شهید بهشتی میگه خودآراییِ (افراطیِ) زن یا مرد، در حکم دزدیِ سلامت اخلاق است.
از آنهایی که شهید بهشتی رو فقط با جملهی عاشق شوید میشناسند تا تئوریسینهای خودخفنپندار که روزی ۱۰ بار غصهی نبود بهشتی رو میخورند، یک نفرشان حاضر میشه این جملات رو فقط بیان کنه؟ همین.
@shahid_mostafasadrzadeh
🌹بسم رب الشهدا🌹
شهيد مدافع حرم #مصطفى_صدرزاده 🌷سيدابراهيم🌷
به روايت شهيد مدافع حرم #مرتضى_عطايى 🌷ابوعلى🌷
🌸بعد از شهادت شهيد قاسمى دانا شور و ولوله خاصى توى مشهد به پا شد. خيلى دلم مى خواست بروم سوريه و مدافع حرم شوم. به هر درى زدم تا از طريق سپاه وارد شوم اما اجازه ندادند. مجبور شدم از پاسپورت افغانستانى استفاده كنم و در قالب نيروهاى لشكر فاطميون سال ٩٣ راهى سوريه شوم و جزئى از گردان عمار باشم. براى اولين بار سيدابراهيم را آنجا ديدم. محل اقامت ما در يك مدرسه بود. هر كلاس براى ده، دوازده نفر گنجايش داشت. بعد از چهار، پنج روز آن قدر شيفته صميميت و نورانيت سيد شدم كه دلم طاقت نياورد، يك گوشه اى گيرش آوردم و گفتم "سيد جان مى خوام يه چيزى بگم". نگذاشت ادامه بدهم، بلافاصله گفت "مى دونم ايرانى هستى!" خيلى از زمان آشنايى مان نگذشته بود كه رفتارهاى سيدابراهيم من را مجذوب خود كرد. يك ماهى كه گذشت براى مرخصى به تهران برگشت. قبل از رفتن، من را به عنوان معاون خودش به نيروها معرفى كرد.
🌸مصطفى براى خودش اصطلاح خاصى داشت. اين كه "ويژه خوارى" نكنيم.
🌸غذا يا هر چيزى كه براى مان مى فرستادند، بايد اول به نيروها مى دادند، بعد به مسئول لجستيك و در نهايت به فرمانده. يكبار هم همراه غذا برايش نوشابه بردند، از مسئول پخش غذا پرسيد "به نيروها هم نوشابه دادى؟" وقتى ديد جوابش منفى است گفت "لباس، غذا يا هر چيزى كه مياد اول بايد بهترينش رو به نيروها داد نه به فرمانده". وقتى ديد گاهى از اين ويژه خوارى ها اتفاق مى افتد يك روز همه مسئولين را جمع كرد و گفت "اگه لباس خوب، غذا و خوراك خوب اومد حق نداريد تا نيروى شما از اون استفاده نكرده، شما استفاده كنيد. شايد اين چيزها رو توى دوره هاى آموزشى به شما نگفته باشن اما اين چيزها اول براى نيروهاست. دو نفر آخر از همه بايد از اين امكانات استفاده كنن، يكى تداركات و اون يكى فرمانده. تا نيروى تحت امر شما سلاح خوب نداره، حق نداريد سلاح خوب داشته باشيد. هميشه بدترين بايد براى شما باشه، بدترين لباس، بدترين سلاح. بهترين براى بچه هاى ماست. شما بايد آخر از همه باشيد، نمى تونيد بهترينا رو داشته باشيد". ناخودآگاه به لباس بچه ها و سيد نگاه كردم، لباس خيلى از بچه ها از لباس او بهتر بود. سيد ادامه داد "نمى تونيد توى اتاق تون تلويزيون ببينيد و به بقيه بچه ها بگيد شما تلويزيون نداشته باشيد. ما نمى تونيم امتيازى براى خودمون نسبت به بقيه قائل شيم".
ادامه دارد ...
صفحه ١
✍️ برگرفته از كتاب:
"قرار بى قرار"؛ شهيد مصطفى صدرزاده
انتشارات روايت فتح
🌹🌹🌹🍃🍃🕊🍃🍃🌹🌹🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
4_6001158950009962667.m4a
2.72M
🎧 صحبت هاى شهيد مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) در جمع فرماندهان
🌸🌟🌸🌟🌸
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
بسم رب الشهدا🌹 خاطرات #مادر شهید #صدرزاده❤️ #سبک_زندگی_مصطفی مصطفی ازسن پانزده سالگی ارادت عجیب
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
☑️ بخـش دوم
✅ برای تربیت ولایی بچه ها مثلا چه برنامه ای داشتید؟
یا اینکه شهید بزرگوار مطالعات خاصی داشتن؟اهل کتاب و ؟!؟
✍ایشان در تربیت بچه ها خیلی تاکید میکردند و کار فرهنگی برای نوجوانان انجام میدادند همه نوجوانان محل که خیلی ها بخاطر شیطنشان توجه ای به آنها نمیکردند را جمع کردند و پایگاه نو جوانان را تاسیس کردند و الان همه آن نوجوانها با تحصیلات دانشگاهی و شغل عالی ازدواج کردند و از بچه های هیئتی و ولایی محل هستند
✅ #سوال...بانو خواب شهید رو میبینید ایا وقت گرفتاریاتون کمک دستتون بودن ؟
✍خیلی الان بیشتر قبل در کنار ما هستند گفتم خدمتتان فاطمه حتی بلند شدن موهاش را توی خواب با لفظ های دخترانه و لوس کردن های دخترها برای بابا تعریف میکنه
✅ سوال#
اگرمیشه ازازدواجتون بگیدازخاطراتی که ازشون دارید
ماازشماهمسران شهید بهتربرای الگوگرفتن چه کسانی روداریم🙏😔
✍ما از دو منطقه شمال و جنوب بودیم
عرض کردم خدمتتان وقتی زندگی را شروع کردیم قانون های زیاد با خط قرمز هایش زیادی قرار دادیم برای زندگی
بعد از ۶_۷سال زندگی روزی به من گفتند میدانی چرا زندگی هایش زیادی با این کار نسبت فامیلی دارند خراب میشود و اختلاف زیاد دارند ولی من و شما با این که حتی اختلاف ذائقه داریم در کنار هم خوش هستیم
این که من شما از لحاظ اعتقادی و و لایتی یکی هستیم و این زندگی ما را مستحکم میکند
✅ #سوال
خانم صدرزاده میدونم وضع حجاب وهمه ی بی حرمتی هایی که دیده میشه خصوصابرای شماهمسران شهیدخیلی سخته
وظیفه ماچیه ؟چیکارکنیم شرمندتون نباشیم؟
✍شرمنده ما چرا؟ خدا نکنه، ما کی باشیم؛ ان شاءلله همه ما شرمنده امام زمان نباشیم
✅ سرکار خانم صدر زاده ،شعار وشعر حماسی ای بود که شهید همیشه تکرار بکنن؟
اون چی بود؟
✍اتل متل توتوله
چشم تو چشه گلوله
اگه پاهات نلرزیده
نترسیدی قبوله
و......
#ادامـه_دارد
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رجزخوانی کارگردان «آپاراتچی» علیه اسرائیل
🔹علی طاهرفر، کارگردان فیلم آپاراتچی در اکران مردمی این فیلم در مشهد با اشاره به پاسخ ایران به اسرائیل گفت: دفاع از هنر یعنی قرار جنگ اگر باشد محل فیلمبرداری تلآویو است؛ تهران نه.
@shahid_mostafasadrzadeh
چقدر این روایت عین حقیقته:
هیچ انسانی تکبر یا گردنکشی نکرد مگر به واسطه ذلت و حقارتی که در خود یافت.
#امام_صادق
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
فکر کن همه دنیا منتظر باشن
که یک هفته بعد از فتح الفتوح و دفاع تاریخیات از خاک ایران در برابر حمله رژیم صهیونیستی، بیایی جلوی دوربین و از عملیات بگی،
بعد همه دنیا رو با این جمله مواجه کنی که "بار اصلی زحمات بردوش همسران و فرزندان نیروهای مسلح است که سختیها را تحمل میکنند." ♥️
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای کسایی که میگن پوشش در عصر پیامبر اجباری نبوده و ایشون تذکری بابت حجاب به کسی نداده
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh
🌹بسم رب الشهدا🌹
شهيد مدافع حرم #مصطفى_صدرزاده 🌷سيدابراهيم🌷 به روايت شهيد مدافع حرم #مرتضى_عطايى 🌷ابوعلى🌷
🌸براى گردان نياز به يك مسئول نيروى انسانى داشتيم. يكى از بچه هاى افغانستانى به نام جعفرجان محمدى سه كلاس بيشتر سواد نداشت؛ بسيار هم آدم شوخى بود. آخر هم شهيد شد.
🌸سيد به خاطر خط خوبش او را مسئول نيروى انسانى كرد. مدتى كه گذشت يك اتاق به او داديم. كارهاى مربوط به مرخصى و عيدى بچه ها را انجام مى داد.
🌸چند روزى از واگذارى مسئوليت گذشته بود كه با سيد داشتيم از كنار اتاق جعفرجان مى گذشتيم؛ ديديم روى در اتاق با لهجه افغانستانى نوشته "ورود افراد متفرقه اكيداً ممنوع مى باشد. بدون هماهنگى وارد نشويد!" به سيد گفتم "برگه رو دربيارم يا تذكر بدم؟" سرش را به علامت منفى تكان داد و دستم را گرفت و گفت "عزيزم نكن؛ بيا بريم توى اتامون." وقتى رفتيم، سيد يك برگه روى ميز گذاشت و گفت "بنويس ورود به اتاق فرماندهى نياز به اجازه ندارد. عزيزم هر ساعتى از روز بود نياز به در زدن نيست بيا تو." عصر نشده جعفرجان برگه را از روى در اتاقش كند.
ادامه دارد ...
صفحه ٢
✍️ برگرفته از كتاب:
"#قرار_بى_قرار"؛ شهيد مصطفى صدرزاده
انتشارات روايت فتح
🌹🌹🌹🍃🍃🕊🍃🍃🌹
https://eitaa.com/shahid_mostafasadrzadeh