شهید مصطفی صدرزاده
🔸 پیامبر (ص) فرمودند: ساعت (قیام مهدی عج) فرا نمیرسد، مگر آنکه در خانه (کعبه) حج گزارده نشود. ×
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شعرخوانی شنیدنی سید رضا نریمانی برای مدافعان سلامت
لباس رزم خاکی یا سفیده
یکیمون پرستارو یکیمون سرباز میشه
یکی تو سنگر علم ایستاده
یکی جبههاش حوالی دمشقه...
#شهیدانزندهاندونزدپروردگارشانروزیمیگیرند...
#سلامبرشهدا
هر انسانے ،
لبخندے از خداوند است
سلام بر تو ڪہ
زیباترین لبخند خدایے...
شهید مصطفی صدرزاده
#مصاحبه_با_همسر_شهید_صدرزاده 🔴قسمت یازدهم(پایانی) تسنیم: از حال و روزتان وقتی خبر قطعی شهادت مصطفی
🌼🌹🌹🌼🌹🌹🌼🌹🌹🌼
آنچه در ذیل تقدیمتان میشود پرسش اعضای محترم ابرگروه مدافعان حرم از سرکار خانم صدرزاده، و پاسخ های ایشان هست.
سپاس از همراهی تان🙏🌸
✅ سلام خانم صدرزاده
خیلی خوش اومدین
ممنون از اینکه دعوتمون رو پذیرفتین🙏🌸
✍️سلام ممنون از دعوتتان
✅رمضان کریم
ببخشید مزاحمتون شدیم
مختصری از شهید بفرمایید🙏
✍️شهید صدر زاده
متولدشهریور سال۶۵
بودند
چند سالی طلبه حوزه علمیه
و بعد وارد دانشگاه شدند
رشته ادیان و عرفان بودند
سال۸۶ازدواج کردیم و هدیه خداوند به ما فاطمه خانم ۷ساله و محمدعلی ۲ساله که زمان شهادت ۶ماهه بودند
ایشون مرداد ماه ۹۲اولین بار به سوریه رفتند
شغلشان آزاد بود
دو سال قبل از رفتن به سوریه استخر ورزشی در شهریار اجاره کرده بودند و مدیر استخر بودند
✅ قبل از اردواج فکر میکردید دارین با یه شهید ازدواج میکنی؟
✍️نه اصلا
✅چه خواسته هایی ازماداشتند؟
ازچه زمانی دنبال شهادت رفتند ؟
✍️ایشان دو وصیت نامه داشتند و تنها شهید مدافع حرم هستند که وصیت نامه فرهنگی جدا داشتند
✍️در وصیت نامه شان گفتند که خدا را شکر میکنم که محبت سید علی خامنه را در دل ما نهاد که ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس هستند
✅ یکی ازسوالات مهم درموردازدواج وکناراومدن بااین مسئله هست.که شوهرشون برن جنگ
✍️کنار اومدن با مسئله رفتن ایشون دو جنبه داشت یکی جنبه احساسات و عواطفی ع
ن وابستگی من به ایشون خیلی زیاد بود طوری که وقتی میرفتند مشکلات جسمی زیادی برای من پیش می آمد واین مسائل دست به دست هم میداد که من مانع رفتن باشم
✍️و جنبه دوم اعتقادی بود که باعث میشد مانع شدن من قاطع و با پا فشاری نباشد
چون همیشه فکر میکردم خوب یک روز باید در محضر اهل بیت حاضر باشم آیا اگر الان بخاطر خودم و فاطمه خانم مانع رفتن ایشان بشم می توانم فردا در برابر اهل بیت سرم را بلند کنم
چه جواب بدهم
آن زمان که حریم شما در خطر بود من نتوانستم از همسرم و تکیه گاهم بگذرم ؟؟
من فقط لفظ می گویم به ابی انت و امی؟؟؟
🗣سوالات زیاده و من هم نمی دانم به کدام سوال جواب بدم
✅خانم صدر زاده
مختصری از اخلاقیات شهید بزرگوار بگید
از ابتدا ایشون با عقاید ولایی بودن یا بعد ها تغییر کردن
از ازدواجتون و معیارهای ازدواج و نحوه زندگی و انتخابهاتون بگید
و اینکه چطور شد رفتن سوریه؟!
✍️بله ایشون در خانواده ای مذهبی تربیت شدند و از لحاظ ایمانی سطح بالایی بودند
ولایی بودند
طوری که وقتی زندگی را شروع کردیم قوانینی برای خانه قرار دادیم و خط قرمز های زیادی که هیچ کس اجازه نداشت وارد این خط قرمز ها بشه یکی از این خط قرمز ها ولایت و رهبری بود
معیارهای انتخاب من هم معیارهای امروزی نبود
مال و اموال و.......
✅ بفرمایید معیارهاتون رو
تا ما هم درس بگیریم
✍️من فقط دنبال مسلمان و شیعه واقعی بودم
و ایمان داشتم و مطمئن بودم که اگر هم چیزی نداشته باشد شیعه واقعی با توکلش و توسل به عرش میرسد مال و اموال دنیا که چیزی نیست
حدیث و سخنان اهل بیت که حتی نمک غذای خود را هم از ما بخواهید
و این که امام و رهبر شیعه بیل میزند و از سستی به دورند همه را کنار هم گذاشتم
و به آقا مصطفی۲۰ساله که طلبه بودند و کار ثابتی هم نداشتند و سربازی هم نرفته بودند جواب بله را دادم به ایشان تکیه کردم و الحمدلله که تکیه گاهم قیمتی شد و خریداری خود خداوند
✅ با این حساب کنار امدن با نبود ایشون برای شما نباید کار راحتی بوده باشه! آیا تونستین کنار بیاین؟؟!!
✍️با نبودشان نه
من و بچه ها با ایشون زندگی میکنیم
✅ خانم صدرزاده
بیقراری فرزندانتون رو چه چیزی اروم میکنه وقتی سراغ از پدر می گیرن چه طور جوابشون رو می دین؟
✍️من از همان ابتدا که خبر شهادت را دادند و همه از جهتی که از شدت علاقه فاطمه به پدرش اطلاع داشتند هیچ کس قبول نمی کرد که خبر شهادت را به فاطمه بدهد
خودم خواستم که خبر را به او بگویم او را در آغوش گرفتم
گفتم مامان تا حالا که بابا نبود چطور اتفاقات را به او میگفتی
گفت خوب یا بابا زنگ میزد یا می آمد به او میگفتم
گفتم خوب من میخوام یه خبر خوش بهت بدم
اینکه دیگه نیازی نیست زنگ بزنیم و خبری را به او بگوییم
از الان هر اتفاقی برای تو می افته بابا با خبره و همراهته
با چشمهای معصومش نگاهم کرد و با بغض گفت بابا شهید شده؟
🗣گفتم بله
✍️و الان کوچکترین اتفاقات را با باباش میگه حتی چیزهایی که میخواهد به من بگه و روش نمیشه
ادامه دارد....
✅کانال
#شهید_مصطفی_صدرزاده
( با نام جهادی #سیدابراهیم)
May 11
بسم رب الشهدا🌹
خاطرات #مادر شهید #صدرزاده❤️
#سبک_زندگی_مصطفی
مصطفی ازسن پانزده سالگی
ارادت عجیبی به بزرگان دین پیداکرده بود👏
درباره این #بزرگان تحقیق می کرد
و همیشه درموردشون در منزل صحبت بود🌹
آن قدر بهشون #علاقه مند شده بود ،
که روی #کمد_شخصیش عکس هاشون رو زده بود ،☺️
یادمه نزدیک عید بود میخواستم کمدشو مرتب کنم ،
ازم خواهش کرد که مواظب عکس های روی کمد باشم ❣️
برام جالب بود در سنی که معمولا
بچه ها،
از فوتبالیستها ویا هنرمندان الگو برداری میکنن،
ولی مصطفی عکس #مراجع_دینی رو
به در کمدش زده بود👏🌹👏
🌹🌹🌹🌹🕊🕊🕊🌹🌹🌹🌹
✅ کانال
#شهید_مصطفی_صدرزاده
(با نام جهادی #سید_ابراهیم)
20.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صدر_عشق
مستند شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده
#سیدابراهیم
فرمانده گردان #عمارلشکرفاطمیون
کارگردان: ساسان فلاح فر
پیشنهاد دانلود به اعضای جدیدالورود😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این فیلم برای اولین بار منتشر میشود....
🔹هیچ فرمانده ای ندیدم، کوچه به کوچه به رزمنده ها سر بزنه بهشون بگه این دعا رو بخونید خیلی مهمه....
🔹یکی نوشته بود بعد از بلایای اخیر میفهمیم حاج قاسم یکی از اون حجتهای خدا رو زمین بود که تا وقتی بود بلا نازل نمیشد
پ ن : متن دعای حاج قاسم که سفارش کردند:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ»
«خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى كند و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى دهى، قرار بده»
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت_سی_و_پنج
✅میخواهی کارِت با برکت بشه...؟؟؟
☘️🌺🌺
#استاد_پناهیان...
💢برم در مغازه دیر شد..
الان مشتریها میایند...
"دیر نشد..."
✅سجده رو یه کم طولانی بکن، اون مشتری که باید تو رو به نوا برسونه، میاد...
🔰♻️♻️
🌸یه روایت؛
یه پیرمرد صحرانشین آمد پیش رسولخدا...
گفت: "ای رسول خدا🌺
یادتونه در بیابان گرفتار شده بودید
من بهتون کمک کردم؟!"
🍀🌺
حالاآامدم پاداشم و بگیرم
🌺رسول خدا گفت: "هر چی بخوای بهت میدم"
❎✅
پیرمرد خوشحال شد😊😊
گفت صبر کنید فکر کنم
❎
بعد یه مدتی گفت: "یا رسول خدا یه حاجت دارم"
🌺آقا رسول خدا گفت: "چیه حاجتت و بگو برآوردهش کنم"
🌺🔰✅
پیرمرد گفت: "یا رسول خدا! میخوام تو بهشت #همنشین شما باشم"
🍀🌺
رسول خدا گفت: "کسی بهت گفته یا خودت فکر کردی...؟"
🔹گفت خودم فکر کردم...
🍃چشمه باید از خودش آب داشته باشه🍃
🌺آقا رسول خدا گفت: "چطوری به این نتیجه رسیدی؟"
🔹گفت: "دیدم هرچی بخوام تموم میشه آخرش
🔴🔺
آخرش میرسیم به جایی که باید زندگی ابدی رو شروع کنیم
اون وقت شما کجا ،من کجا...
🔶🔷
من بالاترین نقطه رضوان الهی رو میگیرم
دیگه چیزی نمیخوام"
🔶🔶🔶🔹
رسول خدا گفت: "باشه..."
🌸🌸🌸
✅به شرطی که تو هم منو تو این راه یاری کنی...
✅☘️✅☘️
🔸تو هم منو کمک کن با #سجده زیاد کردن🔸