eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
153 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یڪ بسته ڪتاب هدیه داد ڪه یڪی از آنها سلام بر ابراهیم بود. بارها ڪتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد. ✨ابراهیم الگوی محسن بود. شهید محسن حججی خالصانه و بدون_سر_و_صدا برای خدا زحمت ڪشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد... 📚 برگرفته از ڪتاب حجت خدا. داستان هایی از زندگی ‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شبتون_شهدایی# @shahid_mostafasadrzadeh
میگفت‌قبل‌از‌شوخے نیت‌تقـرّب‌ڪن‌و‌تودلت‌بگوـ "دل‌یہ‌مؤمنُ‌شادمیڪنم،‌قربہ‌اِلےاللّٰه" - این‌شوخیاتم‌میشہ‌عبادت...!シ https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
✳️ سال 86 فهمیدیم دانشگاه امام صادق صدوبیست تومن پول میده، من و مصطفی و سجاد رفتیم پول رو گرفتیم. 🔹مصطفی با این که مسئول فرهنگی بود، خودش خرج نکرد و گفت پول رو میدیم به حاج آقا ، هر تصمیمی ایشون گرفتن. که حاج آقا هم بیشتر از اون پول رو بهمون برگردوندن ✅ یک بار بهم گفت بیا بریم خونه مون. ماه رمضان بود. وقتی رفتیم، تلوزیون داشت قرآن میخوند. کارهامون رو تعطیل کردیم و نشستیم با هم یک جزء قرآن خوندیم و بعد کارمون رو انجام دادیم 💝💚💝💚💝💚💝💚💝 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
✅ من سر یه قضیه ای تصمیم گرفته بودم دیگه با مصطفی حرف نزنم. چند بار با این که من کوچیک تر بودم، مصطفی بهم سلام کرد، ولی من جوابش رو ندادم. ولی کم کم و به مرور رابطمون دوباره با هم خوب شد. رفته بودیم اعتکاف، توی مسجدامیرالمومنین، سر قضیه صفویه با هم بحث کردیم و مصطفی با این بهونه باب آشتی رو باز کرد و از همون جا دوباره رابطه مون با هم خوب شد. و من باز برگشتم به کار فرهنگی و همیشه مصطفی برای من مشوق بود. ✳️ سه تا خاصیت مهم مصطفی این ها بود: 1⃣یکی این که اصلا غیبت نمیکرد 2⃣ دوم این که دست و دل باز بود، 3⃣و سوم این که دو به هم زن نبود 💕💐💕💐💕💐💕💐💕 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🖤شهید مدافع‌حرم ▪️حامد سال‌ها توی هیئت فاطمیه طالقانی تبریز به خادمی و عزاداری مشغول بود‌. در طول سال، قند و چای هیئت را می‌داد. وقتی ایّام محرّم می‌شد، یکی از چرخ‌های مخصوص حمل باندها را برای خودش برمی‌داشت و وظیفه‌ی حمل آن چرخ را به‌عهده می‌گرفت و با عشق و علاقه‌ی خاصّی هم این کار را انجام می‌داد. ▪️هرسال وقتی عاشورا می‌شد، برای هیئت ناهار می‌دادیم. ناهار که خورده می‌شد، حامد منتظر می‌ماند تا همه کم‌کم بروند و او کارِ شستن ِظرف‌ها و دیگ‌ها را شروع کند. شستن ظروف و دیگ‌های بزرگ نذری کار سختی بود. ▪️به او می‌گفتند: «آقاحامد شما افسر شده‌ای و همه شما را در محل می‌شناسند! بهتر است بقیه این کارها را بکنند!» حامد می‌گفت: «شفا در آخر مجلس است؛ آخر مجلس هم شُستنِ دیگ‌هاست و بالاخره من از این کار حاجتم را خواهم گرفت.‌» 🎙راوے: همسایه و همرزم شهید https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
✅ توی سال 85، زمان جنگ های سی و سه روزه ی لبنان، مصطفی انقدر ذهنش درگیر بود که عین اون سی و سه روز، هرشب خواب جنگ دیده بود ✅ مصطفی با این که حافظه ی خوبی نداشت، شعرهای اتل متل توتوله ی ابوالفضل سپهر رو خیلی هاش رو حفظ کرده بود و سر مزار شهدا میخوند. شاید خیلی از اون شعر ها رو پای مزار خودش خوند 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
✅ یادمه همسایه شون میخواست اسباب کشی کنه، مصطفی بهش گفت ما میخوایم فرش هاتون رو بشوریم. یک بچه ی سوم دبیرستانی سه تا فرش دست بافت رو کول کرده بود و آورده بود توی حیاط خونه شون و شست. منم رفتم کمکش و کلی با همدیگه آب بازی کردیم . ✅ هرجا می دید کسی کمک لازم داره، می رفت برای کمک. ✅ روی بچه بسیجی ها خیلی حساس بود. هرجا می دید یه بچه بسیجی مظلوم واقع شده می رفت کمکش. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
خشنودی آقا ✅️ به او اعتراض کردند که وقت سخنرانی کم است... @shahid_mostafasadrzadeh
«اخلاص در علم» واکنش علامه مصباح یزدی(قدس سره) به سرقت علمی از ایشان @shahid_mostafasadrzadeh