eitaa logo
شهید مصطفی صدرزاده
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
153 فایل
خودسازی دغدغه اصلی تان باشد...🌱 شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم) شهید تاسوعا💌 کپی آزاد🍀 @Shahid_sadrzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
انسان شناسی ۲۳۲.mp3
11.84M
✗ بسیاری از عمل‌های خوب، از انسان سر می‌زند که مردود است! کیفیت ندارد! قبول نمی‌شود! به هدر می‌رود! - منظور از عمل مردود و هدر رفته چیست؟ @Ostad_Shojae https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✘ بعد فوت بچه‌ام، دیگه کاری با امام رضا (ع) ندارم ! ✘ بعد اینهمه سال خادمیِ هیئت امام حسین (ع) حق من نبود سرطان بگیرم ! ✘ چهل هفته رفتم جمکران، آخرش پدرش با ازدواجمون موافقت نکرد! من قهــــرم / با خدا / با اهل بیت (ع)⛔️ @ostad_shojae https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید مصطفی صدرزاده: باید به ما یه قول بدی ... https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
💫 من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم 💐 خاطره رهبرانقلاب از دیدار نوروزی‌ با امام خمينی(ره) به همراه دختر خردسال‌شان 👇 «یک بار هم من خودم [دخترم را برای زیارت امام] بردم. چهار پنج ساله بود. خانواده ما رفته بودند مشهد و او ماند پیش من برای اینکه بیاید امام را روز عید ببیند. صبح پا شدیم و سرش را شانه کردیم و مرتبش کردیم و موهایش را به زحمت بافتیم. یک دستی هم که نمیشود؛ من بافتن موی سر را خیلی خوب بلدم اما با یک دست نمیشود؛ دودستی باید ببافند چون باید موها را سه قسمت کنند. رفقای پاسدار آمدند به کمک ما و موی سرش را بافتیم و چادر سرش کردیم و خدمت امام آوردیم.» 😇 🌟 ۱۳۸۶/۱۲/۲۶‌ @shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو گناه نکن❌ ببین خدا چجوری حالتو جا میاره😄 زندگیتو پر از وجود خودش میکنه🥰🌱 _عصبی شدی😡؟! +نفس بکش بگو: بیخیال😴، چیزی بگم امام زمان ناراحت میشه🤔 _دلخورت کردن🥺؟! +بگو خدا میبخشه منم میبخشم☺️🌿 پس ولشکن؛😇 _تهمت زدن😖؟ +آروم باش و توضیح بده و بگو به ائمه هم خیلی تهمت زدن😌 _کلیپ و عکس نامربوط خواستی ببینی😵‍💫؟ بزن بیرون از صفحه بگو مولام مهم تره🥰 _نامحرم نزدیکت بود🙈؟ +بگو مهدی فاطمه خیلی خوشگل تره بیخیال بقیه😍.. اینجوری زندگی قشنگ ترمیشه...😉💚 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
: 🔸علّت اصلیِ مظلومیت علی(ع)، مشارکت‌خواهی از مردم در مرحلۀ فهم و اقدام است 🔘علی(ع) از مردم می‌خواست با تشخیص خودشان در کارها مشارکت کنند ولی مردم احساس مسئولیت نمی‌کردند 🔘یک راه ادارۀ جامعه این است که از مردم مشارکت نخواهید و با زد و بند سیاسی کارها را پیش ببرید 🔘امیرالمؤمنین(ع) مشارکت مردم را فلسفۀ ولایت، امامت و دین می‌داند 🔘تا وقتی احساس مسئولیت و مشارکت مردم، تقویت نشود امام‌زمان(ع) نمی‌آید https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
💌 ماشین امتحان رانندگی https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌹🍃🕊🍃🌹 مکالمه با مادر 🌹 @shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
🌹بسم رب الشهدا🌹 #‌عملیات_بصرالحریر #قسمت_اول به قلم #شهید_مرتضی_عطایی بعد از طرح عملیات و بررسی و
بسم رب الشهدا🌹 به قلم حدود نیمی از مسیر راه رو رفته بودیم و سختی کار خودش رو نشون میداد... سردار حاج حسین بادپا که هم از جانبازای دفاع مقدس و هم جبهه ی مقاومت بود به سختی راه میرفت و البته هیچی به روی خودش نمیاورد...طوریکه بعضی مواقع میدیدیم نمیتونه ادامه بده و مجبور میشدیم زیر بغلهاشو بگیریم... تو اون عملیات اولین و مهمترین آیتم، سرعت و به موقع رسیدن به محل مورد نظر بود... حمل موشکها هم از یکطرف سرعتمون رو کند میکرد... طوریکه بعدا متوجه شدیم و سختی بسیار زیاد کار و بعضی هم که تعهد نداشتن و البته بسیار روشون فشار بود، تو اون تاریکی، چند تا از موشکها رو لای سنگها جا گذاشتند... کم کم رسیده بودیم تو دل دشمن و حرکت صامت در دستور کار بود... دونفر از ناوبرهامون که مسئولیت هدایت گردان رو بعهده داشتن به همراه تامین، جلوتر از بچه ها حرکت میکردن و با نشانگرهای فسفری،به فواصل تقریبا مشخص و جاهایی که توی شیارها و از دید دشمن دور بود، یه دونه روی زمین میذاشتن و بوسیله اونا مسیر مشخص میشد... خستگی و تشنگی، کم کم فشار میاورد... حین طی مسیر و تو اون سکوت شب، یه مرتبه همراه با صدای شلیک، صدای آه و ناله ی بلندی به گوش رسید... تو اون شرایط که باید سکوت محض حاکم باشه، خودمو به سمت صدا رسوندم و فورا دسنهامو گرفتم جلو دهان کسی که فریاد میکشید گذاشتم و دایما ازش میخواستم که سرو صدا نکنه...چرا که هر لحظه ممکن بود عملیات لو بره و اون منطقه به کشتارگاه تبدیل بشه... بعد کلی بررسی، تو اون حالت که کوچوترین چراغی هم نمیتونستیم روشن کنیم،متوجه شدیم، یکی از بچه ها اسلحه اش چرخیده بود و سلاحش از ضامن خارج شده و سهوا گلوله ای شلیک و از قسمت ساق پا وارد و از ناحیه ی کف پا خارج شده بود و بعلت خرد شدن استخوان قلم پا و کف،درد شدیدی داشت... (سلاحها بندش بصورت حلقه ای از توی گردن رد شده بود و به حالت عمودی و به موازات بدن قرار داشت و حین طی مسیر و قدم برداشتن به بدن برخورد داشت و قبلا مسلح شده و به حالت ضامن بود...) اون جا حدود یک کیلومتری دل دشمن بودیم...و نه راه پس داشتیم و نه راه پیش... مجبور شدیم مجروح رو با چهار نفر و دو عدد بیسیم همونجا بذاريم تا فردا که منطقه آزاد شد، بریم کمکش... ... منبع: دم عشق،دمشق 🌹🌹🌹🍃🍃🕊🕊🍃🍃🌹🌹🌹 https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh