💠🍃💠🍃💠🍃💠
💠🍃💠🍃💠
💠🍃💠
💠
🌹بسم رب الشهدا🌹
خاطره ایی از مادر ❤️ شهید #مصطفی صدرزاده
زمانی که درس #حوزه می خوند ،
بهش می گفتم دوست دارم در لباس #روحانی ببینمت 💕
گفت : #مامان این لباس پیامبر ، مسئولیتش سنگین هست ،
کسی باید این لباس را بپوشه، که بتونه بهترین #الگو باشه
و هیچ #خطایی ازش سرنزنه .
من در حدی نیستم که این لباس را به تن کنم...🌹
💠
💠🍃💠
💠🍃💠🍃💠
💠🍃💠💠🍃💠
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌹✨🌹✨🌹✨🌹
🌹✨🌹✨🌹
🌹✨🌹
🌹
خیلی وقت شده بود ندیده بودمش #مجروح شده بود و رفته بود #ایران
وقتی برگشت، با عصا آمده بود، وقتی دیدمش خیلی خوشحال شدم
گفتم:
#سید آماده شو بریم تا جایی
گفت: کجا؟
خندیدم گفتم: بهشت!!! چشماش برق زد گفت:
#یاعلی... سوار ماشین کردمش و بردمش #زینبیه، سر#مزار_شهدا... دفعه اول بود میرفت مقبره#شهدای_زینبیه، حال عجیبی پیدا کرده بود
بعد از #زیارت مزار #شهدا گفت:
فلانی چندتا عکس یادگاری بگیریم؟
گفتم:
چرا که نه... عکسهای زیادی گرفتیم، ولی نمی دونم چرا تمام عکس های #سید یه حالت خاصی داشت!!! یه جورایی بوی خداحافظی می داد
باهاش شوخی کردم و گفتم:
#سید_ابراهیم این عکسها جون میده برای #حجله و شب هفت... شب که برگشتیم #سراج به عکسها خیره شده بود
گفت:
آره فلانی ، برا عکسهای مراسم خوبه
شادی ارواح مطهر #شهداصلوات...
راوی:
#رزمنده_فاطمی
🌹
🌹✨🌹
🌹✨🌹✨🌹
🌹✨🌹✨🌹✨🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیدابراهیم #همت
فیلم وصیت شب تاسوعا
#شهید_مصطفی_صدرزاده و قول و قرارش با #شهید_مرتضی_عطایی
#رفاقت_به_سبک_شهدا
#ابوعلی
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌹بسم رب الشهدا 🌹
اردیبهشت ۹۴ #مصطفی مجروح در بیمارستان بود.😔 قبل از ظهر بود و وقت #ملاقات نبود ، نمی تونستم تا ساعت ۱۴
صبر کنم،
رفتم داخل اتاقش دیدم مصطفی داره میره ملاقات#همرزماش،💐 گفتم کجا میری عزیزم ؟💕 گفت : مامان تو اون بخش #مجروح اوردن می خوام برم پیششون ،
گفتم با این وضعیتی که داری ،بذار همراهت بیام ،
گفت، #اذیت میشی ،💕
احساس کردم راحت نیست ،
با هم همراه شدیم تا دم در همراهیش کردم و دم در ایستادم تا بیاد بیرون ، بعد با هم برگشتیم. 🌹
از اینکه می توانست بره ملاقات #مجروحین خداروشکر می کرد،🙏 وقتی می گفتم باید استراحت کنی 😔
می گفت : مامان نمی دونی وقتی میرم بهشون سر میزنم چقدر #خوشحال میشن ، چون اینجا #غریب هستند و کسی رو ندارند . 👏🌹 انقدر بهشون #محبت
می کرد که موقع ترخیص اشک تو چشمانشون جمع میشد..
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
این فیلم رو داداشم از محمدعلی به گلزار گرفته بود پارسال اینقدر قربون صدقه این بچه میرفت تازه عقد کر
#خواب_شهید_مصطفی_صدرزاده #در_مورد_فرزندش #محمد_علی
آیا محمد علی شهید میشود؟!
با دوستان رفته بودیم عیادت سید. همان موقعی که تیر به پهلویش خورده بود.
با اشاره به طبقه بالای بیمارستان که محمد علی چند روز پیش در آنجا به دنیا آمده بود، گفت: «او هم شهید میشود»
ماجرا را اینگونه تعریف کرد: خواب دیدم که بچهام دارد از دست میرود و قرار نیست که بدنیا بیاید. گفتم نمیشود که بماند؟
گفتند: میشود اگر به شهادتش راضی شوی، میماند.
و ماند...
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌷بسم رب الشهدا
خاطرات مادر شهید #مصطفی_صدرزاده
زمانی که #محمد_علی به دنیا آمد،بعد از چند روز مشکل پیدا کرد .بیمارستان بستری شد. بیمارستان رفتم .
#مصطفی در بخش نوزادان پشت در اتاق نشسته بود ،ازش پرسیدم: مصطفی #محمدعلی بهتره؟
گفت: #مامان الحمدلله خیلی بهتر شده، ولی من نگران بودم .
مصطفی متوجه نگرانی من شد.
گفت : مامان اینقدر که نگران
#سلامتی_جسمش هستی ؟
کمی هم برای #عاقبت_بخیر شدنش دعا کن .✅ بهش گفتم: نگران نباش ،
قبل از اینکه شما به دنیا بیایی از #خداوند خواستم که اگر قرار است نسلی از من بوجود آید ، که در غیر راهت باشد اصلا بوجود نیاید .
این #دعای همیشگی ام بوده .
بعد از چند دقیقه گفت: #مامان چه دعای اساسی کردی ، این دعای ریشه ای است ،خیلی #حال_کردم.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🔸 دو سال پیش رفتم مشهد برا رفتن فاطمیون ( اون موقع انقدر تو زبونا نبود) ، رفتیم یه جایی گیر بیاریم که چند شبی اونجا باشیم واسه درست شدن کارامون (بماند چون ایرانی بودیم نزاشتن و ....) ، یکی از بچه ها افغانی که توی اینکارا بود ،گفت؛ می خوای مث سیدابراهیم بیای ؟ گفتم سید کیه ؟ زندس ؟ گفت نه چند روز پیش شهید شده ، برگشتم اصفهان به یکی از طلبه های افغانی که اصفهان درس می خوند گفتم می تونی شناسه افغانی برام درست کنی و افغانی یادم بدی ؟ گفت شناسه رو اره ولی زبون نه می خوام برم سوریه نیستم . گذشت و اخرای سال ۹۴ بود که با ابوعلی آشنا شدم ،گفت : از طریق بسیج پیگیر بشو نشد راهایی دیگه ... رو امتحان کن ، ما تو این چند وقت کلی با شهید سیدابراهیم اشنا شده بودیم ،فهمیدم ابوعلی رفیقْ شفیق سیدابراهیم بوده ، منم تا توانستم اذیت می کردم ابوعلی رو تا مثلا به خیال خودم ببینم شبیه سید هست یا نه ؟ توی مدت کمی که ارتباط داشتم با این شهید ،هر روز که پیش می ره شباهتهاش به شهید سیدابراهیم هی برام اشکارتر میشه ،ابوعلی واقعا استاد عملی اخلاق بود ، تنها فرق شهید ابوعلی و سیدابراهیم برای من قیافشون هست .
#سیدمنتظر
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#مرتضی_عطایی
خاطره ای از چند سال پیش...
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
✨🍃✨🌹✨🌹✨🍃✨
🍃
🌹
#خاطره_مادر_شهید_صدرزاده
یکی از #دعاهای همیشگی مصطفی شهادت بود
و همیشه دعای #قنوتش بود
ولی اواخر دیگه نمی گفت مامان دعا کن #شهید بشم،
یه روز زنگ زد گفت: مامان دعا کن اون چه که موثر تر اتفاق بیفته اگر شهادت مؤثر تر اتفاق بیفته 😔
گفتم: #عزیزم معلوم اگر بمونی بیشتر میتونی خدمت کنی ولی اگر،شهید بشی.😔🌹
گفت: کسی که شهید میشه دستش بازهست
و بیشترمیتونه دستگیری کنه .
#مصطفی حتی شهادت برای خودش نخواست، بخاطر اینکه بتونه دستگیری کنه.👏😔
و تازه متوجه شدم منظورش از مؤثرتر بودن یعنی چی.
وقتی پیام میدن که ماهواره رو جمع کردن از خونه ویا #حجابشون کاملتر شده
ویااینکه فعالیت فرهنگی درجهت ارزشهای اسلامی میشه،
یقین پیدا کردم به آروزی مصطفی که دوست داشت اون چه که #موثرتر بود براش رقم خوره🌹😔🌹
🌹🌹🌹🍃🍃🕊🍃🍃🌹🌹🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh