مهدی شجاعانه ایستاد و به طرف آنان تیراندازی کرد اما ناگهان با ضربه به زمین خورد و گفت: حمید تیر خوردم. به نقل از همرزم شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت شانزدهم (آخر) - ۱🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 💥 😔من بلافاصله کاپشنش را درآوردم تیر به سمت راست سینه اش خورده بود و از آن طرف در رفته بود؛ اما خونریزی بسیار شدیدی داشت و تقریبا همه لباس هایش خون آلود شده بود. 🔻با همین حالت هنوز یک خشاب گلوله داشت بازهم شجاعانه ایستاد و تا آخرین فشنگش را هم ایستاده و به زانو شلیک کرد اما دیگر جانی برایش نمانده بود نفسش به شماره افتاده بود و مدام می گفت. 🕊به من گفت حمید اینجا قتلگاه من است و من همین جا می شوم. ✨سرش را روی سینه ام گذاشتم داداش صدایش زدم و گفتم تو شجاع تر و پهلوان تر از این هستی که سریع شهید بشی گفت نه و حرف هایی برایم زد وصایایی کرد و من فقط گریه می کردم در همین حین همچنان آتش دشمن ادامه داشت... به نقل از همرزم شهید 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت شانزدهم (آخر) - ۲🔸 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃✨ 🍃✨ 🌸 همه می دانستیم که مهدی چقدر عاشق امام حسین است و چقدر به (س) ارادت دارد مدام ذکر لبش یا حسین بود و این لحظه آخر هم یازهرا گفت و من فکر کردم بیهوش شده... 🍃یکی دوتا از بچه های دیگه اومدن و پوشش دادن و من مهدی را کول کردم و کشان کشان آوردم عقب تر و صدایش هم آرام شنیده می شد که می گفت یا حسین اما تا به ماشین رسیدیم دیگه صدایش قطع شد و تا به بیمارستان رسیدیم نیم ساعت دیگه هم طول کشید اما مهدی شهید شده بود و من هم بی برادر... ✨من شهادت می دهم تا آخرین نفس و آخرین لحظه گفت یاحسین و یا زهرا و شهادت می دهم تا آخرین گلوله را با وجود خونریزی شدید شلیک کرد و مثل یک شیر جان داد. 🕊شهادتش همان طور که می خواست برای دفاع از مقدسات بود و بعد از شهادت کربلا و نجف و کاظمین و سامرا رفت و در سه شهر عراق برایش مراسم گرفتند... ❤️خدا به مهدی عزتی داد که همه ما به آن غبطه می خوریم... از خدا می خواهم همین را هم نصیب ما کند... به نقل از همرزم شهید @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 💠برداشت مطالب از وبلاگ شهید نوروزی، وبسایت تکریم شهدا، دالفک 🔹قسمت شانزدهم (آخر) - ۳، آخر🔸 ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃
همیشه همسرداری اش خاص بود و از طرف دیگر توجه خاصی به مادرش داشت. هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمی دید،تعادل را رعایت می کرد به خاطر دل همسرش، دل مادرش را نمی شکست و یا به خاطر مادرش به همسرش بی احترامی نمی کرد. شجاعت و دلیری‌های مثال‌زدنی مهدی، دلیلی شد تا او را با نام بشناسند. در عملیات‌هایی که در سامرا و نواحی آن انجام می‌شد، هر‌جا بچه‌ها تحت فشار قرار می‌گرفتند و به تنگنا می‌رسیدند، از مهدی می‌خواستند تا با نیروهایش به کمک آنها برود و غائله را ختم کند. مهدی خط‌شکن بود، همیشه در وسط میدان معرکه بود. می‌گفت: ما باید اولین نفر در جلو و خط‌مقدم نبرد باشیم تا هر زمان به بچه‌ها گفتیم بیایند ما را ببینندو بدانند که ما نیز در معرکه نبرد حاضریم. فتنه ۸۸ @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃